eitaa logo
🔸🔹اشعارآیینی🔹🔸
1.5هزار دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔹کانون فرهنگی تبلیغی انوارالثقلین 🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
شراره می‌‌ کشدم آتش از قلم در دست بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست ؟ . قلم که عود نبود آخر این چه خاصیتی است که با نوشتن نامت شود معطر دست ؟ . حدیث حسن تو را نور می‌ برد بر دوش شکوه نام تو را حور می‌‌ برد بر دست . چنین به آب زدن ، امتحان غیرت بود وگرنه بود شما را به آب کوثر دست . چو دست برد به تیغ ، آسمانیان گفتند : به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست ؟ . برای آن‌ که بیفتد به کار یار ، گره طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست . چو فتنه موج زد از هر کران و راهش بست شد اسب ، کشتی و آن دشت ، بَحر و لنگر دست . بریده باد دو دستی که با امید امان به روز واقعه بردارد از برادر دست . فرشته گفت : بینداز دست و دوست بگیر چنین معامله‌ ای داده است کم‌ تر دست . صنوبری تو و سروی ، به دست حاجت نیست نزیبد آخر بر قامت صنوبر دست . چو شیر ، طعمه به دندان گرفت و دست افتاد به حمل طعمه نیاید به کار ، دیگر دست . گرفت تا که به دندان ، ابوالفضایل مشک به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست . هوای ماندن و بردن به خیمه ، آبِ زلال اگر نداشت ، چه اندیشه داشت در سر ، دست ؟ . مگر نیامدنِ دست از خجالت بود که تر نشد لب اطفال خیل و شد تر ، دست . به خون چو جعفر طیار بال و پر می‌‌ زد شنیده بود : شود بال ، روز محشر ، دست . حکایت تو به ام‌ البنین که خواهد گفت وزین حدیث ، چه حالی دهد به مادر دست ؟ . به همدلی ، همه کس دست می‌ دهد اول فدای همت مردی که داد آخر دست . در آن سموم خزان آن‌ قدر عجیب نبود که از وجود گلی چون تو گشت پرپر دست . به پای‌ بوس تو آیم به سر ، به گوشه چشم جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست . نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای نه افتخار زیارت دهد مکرر دست . به دوست هر چه دهد ، اهل دل نگیرد باز حریف عشق چنین می‌ دهد به دلبر دست ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592