eitaa logo
🔸🔹اشعارآیینی🔹🔸
1.5هزار دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔹کانون فرهنگی تبلیغی انوارالثقلین 🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
عمري‌ست قوت غالب من اشکِ روضه است با نرخ عشق فطريه‌ام را حساب کن ✍️ مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان درسال بگو فطریه ام را روضه خوان شخصاً بپردازد ✍️ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻗﻮﺕ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﻦ ﺍﺷﮏ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎ ست ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻓﻄﺮﯾﻪ ﺍﻡ ﭘﺎﯼ ﺯﯾﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﻘﯿﻦ ﮐﻪ ﻋﯿﺪﯼ ﺍﻣﺴﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﮐَﺮَﻡ ... ﯾﮏ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﻪ ﻟﻄﻒ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺯﯾﻨﺐ ﺍﺳﺖ ✍️ 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟ مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد کدام جمعه ز عطر بهشتیِ گل یاس بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد؟ کدام جمعه شود بخت عاشقان، بیدار؟ و چشم فتنه‌ی عالم به خواب خواهد شد کدام جمعه، خدایا! ز فیض گریه‌ی شوق بهار و باغ و چمن، کام‌یاب خواهد شد؟ کدام جمعه ـ بگو: «ای محـوّل الاحوال»! ـ در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد؟ جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پرده‌ی غیب کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد؟ کدام جمعه به خورشید می‌خورد پیوند؟ و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد هزار جمعه دعای فرج به لب داریم کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟ ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
بیا، وگرنه در این انتظار خواهم مرد اگر که بی تو بیاید بهار، خواهم مرد به روی گونۀ من، اشک سالها جاری است و زیر پای همین آبشار خواهم مرد خبر رسید که تو با بهار میآیی در انتظار تو من تا بهار خواهم مرد نیامدی و خدا آگه است من هر روز به اشتیاق رخت، چند بار خواهم مرد پدر که تیغ به کف رفت مژده داد که من به روی اسب سپیدی، سوار، خواهم مرد تمام زندگی من در این امید گذشت که در رکاب تو با افتخار خواهم مرد پدر که رفت به ما راست قامتی آموخت به سان سرو سهی، استوار، خواهم مرد ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
ای آخرین توسل سبز دعای ما آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟ جمعه دوباره جمعه دوباره امان ز هجر بی تو چه زود می گذرد هفته های ما در این فراق تا که ببینی چه می کشیم بگذار چشمهای خودت را به جای ما موعود خانواده کی از راه می رسی کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟ کی می شود بیایی واز پشت ابرها خورشید های تازه بیاری برای ما آقا اگر نیایی وبالی نیاوری از دست میرود سفر کربلای ما ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
آقای جمعه های غریبی ظهور کن دل را پر ازطراوت عطر حضور کن یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن آقا تو را به حرمت مولایمان علی آقا تو را به حرمت زهرا ظهور کن آخر کجایی ای گل خوشبوی فاطمه برگرد و شهر را پرِ امواج نور کن شبهای جمعه یاد تو بیداد می کند آدینه ای ز کوچه دنیا عبور میکند آقا چقدر فاصله، اندوه، انتظار فکری برای این سفرِ راه دور کن آقا چقدر ضجه زنیم و دعا کنیم یا باز گرد یا دل ما را صبور کن آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود یـک فاتحه نوازش اهل قبور کن ✍️:ناشناس 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
وقت افطار، لب تشنه، بگو با غم و آه به فدای لب عطشان اباعبدالله ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
رمضان می رود و می برد از کف دل ما آنکه سی روز صفا یافت از او محفل ما رمضان رفت و دریغا که به امضا نرسد طاعت ناقص ما، روزه ی ناقابل ما رمضان عقده گشا بود گنهکاران را وای اگر او رود و حل نشود مشکل ما حال که ماه خدا می روی آهسته برو که ندانی چه کند رفتن تو با دل من ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عید فطر آمد و ماه رمضان گشت تمام بر شما همسفرانِ سفرِ عشق سلام روزه هاتان همه در پیش خداوند قبول روزگار خوشتان مظهر توفیق مدام ✍️:ناشناس 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
ای شب قدر کسی قدر تو را فهمیده ست؟ تا به امروز کسی مرتبه ات را دیده ست؟ خلق از معرفت شان تو عاجز ماندند بی جهت نیست خدا فاطمه ات نامیده ست خواستم ذات تو را نور بخوانم، دیدم نور هم با تو خودش را همه جا سنجیده ست نور چشمان پیمبر تویی و جلوه ی تو آفتابی ست که تا غار حرا تابیده ست حکمتش چیست که ای ام ابیها پدرت بارها خم شده و دست تو را بوسیده ست نخل لب تشنه شد از نام تو سیراب، چقدر چشمه از عشق تو در قلب علی جوشیده ست دست در دست تو بود ای شرف الشمسِ علی اگر انگشتر خود را به گدا بخشیده ست سرِ همصحبتِ صدّیقه شدن بود اگر ملک وحی، هرآئینه به خود بالیده ست بانی رزق تویی، روح الامین میدانست سیبی از عرش اگر چیده به اذنت چیده ست هر زمانی که شدی خسته، به نقل از سلمان چرخ دستاس تو با دست ملک چرخیده ست چه بگوییم از انفاق تو، وقتی در شهر سائلی رخت عروسی تو را پوشیده ست به فقیر و به یتیم و به اسیر احسان کرد نان افطار تو وصفش همه جا پیچیده ست چشم صائب به کرامات تو افتاد و نوشت: گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
چه زود از دست ما ماه خدا رفت مه تسبیح و تهلیل و دعا رفت مه احیا، مه شب زنده داری مه روزه، مه صدق و صفا رفت مهی که بود از فیض و سعادت نفس تسبیح و خواب آن عبادت مه یا نور و یا قدوس و یارب شبش از روز و روزش بهتر از شب خوشا آن روزه داران را که دانم محبت بود در دل ذکر بر لب به خلوتگاه شب اختر فشاندند کمیل و افتتاح و ندبه خواندند سحر بود و مناجات و دعایش دعاهای لطیف و دلربایش خوش آنکو داشت خلوت با خداوند دریغ از لحظه های با صفایش کجا رفتند شب های منیرش چه شد بوحمزه و جوشن کبیرش چه ماهی ماه حی ذوالمنن بود چه ماهی ذکر حق نقل دهن بود چه ماهی ماه غفران، ماه رحمت چه ماهی ماه میلاد حسن بود چه ماهی دل ز ایمان منجلی بود علی بود و علی بود و علی بود مه احیا مه مولا علی بود علی شمع دل و دل با علی بود تو گویی با علی بودیم تا صبح چه می گویم نفس ها یا علی بود چه شد آوای یارب الکریمش دعای یا علیُ یا عظیمش وفا و عشق و ایمان بود این ماه مگو، شیرین تر از جان بود این ماه بهشت سبز انس عبد و معبود بهار ختم قرآن بود این ماه فروغ روح از بدرش گرفتیم شرف از لیلة القدرش گرفتیم الا ای دوستان عید صیام است چه بنشستید این عید قیام است طلوع صبحدم را این روایت هلال ماه نور این پیام است خوشا حال تمام روزه داران که حسرت شد نصیب روزه خواران ره صدق و صفا پویید امشب جمال یار را جویید امشب وضو گیرید با عطر بهشتی به مهدی تهنیت گویید امشب خوش آن عیدی که با دلدار باشیم همه با هم کنار یار باشیم اگر چه عید فیض و عید نور است اگر چه عید شوق و عید شور است اگر چه عید مجد است و سعادت تمام عیدها روز ظهور است بدون یار، گل خار است خار است گل نرگس اگر آید بهار است الا ای شمع بزم آشنایی ندارد بی تو چشمم روشنایی دلم خون شد دلم خون از جدایی گلم، باغم، بهارم کی می آیی الهی عیدِ بی تو باز گردد بیا تا عید ما آغاز گردد تو شمع و قلب ما پروانة توست ندیده عالمی دیوانة توست ندای یالثارات الحسینت لوای کربلا بر شانة توست ظهورت عید خلق عالمین است نه تنها عید ما، عید حسین است همین است و همین است و همین است که دیدار تو عید مسلمین است عزیز دل به آمین تو سوگند دعای "میثم" دل خسته این است که فردا جزو یاران تو باشد دلش باغ و بهاران تو باشد ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است هله ای ماه! خدای من و تو الله است روز عید است و قنوت است و دعای من و تو اهل جود و جبروت است خدای من و تو... و له الشکر که یک ماه مرا مهمان کرد و له الحمد گناهان مرا پنهان کرد بسته شد پنجرهٔ عرشی راز رمضان الوداع ای سحر راز و نیاز رمضان الوداع ای شب الغوث شب خَلِّصنا شب قدری که نشد قدر بدانیم تو را بزم قرآن به سر و بندگی درگاهش لیلة القدر و نوای «بک یا اللهش» دم گرفتیم شب گریه به آواز جلی «بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ بعلی» دم گرفتیم به ذکری ابدی و ازلیع «بحسین بن علیٍ بحسین بن علی» سخت دلتنگ توایم ای مه کامل! رمضان! ای که از همدمی‌ات نرم شد این دل، رمضان الوداع ای که لبم را به عطش خوش کردی در دلم شوق گنه بود تو خامُش کردی تشنگی را تو چشاندی به من از روی کرم تا ز یادم نرود تشنگی اهل حرم یا رب ار هست مرا جرم نبخشیده هنوز عیدی‌ام را بده و در گذر از آن امروز کاش فیض سحر و روزه بماند با ما نور این طاعت سی روزه بماند با ما دل ببندیم به شیرینی امساک ای کاش روزی ما نشود لقمهٔ ناپاک ای کاش ای خوشا روزهٔ هر روزهٔ چشم و دل و کام ای خوشا شیوهٔ پرهیز ز شبهه، ز حرام نگذاریم که آید به سر سفره ما لقمهٔ دوزخی «رشوه» و زَقّوم «ربا» پی هر لقمه مبادا که دهان بگشاییم ما که پروردهٔ نان و نمک مولاییم کار و همت همهٔ رنگ و بوی این خاک است عرق کارگران آبروی این خاک است به عمل کار برآید به سخندانی نیست پینهٔ دست کم از پینهٔ پیشانی نیست کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد عرق شرم مبادا که به رویش باشد آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم پی اقدام تو هستند هنوز این مردم چند روزی تو مقامی به امانت داری منصبت را نکند طعمهٔ خود پنداری راه می‌جویی اگر، شیوهٔ مولاست دلیل قصهٔ آهن تفتیده و دستان عقیل... پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته‌ست پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته‌ست ما نه آنیم که آموختهٔ غرب شویم پی هر وسوسه‌ای سوختهٔ غرب شویم سیلی از کوخ‌نشین، کاخ‌نشین خواهد خورد و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد... اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری‌ست قرص خواب است ولی چارهٔ ما بیداری‌ست تا ابد تربیت از مهر ولی می‌گیریم مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما وحشت از حربهٔ تحریم مبادا با ما... عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست هر چه می‌شد بَرَد از کیسهٔ ما بُرد که بُرد «بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد گفته بودند که دشمن به تجارت آمد پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانه‌ست به خود آییم نجات همه در این خانه‌ست کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار! راه ما راه حسین است و به خون روشن شد تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او دل به لبخندش اگر باخته‌ای، باخته‌ای! گر ز اخمش سپر انداخته‌ای باخته‌ای! غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز مژدهٔ «لا تهنوا» می‌رسد از جا برخیز تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم رزمجویان و دلیران محمد ماییم ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام... اینکه چون صاعقه آمد به سرت تکفیری ذوالفقار است که از غرّش آن می‌میری... نوش جان همه‌تان سیلی شش موشک ما که صدایش برسد تا به ریاض و حیفا این قدَر بمب نچسبان به کمر، ای نامرد! صبر کن موشک ما منفجرت خواهد کرد ای ابوجهل که در کشتن خود استادی خر دجالی و افسار به صهیون دادی ای سیه‌روی که از نفت سعود آمده‌ای بچه‌ابلیس که از ناف یهود آمده‌ای دشمن از ابلهی‌اش در طمع خام افتاد تشت رسوایی‌اش اما ز سر بام افتاد... رقص شمشیر چو در خیمهٔ دشمن برپاست سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست آری آرامش ما مرد خطر می‌طلبد صبح پیروزی ما خون جگر می‌طلبد «می‌وزد از همه جا بوی گل یاس شهید از کجا آمده‌اند این همه عباس شهید ذوالجناح از نفس این‌بار نخواهد افتاد علم از دست علمدار نخواهد افتاد» در دفاع از حرم، آیینهٔ آن سقاییم همچو عباس، علمدار ولایت ماییم این زره پشت ندارد منگر برگردیم تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم قدس ای قبلهٔ آغاز که پایان با توست مهر باطل شدن فتنهٔ شیطان با توست تو کلید همهٔ گمشدگی‌ها هستی قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی منشینید به غم، شام بلا می‌گذرد راه ما از سفر کرببلا می‌گذرد ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592