eitaa logo
اشعار "عاصی"
408 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
57 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتی سخن بگویم من نازنین برایت... تا عشق همچو باران بر جان و دل ببارد گفتم که گفت شهریار جان کلام من را... "من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد..." "عاصی" 🍃❤️❤️🍃❤️🍃❤️❤️🍃
🌹 در سال روز رحلت عالم عارف فقیه کامل مدافع دین مبین حامی ولایت فقیه و انقلاب اسلامی ، حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت فومنی ، هدیه به روح بزرگ و ملکوتی ایشان ۳ صلوات هدیه کنیم میلاد ۲ شهریور ۱۲۹۵ رحلت ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ 🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹
بدخواه تو از دایره عقل برون شد... آن کس که مخالف به تو شد عقل ندارد آنقدر چو خورشید بود روشن و واضح... یک ذره نیازی به چنین نَقل ندارد...! "عاصی" 🌹 جهت سلامتی و طول عمر با برکت امام خامنه‌ای حفظه الله و نابودی دشمنان و بدخواهان ایشان صلوات
4_5769268717896600918.mp3
18.66M
🔴 شعر و سرود نسخه ترکی آذربایجانی سلام فرمانده هم رسید 🌴💎🌴 ✅ آماده ایم 🇮🇷✌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 شهید «سید مجتبی هاشمی» در ۱۳ آبان سال ۱۳۱۹ در محله وحدت اسلامی فعلی دیده به جهان گشود. نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران و فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ ایران و عراق بود. وی سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با زبان روزه مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. 🕊شادی روحش صلوات 🌹🌹🌹
382.3K
{زیبایی ات من را به یاد آن زمان انداخت روزی که چشمت چایی ام را از دهان انداخت تخم سکوت افتاده در بازار مسگرها چشمان تو یک شهر را از آب و نان انداخت دزدانه آمد هر سحر از بام تان بالا خورشید را آن چشم ها از نردبان انداخت ابرو کشیدی آهوان خسته رم کردند بهرام در غاری خزید آرش کمان انداخت من از قلم افتاده ای بودم که چشمانت نام مرا در کوی و برزن بر زبان انداخت هر جنگجویی که شبی مهمان چشمت شد از ترس جانش صبح زین بر مادیان انداخت مردان هنوز از رنج های ایل می گویند... روزی که چشمت لرزه بر اندام خان انداخت!} هر کس که یک لحظه تو را با چشم باطن دید... از دیده هایش همچو سیل آب روان انداخت با تو بهار است هر که باشی در دلش آری... بی تو طمع بر روی او باد خزان انداخت از عشق تو در پای تو ای نازنین بنگر... سرهای دلداران ز پیر و هم جوان انداخت تو قبله ما در نماز و حج هر سالی... پیشانی ما را به خاک تو اذان انداخت 💔💔💔
❤️ آیه ای از قرآن
❤️ حدیث دل
گر ز هجر تو كمر راست كنم بار دگر... غير بار غم عشقت نكشم بار دگر...
بہ یادٺ انچنان غرق خودم بودم کہ دریا گفٺ: تو را مۍ بینم و شڪ مے کنم دریا منم یا تو؟! 🌴💙🌴