eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
190 دنبال‌کننده
124 عکس
15 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بنا داری کجای این بنایم کار بگذاری که مترم می‌کنی هر بار با متراژ و معیاری وجب‌های تو با آن دست‌های کوچکت یعنی که فردا چند سانتی متر کمتر دوستم داری به چار انگشت دنیای مرا اندازه می‌گیری در این بیچارگی دیگر چه چاری یا چه ناچاری اسیرم در همین قدِّ کف یک دست دنیایی که در محدوده‌اش تنها تو فعلِ ما تشا داری من این محدوده را باید قدم می‌کردم و کردم ولی از هر طرف با هر قدم خوردم به دیواری چه فرقی می‌کند اندازه‌ی کفشی که می‌پوشی اگر پا روی پیمانی که بین ماست بگذاری اگر آهویی و گردن فرازی را وجب کردی به جای شیر باید دل به یک زرّافه بسپاری مساحت‌های هم‌سان داشت دنیاهای بی‌حدّی یکی بودند در اندازه آدم‌های بسیاری مرا اندازه یعنی این که بی‌اندازه بدبینی مرا مقدار یعنی این که خوشبین باش مقداری چنان در عرض و طول زندگی افتاده‌ای با من که حیرانم در آغوش منی یا زیر آواری من از معیار و عادت می‌زنم بیرون و می‌بینم خطرها را خطرها می‌کُشد بی هیچ اخطاری @ashareamirhosienhedayati