eitaa logo
اوراق مجازی؛ امیرحسین هدایتی
216 دنبال‌کننده
225 عکس
34 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
امیر حسین هدایتی.aac
حجم: 3.68M
جدایی واقعیت داشت مثل تلخ از شیرین شبیه لیلی از مجنون و مثل نادر از سیمین جدایی واقعیت داشت مثل خشکی از دریا شبیه نیمه شب از ظهر و مثل حاضر از دیرین عبور از لایه‌ی اول به آخر بود در امکان فرود از پایه‌ی آخر به اول بود در تمکین نشان می‌داد دارد خط می‌اندازد به دستانت نوازش کردن موهای زبرِ یک سرِ سنگین جدایی سنگِ زیر اتفاقات بزرگی شد که باید می‌کشیدی تا بیفتد آسمان پایین ترنج و پنجه‌های پیش‌دستی کرده بر چاقو که تنها زخم دردِ استخوان را می‌دهد تسکین برای سلطنت بر تخت و فرش و ظرف جنگیدی کنار لشکر تنهایی‌ات فرمانده‌ی غمگین اگر ابن‌السلامی الوداعی خواند با لیلی چه عهدی نامقدس شد چه پیمان‌نامه‌ای غمگین تو ای دنبال حالات خودت برعکس چرخیده دلت افتاده آن بیرون سرت افتاده آن پایین جدایی کشتنِ هم بین میز و صندلی‌ها بود و لای پرده‌ها تکفین و در یخچال‌ها تدفین @ashareamirhosienhedayati