.
#امام_زمان
مدینه، مکه، نجف، کاظمین، کربوبلایی
عزیز مصر ولایت! ولی عصر! کجایی؟
صفا و مروه و حجر و حطیم و کعبه و زمزم
تمام، دیده به ره دوختند تا تو بیایی
گهی به سامره گاهی کنار مسجد کوفه
گهی برای زیارت کنار قبر رضایی
بیا که پرچم خون خداست چشمبهراهت
بیا که منتقم خون سیدالشهدایی
خدا کند به حرم با دو چشم خویش ببینم
که بین حجر و حجر رخ به حاجیان بنمایی
رسد ندای انا المهدیات ز کعبه به عالم
از این ندا همه را جان دهی و دل بربایی
سپاه بدر و سپاه تو هم عدد بود آری
تو در مقام و جلال و شرف، رسول خدایی
ز چشم خود گله دارم نه از تو ای گل نرگس
که با منی همه جا و نبینمت به کجایی
پیمبر است به شهر مدینه چشمبهراهت
که اشک ریزی و بر انتقام فاطمه آیی دعای شیعه همین ذکر «میثم» است که
گوید عزیز فاطمه! مولا! بیا تو صاحب مایی
((استادحاج غلامرضاسازگار))
......___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#اربعین
یا اخا دستی برون از خاک کن
اشک چشم زینبت را پاک کن
ای به زینب در یم خون همسخن
از گلوی چاک چاک خویشتن
ای تکلّم کرده پنهانی سرت
زیر چوب خیزران با خواهرت
این تو و این دیدۀ دریائی ات
بر مزار تشنگان سقائی ام
گر چه دیدم محنت ایام را
فتح کردم کوفه را و شام را
خصم، پای گریۀ ما خنده کرد
صوت قرآن تو ما را زنده کرد
خطبۀ من کار صد شمشیر کرد
سورۀ کهف تو را تفسیر کرد
تا سرت بر نوک نی قاری نشد
خون زپیشانی من جاری نشد
آنچه گفتی زینبت با خون نوشت
بر همه آزادگان قانون نوشت
من نوشتم این شعار خون ماست
رخ به خون آراستن، قانون ماست
من نوشتم، عشق یعنی سوختن
مثل آتش بی صدا افروختن
آن قدر دور تو گشتم یا حسین
تا به خون خود نوشتم، یا حسین
قامت خم ، شرح ماتم نامه ام
پیکر مجروح من غمنامه ام
هیچ دانی داغ تو با من چه کرد
هیچ پرسی با دلم دشمن چه کرد؟
آن قدر دشمن به ماغ دشنام داد
سِیرمان در کوچه های شام داد
آن به فرقت بر سر نی سنگ زد
دیگری پیش ربابت چنگ زد
جای گل می ریخت در آن سرزمین
سنگ بر ما از یسار و از یمین
آن که جسمت را به خون آغشته بود
کاش اول زینبت را کشته بود
کاش تیری کزکمان خصم جست
جای تو بر قلب زینب می نشست
کاش من جای تو ای خورشید نور
می نهادم چهره بر خاک تنور
کاش آن کو چوب می زد بر لبت
شرم می کرد از نگاه زینبت
کاش می مردم نمی رفتم وطن
تا زشش یوسف برم یک پیرهن
کاش می شد بوسه ای از قعر خاک
می زدم بر آن گلوی چاک چاک
کاش این جا چشم نامحرم نبود
می گشودم بر تو رخسار کبود
آن که داغت می کند آبش منم
شاهدم این اشک دامن دامنم
گر چه از من دور آنی، غم نگشت
قامتم خم گشت پایم، خم نگشت
من که برگرد امامم سوختم
پشت در از مادرم آموختم
ما دو همرزمیم و دو همسنگریم
هم تو هم من هر دو از یک مادریم
شد مشخص تا قیامت راه ما
دامن زهراست دانشگاه ما
((استادحاج غلامرضاسازگار))
.......___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#اربعین_حسینی
امید دل! دل سوزان برایت آوردم
خبر زتلخی هجران برایت آوردم
بر آر سر زلحد ای گل خزان شده ام
که یک بهار، گلستان برایت آوردم
به داغ های دلم ای شهید، کن نظری
که لاله های فراوان برایت آوردم
مزن دم از عطش ای تشنه لب که آب روان
زاشک دیدۀ گریان برایت آوردم
به جای مُشک که بر خاک تربتت ریزم
به چهره، گرد بیابان برایت آوردم
عنایتی کن و سوغاتی مرا بپذیر
زشام، موی پریشان برایت آوردم
سخن رخاطرۀ بزم شام و طشت طلا
خبر از آن لب و دندان برایت آوردم
به اشک خجلت و چشمان بسته ام بنگر
خبر زگوشۀ ویران برایت آوردم
به زیر پیرهن خویش از کبودی تن
هزار قصّۀ پنهان برایت آوردم
سخن زخاطرۀ بزم شام و طشت طلا
خبر از آن لب و دندان لب و دندان برایت آوردم
بیار دست و سرشک سکینه را کن پاک
و راز گوشۀ زندان برایت آوردم
شکست سرو قدم زیر کوه غصۀ ولی
لوای فتح نمایان برایت آوردم
اگر چه نامه سیاهی به نزد ما (میثم)
نوید رحمت و غفران برایت آوردم
((استادحاج غلامرضاسازگار))
#اربعین
........___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
ای حامیان مکتب هل من معین سلام.
جاماندگان قافله اربعین سلام.
قومی پیاده بر حرم یار میروند.
حسرتکشان قبر امام مبین سلام.
زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان.
گویند زائران همه، بانوی دین سلام.
زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود.
او را دهد فرشته ز عرش برین سلام.
زینب اگر نبود کنون کربلا نبود.
از او به ما رسیده شکوه آفرین سلام.
آداب اربعین و زیارت نوشته شد.
زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام.
اسلام را سلام جهتدار زنده کرد.
لبیک بود معنی آن بهترین سلام.
زینب مرام باش که تا مکتبی شوی.
لبیک یاحسین بگو زینبی شوی.
ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو.
سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو.
استاد کلامی زنجانی✍
#اربعین
#فراق_کربلا
.........___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹یا حسین🔹
صد بار اگر شویم فدای تو یاحسین
کاری نکردهایم برای تو یاحسین..
چشمان ماست در عطش نینوا، فرات
در جان ماست شور و نوای تو یاحسین
امسال اربعین تو به دیدار ما بیا
میقات ماست بزم عزای تو یاحسین
از راه دور، محضر تو شکوه میکنیم
از درد هجر کرببلای تو یا حسین
تا نایب الزّیاره، امام زمان ماست
سهل است هجر صحن و سرای تو یاحسین
شکر خدا که سجده به خاک تو میبریم
در هر نماز رو به خدای تو یاحسین
صد لعن و صد سلام زیارت شهود ماست
تسبیح ماست اشک عزای تو یاحسین..
تا شاهراه «سیر الی الله» کربلاست
در قلب ماست شوق لقای تو یاحسین
از کوچهها به کرببلا کوچ میکنیم
همراه دستههای عزای تو یاحسین
این روضهها مسیر رسیدن به کربلاست
قربان ذکر راهگشای تو یاحسین
میثاق ماست با شهدای تو یاحسین
آن وارثان صدق و وفای تو یاحسین
ای کربلا مقام شهیدان راه حق
ای کربلا حریم خدای تو یاحسین
ای اربعین روایت فتح قریب تو
قربان منطق شهدای تو یاحسین
ای اربعین رسانۀ خط قیام تو
ای اربعین پیام عزای تو یاحسین
ای اربعین قیامت «هل من معین» تو
ای اربعین صدای رسای تو یاحسین
باید که لب به نغمۀ لبیک باز کرد
باید که داد دل به ندای تو یاحسین
ما ملت امام حسین و شهادتیم
اسلام ناب ماست ولای تو یاحسین
یک ملتیم تابع هفتاد و دو شهید
یک اُمّتیم تحت لوای تو یاحسین
حُسن ختام آن به شهیدان رسیدن است
عمری که سر شود به هوای تو یاحسین
بایست در مقابل ظالم بایستد
هرکس که سر گذاشت به پای تو یاحسین
تا انتقام خون تو آرام نیستیم
عمری گریستیم برای تو یاحسین
تا خیمهگاه سبز فرج میتوان رسید
از خیمۀ سیاه عزای تو یاحسین..
تو وارث رسولی و ما وارث توایم
میراث ماست مرثیههای تو یاحسین
از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد!؟
کو پیرهن!؟ کجاست ردای تو یاحسین!؟..
تیر سهشعبه بود و دل داغدار تو
تیری که خون گریست برای تو یاحسین
پنجاه سال سینۀ تو تیر میکشید
تیر سقیفه بود بلای تو یاحسین..
با خون محاسنت دم آخر خضاب شد
اینگونه بود رنگ حنای تو یاحسین
ای روی لالهگون تو هردم شکفتهتر
مشهود بود شوق لقای تو یاحسین
فریاد استغاثۀ تو تا بلند شد
لرزید پیکر شهدای تو یاحسین
دیدی حرامیان به حریم تو تاختند
طاقت نمانده بود برای تو یاحسین
تابی نبود تا بتوانی بایستی
نیزه شکسته بود عصای تو یاحسین..
از فرط تیر، جای جراحات محو شد
اثبات شد، مقام فنای تو یاحسین
ای ذکر تو «رضاً بقضائک» به قتلگاه
ای «ارجعی» جواب دعای تو یاحسین
ذکر خدا به لعل لب تشنۀ تو بود
جوهر ولی نداشت صدای تو یاحسین..
فریاد از آن دمی که صدایت نمیرسید
دردا به نی دمید نوای تو یاحسین
تن در نشیب مقتل و سر بر فراز نی
طی شد چگونه سعی و صفای تو یاحسین!؟
آن خیمههای سوخته، غمخانۀ تو شد
آن شب چه گرم بود عزای تو یاحسین
زینب به هر نماز شبش بر تو میگریست
با یاد التماس دعای تو یاحسین
ای وای دخترت که به دستان بسته دید
در دست باد، زلف رهای تو یاحسین
پیچیده بود از سر گلدستههای نی
عطر اذان کرببلای تو یاحسین..
📝 #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
.........___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_زمان_عج
#اربعین_حسینی
چشمِ ما عمریست ای آقا بر این در مانده است
مثل رؤیا فکرِ دیدار تو در سر مانده است
نیست جز یاریِ تو ، منظورِ ما از دیدنت
آرزوی یاری اَت بر قلب نوکر مانده است
با تحیُّر گاه گاهی چهرهها را بنگرم
چشم ها خیره به هر روی منور مانده است
در پیِ رخسار تو، سرها پریشان خاطرند
از جدائیهای تو، دلها مکدّر مانده است
کاش روزی شیعۀ دلخواه تان باشیم ما
رتبۀ ایمانمان از درکِ تو درمانده است
کسبِ ما در نزد تو چون پینه دوزی هم نشد
وعدۀ دیدار ما تا کِی مقدر مانده است
این چه سودائی است با خود کرده ام در عاشقی
از تو گویم لیک، فکرم جای دیگر مانده است
عده ای رفتند تا مقتل ز هیئتهای تو
چشم مامبهوت بر محراب و منبر مانده است
هان! شهیدان، راهِ صد ساله به یکشب رفته اند
دل هنور از راهِ خوبان صد برابر مانده است
کربلا راهِ مرا نزدیک کرده با شما
از میانبُر آمدم، یک دَم به لشگر مانده است
وعدۀ ما شد ستونِ آخرِ راهِ نجف
اربعین تا کربلا یک دیدۀ تر مانده است
محمود ژولیده
..............
#امام_زمان_عج
#اربعین_حسینی
نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا
میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا
یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد
شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد
یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم
گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم
کارِ ما، نالۀ یابن الحسنِ تنها نیست
آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست
ما که از کشتۀ بی غسل و کفن میگوئیم
با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم
ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود
همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود
ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست
تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست
کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود
«نگذاریم دگر واقعه تکرار شود»
مَردِ میدان عمل، پای ولی میماند
در رکابِ سپهِ سید علی میماند
پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ
نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ
ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم
«نَـه» به هر لایحۀ بی سر و پا میگوئیم
با شما دوست و با دشمن تان در حربیم
آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم
مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد
اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد
تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم
کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم
ما ز تو ، غیر ترا هیچ نخواهیم بیا
جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا
محمود ژولیده
.................
#اربعین حسینی
#امام_زمان عج
#جامانده
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ...
و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ...
چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد
چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد
نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم
دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد
میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه
پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد
شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته
اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ...
تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند
تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد
همین که اذن دخول از لب تو جاری شد
همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد...
بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان
بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد
روح الله قناعتیان
..........__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_به_مدینه
#غلامرضا_سازگار
▶️
ز جا برخیز مادر! شور محشر را بپرس از من
نه، عاشورای از محشر سیه تر را بپرس از من
زصحرای بلا با داغ هجده لاله می آیم
به خون غلطیدن گل های پرپر را بپرس از من
به این پیراهن صد پارۀ خونین نگاهی کن
شمار زخم های جسم بی سر را بپرس از من
اگر لیلا نبوده کربلا من بوده ام مادر
به خون آغشتن رخسار اکبر را بپرس از من
رباب از شدّت غم گریه بگرفته گلویش را
لب خشک و تلظّی های اصغر را بپرس از من
همان ناگفته بهتر، قصّۀ پیشانی و محمل
سر نی صوت قرآن برادر را بپرس از من
پس از مرگ شهیدان در میان آن همه دشمن
وداع آخر بابا و دختر را بپرس از من
اگر لاله های بوستان خود نمی پرسی
غم گل های عبدالله جعفر را بپرس از من
تن پاک حسینت زخم روی زخم ید امّا
به حلق تشنۀ او آب خنجر را بپرس از من
اگر چه کُشت بانگ العطش پیوسته زینب را
خجالت های عبّاس دلاور را بپرس از من
زسوز خویش (میثم) تا که عالم را بسوزانی
مصیبت نامۀ آل پیمبر را بپرس از من
#ورود_به_مدینه
.__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_به_مدینه
#محمود_ژوليده
▶️
به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من
اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من
تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته
هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من
مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد
که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من
چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی
غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من
خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند
به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من
دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد
ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من
چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو
چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من
دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم:
نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من
به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما
دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من
منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم
چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من
قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه
مصیباتِ تو را، از شام تا کوفه چشیدم من
به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد
جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من
مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره
مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من
چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم
از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من
در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرك خواند
فقط با حربة نفرین، نفسهایش بریدم من
قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر
قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من
بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم
سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من
دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده
پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من
خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر
به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من
ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد
و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من
#ورود_به_مدینه
.__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_به_مدینه
#قطعه ورودِ کاروان داغدیدهیِ کربلا به مدینه
بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت
مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّهوغم ریخت
مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر میزد
صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر میزد
آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند
تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند
هوا هوایِ غم و غصّههایِ لیلا بود
نوایِ داغِ جـوانی که اِرباً اِرباٰ بود
آهای شهرِ مـدینه نَه آب بود نَه شیر
جوابِ کودکِ بیتابِ این حرم شد تیر
نَه قاسمیسْت در این کاروان نَه عبدُاللّه
رسیـده قافـلهیِ داغـدارِ ثاراللّه
بگو به حضرتِ امُّ البنـین پسرها پـَر
دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر
عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم
به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم
نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه
تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه
بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد
نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟!
بـِبار و ناله بزن نالههایِ واویلا
بگـو شبیهِ حـرم العجل گلِ زهرا
#صفر #مدینه
#ورود_کاروان_داغدار_حسینی_ب_مدینه
#حسین_ایمانی ✍
..__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
﷽❣
🍁#بازگشت_کاروان_به_مدینه
عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه تر مدینه
فریاد زن اعلام کن خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده ام خون جگر مدینه
هم داده ام از دست شش برادر
هم دیده ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
جان مرا لب تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه گه به دور مقتل
با کعب نی دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
دادم ز کف گل های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده راهم مده که با خود
نآورده ام گل های پرپرم را
دیدم به روی شانة ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبة محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
عریانِ تن در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علی اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
(استاد سازگار)
#بازگشت_به_مدینه
...__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من
اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من
تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته
هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من
مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد
که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من
چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی
غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من
خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند
به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من
دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد
ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من
چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو
چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من
دو دستم را که زیر نعش او بُردم، به او گفتم:
نه از حق نا امیدم من، نه از تو دل بریدم من
به او گفتم برادر جان؛ صبوری میکنم اما
دعایم کن، که خود راه اسارت برگزیدم من
منم اُم المصائب دخترِ اُم اَبیهایم
چهل منزل همه بارِ ولایت را کشیدم من
قسم بر آن مصیبتهای سنگینِ تو در کوچه
مصیباتِ تو را، از شام تا کوفه چشیدم من
به ناموسِ علی هم شام، هم کوفه، جسارت شد
جواب یاحسینم، حرفهای بَد شنیدم من
مکرر معجر پاره، مکرر گوش و گوشواره
مکرر چادر خاکی، خود از نزدیک دیدم من
چگویم یا رسول الله، شرم از درد دل دارم
از آن چشمانِ هیزی که هزاران خار چیدم من
در آن مجلس که بیگانه یتیمت را کنیرك خواند
فقط با حربة نفرین، نفسهایش بریدم من
قسم بر پرچم عباس، فاتح آمدم مادر
قسم بر چادر خاکی علمدار رشیدم من
بنام نامیِ حیدر سخن آغاز چون کردم
سپاهِ کوفه را با خطبه ام از هم دریدم من
دوباره بعد دهها سال شد نام علی زنده
پیام کربلا دادم، سفیر هر شهیدم من
خرابه رفتم اما دینِ حق آباد شد تا حشر
به این فتح و ظفر با دختری کوچک رسیدم من
ز کلُ یومٍ عاشورا هزاران اربعین خیزد
و دشمن نا امید اما ز دل غرق امیدم من
محمود ژولیده
#بازگشت_به_مدینه
....__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#اربعین
#فراق_کربلا
گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال
کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال
من همینقدر که نامت به زبانم جاریست
به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال
راه دادی منِ آلوده به عصیان ها را
عزتم دادی و دادی به مقامم پر و بال
سخت درمانده ام از شکرِ همین یک نعمت
که رسید از تو همه عمر به من نانِ حلال
عاشقم کردی و این عشق بها داده به من
به أبالفضل(ع) بدهکارِ توام در هر حال
نیست لطف تو که محدود به این چند صباح
محض توصیف گداپروری ات نیست مجال
بگذر از خبط و خطاهایم و آقا نگذار
دور از صحن و سرایت بروم رو به زوال
خواستن با تشر از ساحت تو بی ادبی ست
عرض حاجت به تو با حجب و حیا اوج کمال
حکمتی هست یقیناً که دو سال اینگونه
بشود یک سفرِ کرب و بلا خواب و خیال
تا ابد بسته شود راهِ حریم تو اگر...
اگر ای وای محقق شود این فرض محال-
-باز فریاد زنان پای علَم میگویم:
«بأبي أنت و أمي» نرسد بر تو ملال
مرضیه عاطفی✍
....__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.