eitaa logo
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
228 دنبال‌کننده
189 عکس
50 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی گلی حسین آبادی @aligoli1365
مشاهده در ایتا
دانلود
چون آسمانی که پر از ابر سیاه است دنیای من غرق هزاران اشتباه است می‌ترسم از شب‌های تاریکی که دارم شب‌های تارم تشنۀ آغوش ماه است می‌شد سرم را نزد تو بالا بگیرم این سر به زیری از رفاقت با گناه است ای ساحل آرام، در دریای موّاج! بی تو دل من قایقی بی سرپناه است با شوق می‌آیم به راه روشنی که لطف تو در آغاز و در پایان راه است https://eitaa.com/ashare_ali_goli/378 https://eitaa.com/48260136/1092
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حس می‌کنم چون قله‌های سرفرازم تا با زبان روزه در حال نمازم من صخره‌ام، هیهات اگر یک لحظه حتی در جنگ با امواج قلبم را ببازم می‌دانم احیا می‌کند ذکر تو دل را می‌خواهم این ویرانه را از نو بسازم هر شب برای دیدن تو عاشقانه تا صبح همچون شمع در سوز و گدازم دارم می‌آیم سمت دریای نگاهت من کیستم؟ رودی که در راز و نیازم دست خط https://eitaa.com/ashare_ali_goli/378 شب‌های روشن https://eitaa.com/48260136/1092
روی درختان می‌شود گنجشک مهمان وقتی بروید زندگی بر شاخ‌ساران این روزها اطعام کن لبخند و نان را مانده‌ست در ذهنت اگر آیات انسان تشییع خواهد شد به روی شانۀ فقر در بی‌خیالی‌های ما تابوت ایمان صحرا ترک‌هایش رفو می‌گردد آری آغوش تا وا می‌کند بر روی باران دنیای ما محتاج عمری مهربانی‌ست تا پر شود آغوش او از مهر و احسان دست خط https://eitaa.com/ashare_ali_goli/378 شب‌های روشن https://eitaa.com/48260136/1092
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه ابرها که خسیسند و دشت خشکیده‌ست و قرن‌هاست گلی در زمین نروییده‌ست چگونه بی تو بخندد شکوفه وقت سحر بساط خندۀ گل را غم تو برچیده‌ست چه شوربخت و غم‌انگیز و در به در خورشید هزار و این همه مدت پی تو چرخیده‌ست مگر دروغ‌تر از سررسید ها هم هست؟ که گفته که یکِ یک، بی تو معنی‌اش عیدست؟ چقدر بی تو گرفته هوای فروردین که از تنفس آن دشت یاس رنجیده‌ست بهار بی تو همان لحظه‌های یخ زده‌ایست که در تمام جهان کوچه کوچه پیچیده‌ست هوای سبز به تن دارد و دلش سرد است بهار چیست؟ زمستان که سبز پوشیده‌ست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دارم به لب ذکر توکلت علی الله بسیار آسان است با تو سختی راه این لحظه‌ها با شور و شوق رستگاری بر خاک صورت می‌گذارم تا سحرگاه از لا به لای ابرها با شور بسیار دارم به سویت می‌دوم هم‌شانۀ ماه امشب برای دیدن تو اشتیاقم دارد دلم از دیدن غیر تو اکراه دل را اجابت کن در این شب‌های روشن نگذار باشد هم‌نشین حسرت و آه لینک کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/393
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علی گلی حسین آبادی
چون ابر بخشنده کمی باران بیاور این خاک خشکیده‌ست، قدری جان بیاور هر جا گلی پژمرده شد همراه لبخند لیوان آبی جانب گلدان بیاور پرهیز کن از شب‌نشینی با گناهان قلب خودت را محضر قرآن بیاور از لا به لای موج‌ها این ماه خود را تا ساحل آرامش ایمان بیاور با یا غیاث المستغیثین گفتن خود چتری برای خویش در باران بیاور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهار روی زمین پهن می‌شود کم کم که دعوت است به لبخند و رندگی، عالم بهار دست زمان می‌شود که بر تن دشت به احترام بپوشد لباس ابریشم میان سفره‌ی رود آفتاب تازه گذاشت گذاشت دور و برش نرگس و رز و مریم نسیم حادثه‌ای شاعرانه آمد و گفت: شکفته‌است جهان بین قطره‌ای شبنم کنار چشمه، جهان میهمان شاخه گلی‌ست به صرف حال خوش و صرف خنده‌ای خوش دم صدای ذکر و مناجات چشمه‌ها برخواست که می‌روند به سوی خدا قدم به قدم ۴ فروردین ۱۴۰۳ کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
بسم الله النور اعتقاد دارم که داستان جدیدی که انسان با آن مواجه میشود می تواند به اندازه ی شکوهش هیجان ایجاد کند، از خریدن یک لباس و گرفتن یک کادو گرفته تا رسیدن به موفقیت‌های بزرگ. دیدار با رهبری که آفتاب توفیق دارد گاهی به او شبیه باشد اتفاقی است که انسان را شبیه قایقی در دریای هیجان می‌اندازد. دیدار با عزیز ی که آنقدر با وجود است که در حضورش شعرهای عاشقانه ای خوانده میشود که شاید انسان به خودش اجازه ندهد در حضور عالمی ربانی آن را بخواند؛ عزیزی که در لابه لای اشعار می گوید و مخندد و می‌خنداند به گونه ای که انسان باور نمی کند به اندازه ی یک دنیا نه، که صد دنیا اندوه در سینه ی ایشان موج میزند، اندوه یاران رفته و نگرانی برای مردم و کشور و دغدغه های علمی و سیاسی و اجتماعی و... . در اولین سال حضور در محضر ایشان توفیق شعر خوانی برای این عزیز را نداشتم اما زمانی که میلاد عرفان پور نامم را صدا زد تا جزء معدود شعرایی باشم که در محضر ایشان زانو بزنم و سلام کنم و کتابم را به ایشان هدیه بدهم، احساس کردم پروردگار نگاهی ویژه به این بنده داشته است. تورق کردن کتابم به دست حضرت آقا بهترین اتفاقی بود که می توانست برای شب‌های روشن بیفتد. لبخندی زد و فرمود آفرین خیلی کتاب خوبی است که برای هر دعا یک غزل نوشته‌ای آن گاه نگاهی به شعر ر وز چهارم انداخت و این بیت را خواند و سری به نشانه ی تأیید تکان داد : باید کنار چشمه‌ها رویید ای گل همسایه‌ی مرداب ها بودن سخیف است به ایشان التماس دعا گفتم و با بوسیدن زانوی ایشان دهانم را تبرک کردم. و حالا این بیت بهترین بیتی است که از شب‌های روشن دوستش دارم. والسلام . ۶ فروردین ۱۴۰۳ شب نیمه ماه رمضان دیدار با رهبری معظم انقلاب اسلامی حفظه الله تعالی.
بسم الله النور اللهم ارنی الطلعة الرشیده دیدار ۳۰۰ شاعر با امام خامنه‌ای «حفظه الله» حاوی نکات و کلمات و حرکاتی بود که هر کدامش سرچشمه‌ای زلال برای جریان یافتن چشمه‌های تحلیل از سوی اربابان قلم بود. اینجانب در صدد واکاوی نیستم چون نه چندان می‌دانمش نه چندان فرصتی در این نوشته برایش دارم؛ اما نیک می‌دانیم که باید ریز نگریست و نیک بهره برد. گذشته از جهان هیاهوهای آن سوی این نشست، جهانی صمیمی بود که باید از نزدیک لمس می‌شد. گاه صمیمیت در حدی بود که ناخودآگاه دست می‌زدیم نه برای شعرا که برای رهبرمان، آنجا که در جواب شاعر هندوستانی که گفت در دنیا هیچ سیاستمداری مثل شما در ادبیات دقیق نیست و اهل ادب و شعر نیست، فرمودند: «آنها عقلشان به این چیزها نمی‌رسد» بی اختیار و با صدای بلند خندیدیم و برای ایشان بلند بلند بلند دست زدیم و تشویق کردیم. به راستی دقت ایشان در شعر چنان بود که ایرادهای زبانی می‌گرفتند، شعرها را نقد می‌کردند، واژه‌های جایگزین پیشنهاد می‌دادند، اشکالات محتوایی می‌گرفتند و خرد و کلان شعرا را از نکات ریز و دقیق خویش آکاه می‌کردند، به گونه‌ای که خود شاعر با تحسین می‌پذیرفت و لذت می‌برد. دقت ایشان و ذهن ایشان در تاریخ ادبیات و چهره‌های دور و نزدیک شعر پارسی، نکاتی در مورد شعر و جریان آن، دقت ایشان به زنده نگاه داشتن و پویایی زبان پارسی، پیراسته کردن شعر و زبان از کلمات بیگانه، ارتقای سطح ادبی مردم در زمینه‌ی ادبیات، پرهیز از ارائه و خواندن و چاپ اشعار ضعیف، تاکید بر هنری ارائه شدن شعر و چندین و چند نکته‌ی دیگر در زمینه‌ی شعر و ادبیات پارسی برای هر کدام ما شعرا لذت بخش بود. در کدام کشور جهان می‌شود حدود هفت ساعت با شخص اول کشور گفت و خندید و هم کلام شد؟ کجای جهان بزرگترین شخصیت کشور به دقت با افراد خوش و بش میکند و به نام و نام پدر و نام شهر می‌شناسد؟ کجای جهان شخصیتی چنین بزرگ مؤلفان کتاب‌های شعر را تا این اندازه نوازش روحی می‌کند و آنها را برای سرودن تبدیل به چشمه‌ای جاری می‌کند؟ کجای جهان بزرگترین شخصیت کشور هدیه می‌دهد و هدیه می‌گیرد و می‌خندد و می‌خنداند؟ او تنها پیشوای سیاسی، اعتقادی، دینی و کرداری ما نیست، او پیشوای زبان و ادبیات و گفتار ما نیز هست، آری او چنین است که دنیا نمونه‌اش را ندیده است و نخواهد دید. لبیک یا خامنه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوازش برادر و استاد حسن بیاتانی نسبت به بنده در یادداشتی که در سایت آیات غمزه بر دیدار شعرا نوشته کت و شلوار نو 😂 از بس کت و شلوار نو نپوشیده بودم همه فکر می‌کردن واسه دیدار گرفتم ولی قبل از عید خریده بودم که اصلا قصه‌ی دیدار در کار نبود 😃 حالا از تیکه های بقیه دوستان دیگه نگم براتون 😂
💠ستاد برگزاری نماز جمعه شهرستان دلفان برگزار می نماید: 📙آئین رونمایی از کتاب «شب‌های روشن» ✍اثر حجت الاسلام گلی 🗓زمان: جمعه ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🕌مکان: مراسم برگزاری نماز جمعه مصلای المهدی (عج) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔷🔸ستاد برگزاری نماز جمعه شهرستان دلفان 📱https://eitaa.com/namazjomehdelfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با پرتوی از مهربانی، این سحرها راه تو پیدا می‌شود بر بی‌خبرها این ماه یک آن، پشت در ماندن ندارد وا می‌شود با اشتیاق، آغوش درها عمری هدر دادم تمام لحظه‌ها را اما رسیده وقت جبران ضررها پا می‌گذارم در مسیرت عاشقانه در راه تو ترسی ندارم، از خطرها مقصد تو باشی خستگی معنا ندارد رد می‌شوم با عشق، از کوه و کمرها لینک کانال در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/408
ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم زانو زده‌ست نزد تو چون بینوا، علی انگار نبض من صد و ده بار می‌برد در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی» با کیسه‌های نور که بر دوش داشتی سر می‌زدی به خانۀ آیینه‌ها علی آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت من نیز رستگار شدم با تو یا علی فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی ✍️کانال اشعار در ایتا (دست خط) @ashare_ali_goli