eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
288 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. گل، فزون است، ولی آن گل، بی‌خار کجاست؟ خیمه بسیار بوَد، خیمۀ دلدار کجاست؟ دل آوارۀ من، خانه به دوشِ یار است ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟ عرفات و جبل الرّحمه، بگویید به من کعبۀ روح مرا وعدۀ دیدار کجاست؟ شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است جگرم خون شده، یارب!دل بیدار کجاست؟ یوسف فاطمه!بازار تو، گرم است ولی آنکه ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟ تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک سینۀ سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟ حاجیان در عرفاتند و ز هم می‌پرسند حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟ ای جوانان مدینه!ز شما می‌پرسم که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟ نه رباب و نه ز گهوارۀ اصغر، خبر است طفلِ شیرِ حرم حیدر کرار کجاست؟ «میثم»از کثرت عصیان چه هراست، بشنو عفو، فریاد برآرد که گنهکار کجاست؟ ............................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
عليه السلام مصیبت شهادت امام محمد باقر علیه السلام چه کرد با جگر زخمی ِ تو قافله ها فشار سلسله‌ها داغ و درد فاصله ها من از تو بی خبرم ، ای امام لب تشنه ولی به ذهن تو مانده ، تمام مرحله ها تو شاهد کف پای سه ساله بودی و من نمی‌شود که بگویم چه کرد ، آبله ها یکی به پیش تو بر روی نیزه سر می برد گرفت از تو امام ِ غریب ، حوصله ها شما که از گِله حرفی نمی‌زنید اما ... به شِکوه آمده اند از صبوری‌ات گله ها تو کودکانه به بازی گرفتی آهت را ... گرفت از غم ِ چشم تو بغض سلسله‌ها همه مصائب شامات ، یک طرف امـا... چه کرد با دلتان ، بین کوچه هلهله‌ها خدا گواه ، که یک حرمله فقط بس بود ... خودت بگو چه کشیدی ز دست حرمله‌ها روح الله قناعتیان ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
عليه السلام « السلام و الصلاة علیک یا باقر العلوم » چه‌شد که سینه‌ی ما سخت مبتلای تو شد میان قلب‌و دل‌و‌ چشم شیعه جای تو شد تو که کیستی که خدای بزرگ ، مشغول ِ ثنا و منقبت و مدحت ِ ولای ِ تو شد تو کیستی که فرشته ، از آسمان آمد دوباره ، ملتمس اندکی دعای تو شد تو کیستی که سر سفره‌ی کرامت‌تان ... نشست حاتم طائی سپس گدای تو شد هنوز ، ماه ِ محرم ، نیامده اما .... شروع مرثیه و درد و ماجرای تو شد عذاب جان شماست ، ناله های ِ رباب شروع کشف حجاب ، اول بلای تو شد به نیزه رفتن شش‌ماهه سخت منجر به... گرفتن ِ همـه ی ِ جوهر ِ صدای تو شد تو با رقیه اگر بود ، می شدی هم سن که داغ رفتن او ، اوج ِ کربلای تو شد مصائب تو بمیرم ، برای حالا نیست همان غروب پر ازخون روز عزای تو شد همان طناب که بر دست عمه ات بستند...! غمی که باعث درد و هول و ولای تو شد اگر عزای محرم ، هنوز پا بر جاست همه بخاطر گرمای ضجه‌ های تو شد نوادگان تو حتی ، ضریح دارند و ... زمین خاکی و بی بارگه ، برای تو شد روح الله قناعتیان ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شام غمش بلند بود و،ولیکن سحرنداشت جز داغ و غصه نخل امیدش ثمر نداشت داغ دلش زیاد بود و برای تسلی اش دیگر فغان و ناله و گریه اثر نداشت کاری نمود شعله ی زهر جفا که او غیر از لبی کبود و تنی شعله ور نداشت دردا که در هجوم سپاهی ز غصه ها جز سینه ی پر از شررش او سپر نداشت از بسکه در دلش غم و اندوه موج میزد غیر از خدا کسی ز درونش خبر نداشت شام بلا و کوفه و کرببلا چه کرد؟ کز خاطرات آن به جز از چشم تر نداشت یادش نمی رود که حرم بود و تشنگی اما برای رفع عطش آب آور نداشت یادش نمی رود که رباب بود و اصغرش آزاد گشت آب و ولیکن پسر نداشت جانش به لب رسید که در قتلگاه خون پاشیده پیکری به زمین دید،سر نداشت ✍ ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شرار زهر ستم جان من نشانه گرفت درون سینه ی زارم،آشیانه گرفت برای آنکه دهد خصم بدمنش آزار به زهر کینه دل خسته ام بهانه گرفت انیس هر شب من ناله های جانسوز است به خانه ی دل من داغ و غصه خانه گرفت چه کرده با تن من زهر،کز شراره ی آن تمام پیکرم از شعله اش زبانه گرفت هماره ماتم و درد و بلا نصیبم شد نشاط وشور وشعف را زمن زمانه گرفت گهی به جور و جفا میدهد مرا آزار گهی به دست خود از کینه تازیانه گرفت مرا ز کودکی ام غصه آشنا باشد تمام گریه ام از یاد کربلا باشد ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مسوزان زهر جانم را،که جانم شعله ور باشد لبم خشک ازعطش گردیده امادیده تر باشد امیدی بهر زنده ماندنم نبود در این ساعات میان حجره چشمان پر آبم سوی در باشد نمیدانم چه کرده زهر جانفرسای با جانم که سوزان ازشرارشعله هایش پای تاسرباشد چنان بر خاک حجره بیکس و بی یار افتادم که غمخوارم در این بی یاوری اشک بصر باشد تمنا میکنم ای زهر، تو بستان زود جانم را که با یاد حسین و غصه هایش پر شرر باشد ز یاد قصه کرببلا و خاطراتش این دم اخر روان از چشم غمدیده دگر خون جگر باشد خودم دیدم به زیر سم مرکب پیکری مجروح خودم دیدم سری بر نیزه چون قرص قمر باشد اگر چه این دم آخر سرم بر دامن خاک است ولی بر خاک دیدم پیکری ببریده سر باشد نمیشد باورم پیش دو چشم مادری محزون کنار رأس بابا بر سنان رأس پسر باشد امان از شهر شام و کینه های خصم خون آشام که همواره تمام خاطراتش در نظر باشد ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. یا مسلم علیک منا السلام نمی‌دانم کجایی ای که از بی‌راهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم که با شش‌ماهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم جدا از چاره‌ات کردم چرا از خانه‌ی زهرا چنین آواره‌ات کردم سرِ دارالاماره  جان تو  جانی ندارم که تماشایی شدم  حالا که دندانی ندارم که بگو تا کوفه‌ی مولا کُشِ ناخوش نمی‌آیی به سوی مردمِ نامردِ مِهمان‌کُش نمی‌آیی اگرچه کوچه کوچه گریه‌ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم همینکه ریختند از در به راه شعله‌ور رفتم اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری به سنگِ کوچه‌های تنگ می‌خوردم کشیده می‌شدم هربار و بر هر سنگ می‌خوردم سرِ زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازش‌های یک چکمه شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم بُرد و به صورت بر زمین خوردم از آن گودالِ خون تا این بلندی راه بسیار است کشیدن‌های صورت روی صدها پله دشواراست نه فکرِ دختران خود  که فکر دخترت بودم همین امروز چندیدن بار یادِ مادرت بودم... ( حسن لطفی ۱۴۰۰/۰۴/۲۸)
. (( حضرت مسلم علیه السلام )) اینجا کسی به جان تو جانت نمیشود بی تاب میشوی و توانت نمیشود توتشنه میشوی وبه جزنیزه هاحسین چیزی نصیب لعل لبانت نمیشود آقا به حال دخترکانت امان بده اینجا کسی ضمان امانت نمیشود شش ماه را میار که از سوی حرمله سهمی به غیر زخم زبانت نمیشود کوفه میاکه جزلب شمشیرودشنه ها چیزی نصیب جسم جوانت نمیشود عباس را به یورش سرنیزه ها مبر یک تن غمین قد کمانت نمیشود ✍ .................... . رحم بر حال دل مادر غم پرور کن سوی این شهرمیا،فکرعلی اصغر کن کار چشمان من از گریه بسیار گذشت تو بیا رحم به چشمان تر خواهر کن آب شد شمع وجود من شرمنده حسین جان مسلم تو بیا رحم به آب آور کن سوی این شهرعلی کش به کجا میایی لا اقل فکر جوانی علی اکبر کن کوفیان وعده سوغات سفر میدادند چاره ایدوست تو برغارت از معجر کن کاش از اهل حرم صرفنظر میکردی جای زن نیست دراین ظلم سرا باورکن خنجرو نیزه وشمشیرمهیا شده است رحم برقاسم و بر ساقی مه پیکرکن ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. جز گریه از این دیده بیدار نیاید جز ناله ز نخل جگرم بار نیاید اینجاسخن ازدست وسروتیغ وعمودست ای کاش در این شهر علمدار نیاید گلهای حرم راتو به همراه میاور در کوفه به جز خوار شدن کار نیاید از بی کسی ام هست هویدا،دراین شهر سهمی به من زار به جز دار نیاید ابکاش در این شهر نیفتد گذر تو ایکاش که زینب سر بازار نیاید کاری زمن غمزده و زارحسین جان جز سر بنهادن سر دیوار نیاید از غربت خود با تو بگویم،که دراینجا از کوفه و کوفی به کسی یار نیاید اینجا نبود جای تو برگرد،که کوفه از بهر دل زار تو غمخوار نیاید ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. خودم را لحظه آخر به روی دار میبینم زبسکه تشنه ام،این شهر را تارمیبینم نمیدانم چه خواهدشدزبعدخفتنم برخاک ولی سرنیزه داران راکنون بیدارمیبینم تمام شهرغرق خنده وشوروشعف باشد فقط خود رابرای بیکسی ات زار میبینم میان سلسله باحرمله در بین این کوفه گمانم خواهرت رادست بسته زار میبینم یقین دارم ازین وضعی که پیداهست ازکوفه ندیده خواهر غم پرورت بیزار میبینم چسان آگاه گردانم توراازحال این مردم دل این شهر را از کینه ات پربار میبینم مکن عزم سفر اینجا که از داغ علی اصغر ربابت را حزین و خسته وخونبار میبینم میا جان رقیه،خواهرت رازود برگردان که زینب را گمانم بر سر بازار میبینم ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. برگرد ای آواره ی صحرا حسین جان برگرد جان مادرت زهرا حسین جان از کوفه رو گردان و رو سویی دگر رو اینجا نباشد جای تو آقا، حسین جان از شرم و عفت نیست اینجا یک نشانه با خود میاور زینب کبرا حسین جان تو طاقت داغ جوانت را نداری با خود میاور اکبر لیلا حسین جان در کاروانت  دخترانی ناز داری آنان ندارند تاب سیلی ها حسین جان نامه نوشتم تا بیایی سوی کوفه شرمنده ام اما میا، حالا حسین جان حیف است اهل خیمه هایت داغ ببینند داغ تو و شش ماهه و سقا حسین جان حیف است غارت از حرم گردد، برگرد رحمی ندارد کوفه بر زن ها حسین جان ای یار هر افتاده از پا، دست شستم از یاری این مردم دنیا حسین جان با آنکه با جمعی ولیکن گر بیایی تنهای تنها میشوی اینجا حسین جان ........................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مولای ما که اشک نگاهت مداوم است بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است داری برای غربت او گریه می کنی او بی پناه در وسط قوم ظالم است نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون تنها به فکر رأس حسین و غنائم است نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین سمت دیار مردم بد عهد،عازم است حالا به روی بام به وقت شهادتش از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است صدشکر،دخترش سر او را ندیده است ناموس او احاطه میان ِ محارم است انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ رأسش بریده شد ولی انگشت سالم است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) نهم ذی الحجه شهادت علیه السلام ............................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab