eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
189 دنبال‌کننده
122 عکس
15 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 باید تکانی به خود داد باید رها شد باید فرو ریخت بر خویش وقتی بنا شد یکسر به تقدیر بند آمدن پشت پا زد یکجا به تصمیمِ کندن رضا داد و پا شد احشای خود را به هم بست و بار شتر کرد گرد و غباری برآورد تا جا به جا شد یک برگ ناخوانده دارد سقَط نامه‌ی باغ از سرگذشت نسیمی که طوفان و بادِ هوا شد باید که از چشم دلبر به چشمش نظر کرد باید به سختی به بیماری‌اش مبتلا شد دندان شد و صف کشید و به شدت به هم خورد یا مثل لب‌ها به آرامی از هم جدا شد باید تکانی تکانی تکانی به خود داد باید رها و رها و رها و رها و رها شد @ashareamirhosienhedayati