eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
182 دنبال‌کننده
88 عکس
15 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بنویس وقتی زیرِ دستت کاغذی هست پیمانه را پر کن اگر لبریزی ای مست این گوی و این میدان اگر باید سواران در تنگنا با هم بیاویزند و بن‌بست بنشین و شرحم را بده با داد و بیداد برخیز و دادم را بگیر از اصل و پیوست با نقش دیوان می‌کند دیوانه بازی قاضی نیفتد در قفایش سنگ در دست باید برای آن‌که دارد می‌گریزد راهابِ زیر قلعه را هم یافت هم بست از هر چه می‌خواهید ای خورشید و دریا پس کی به آتش می‌زند آب از فرودست با رگ رگِ اندام خود غلتید و برگشت رود خروشانم به دریایش نپیوست این پا و آن پا کرده در آغوش اگر باز این‌جا و آن‌جا رفته بر درگاه اگر بست بشکن اگر افتاده بود از دست ساقی جایی که از هفت آسمان افتاد و نشکست نشکن اگر پیدا نبود از بام و کوچه نقش نگارم ساده و چشمش سیاه است بشکن اگر دستم گرفت از طارم کج یک کاسه آب از چشم پنهان تو ای مست نوباوه در چشمت خراب آمد به دنیا سرها پراند از حلق این نوزاد تر دست با پای او برخیز اگر خوش رقصی ای خام! با چرخ او بنواز اگر پُر سنگی ای مست! @ashareamirhosienhedayati