eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
276 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره بوی محرّم، دوباره بوی خدا دوباره روضه ی ارباب، روضه ی سقّا دوباره هیئت و زنجیر و سینه و لطمه دوباره بیرق سرخ حسین و بزم عزا کتیبه ها و سیاهیّ و محتشم خوانی دوباره ناله و آه و بساط اشک و بکا دوباره روضه ی تیر و کمان و طفل رباب که تشنه پر زده جوجه ز ساحل دریا دوباره صیحه ی ارباب و ناله ی ولدی کنار پیکر صد چاک اکبر لیلا دوباره گریه ی طفل سه ساله ی مضطر که بوسه زد به گلوی بریده ی بابا دوباره شام غریبان و آتش و دود و صدای سیلی و اشک یتیم در صحرا تمام دشت ز طیر و وحوش سیرابند عزیز فاطمه تشنه است اف به تو دنیا دوباره بانوی پهلو شکسته ای خواند کنار گودی مقتل" غریب مادر "را دوباره شیهه ی اسبی که واژگون زین است که دید زینب و آهی کشید وا أُمّا کسی که زینت دوش حبیب داور بود تنش سه نقطه و رأس بریده اش امّا یاسر حوتی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست پریده رنگ ز رخسار احمد و حیدر شراره ی دل زهرا، صدای وا ولداست سرشک دیده ی زهرا، روان ز قلب افق قد خمیده ی زینب، هلال ماه عزاست قسم به جان حسین ای هلال خون برگرَد که در تو زخم علمدار کربلا پیداست بگو فرات نجوشد که آب تشنه لبان در این طلیعهّ خون اشک دیده ی سقاست بگو به لاله نروید که چند روز دگر ورق ورق به روی خاک، لاله ی لیلاست بگو به مهر نتابد که راس پاک حسین فراز نیزه چو خورشید روز عاشوراست ز گوش دخترکی خون روان بود گویا که گوشواره ی او یادگاری زهراست حسین بود خدایی، خدا حسینی بود از آن زمان که جهان وجود را آراست سرشک دیده ی میثم هماره جاری باد که اشک دائم او وقف سیدالشهداست استاد سازگار ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
در كوچه ها نسیم بهشت محرّم است  این شهر بی مجالس روضه جهنّم است  پیراهن سیاه عزاداری شما  زیباترین تجلّی عشق مجسّم است  شكر خدا كه هیئتمان باز دایر است  شكر خدا كه بر سر این كوچه پرچم است  بیرون ندیده اید زنی ایستاده است؟  بالش شكسته است، قدَش هم كمی خم است  لبخند تلخ فاطمه بر تك تك شما  یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است  من كه ندیدمش دم در، خب شما چطور؟  صد حیف سوی چشم گنهكار ما كم است  پرواز می كنیم از این پیله های تنگ  فصل بلوغ شیعه یقیناً محرّم است  در مجلس عزای امام قتیل اشك  روضه به شور و واحد و نوحه مقدّم است   وحید قاسمی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم سلام ماه حسین جان و گریه های محرم چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب چه اشک ها که بریزند در عزای محرم به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال منم گدای حسین و منم گدای محرم تمام سال صدای حسین حسین می آید از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم! سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم امیر عظیمی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
دوباره می رسداز ره محرمت آقا وبوی روضه و شبهای ماتمت آقا کتیبه ها و علم نقش پرچمت آقا همیشه در دل مابوده این غمت آقا فدای نام تو و بچه هایتان آقا که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا سلام ماه غریبی،سلام ماه عزا دوباره برکت یکسال مابه دست شما چه عزتی که عطا کرده ای به نوکرها نشسته اندسر سفره ی تو خون خدا به پا شود نوحه ها در عزایتان آقا که روضه ام شده کرب وبلایتان آقا دوباره روضه ی مشک وصدای طفل رباب دوباره یک حرمی مانده بی عمو بی آب دوباره غارت و سیلی دوباره رد طناب دوباره کوچه و بازار، ازدحام و عذاب شروع میشود این روضه هایتان آقا که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا شروع میکنم اینبار از لب گودال و عصرروز دهم پیکری شده پامال وخواهری که ز بالای تل شده بیحال خدا به خیر کندگوش و معجر اطفال همیشه لطمه زدم من برایتان آقا که روضه ام شده کرب و بلایتان آقا محمدحسین بناریان ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
قاضیِ کوفه حکم صادر کرد که حسین خارجی ست ای مردم با خبر میشد هرکسی ، میگفت زدنِ حدِّ کیفرش با من همه تقسیم کار میکردند ! بین بازار آهن کوفه ؛ خنجر آب دیده ای میگفت ، بوسه بر زیر حنجرش با من نیزه ای گفت ، که بیشتر ز همه تشنه هستم به خون رگهایش کوفه تا شام میشوم سیراب ! زحمت بُردنِ سرش با من پیر آهنگری سرش گرم است پشت هم نعل اسب میسازد هرکه آمد خرید با خود گفت ، رد شدن روی پیکرش با من حرف شیر جمل وسط آمد یکنفر گفت بین جمعیّت ، پسر ارشد حسن با تو آن یکی شیر دیگرش با من حرمله با کمان کمین کرد و یک سه شعبه به کف گرفت و بگفت در میان قنوت دستانش ، نحر حلقوم اصغرش با من حیدر کربلا به میدان زد کینه ها از علی نمایان شد با لجاجت کسی صدا میزد ، ارباً اربای اکبرش با من یکنفر با عمودی از آهن پشت یک نخل منتظر مانده به همه گفته جمع خاطرتان ، ضربه بر فرق لشکرش با من زیر چنگال گرگهای پلید بی کس افتاده بود در گودال شمر ملعون رسید و نعره کشید ، نفَسِ گرم آخرش با من دشنه در دست ، روی سینه نشست دل زهرا شکست ، وقتی گفت سر او را ز تن جدا کردن ، پیش چشمان مادرش با من در هیاهوی غارت خیمه بشکند دست زجر ؛ آمد و گفت کَندنِ گوشواره از روی ، لاله ی گوش دخترش با من به سنان گفت ساربان ، باید از محّل یهودیان برویم بستن دست کودکان با تو ، تازیانه به خواهرش با من تا که خورشیدِ نیزه قرآن خواند یک حرامی که سنگ دستش بود از لب پشت بام دادی زد ، رخ تابان و انورش با من دخترش گفت عمه جان ، امشب کنج دیوار این خرابه ی غم پدر آمد اگر به دیدارم ، بستنِ دیده ی تَرَش با من یدالله شهریاری ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab#سلام_بر_محرم_اذن_سیاهی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
این روزها دلشوره دارم بیش از پیش کاری بجز گریه ندارم بیش از پیش این روزها قلب مرا ماتم گرفته باز این لبم نام شمارا دم گرفته این روزها دلشوره دارم مثل هرسال هر شب گریزی میزنم تنها به گودال اما همه ترسم جدایی از تو شد ، آه اینکه نباشد دستم از ماه تو کوتاه ای کاش با عشق تو در روضه بمیرم من ، این منه بی ننگ و بی عرزه بمیرم ای کاش با گریه توانم را بگیری امسال بین روضه جانم را بگیری ای کاش این ماه محرم با تو باشم ای کاش در این روضه مَحرم با تو باشم تا اینکه مارا مادرت درهم ببیند مارا سیه پوش غم و ماتم ببیند کاری بکن غیر از غمت ، غم را نبینم ماهی بجز ماه محرم را نبینم زهراست مارا راهی این جاده کرده مارا برای نوکری آماده کرده فهم محرم را به ما امشب عطا کن راه حسین ابن علی را راه ما کن هر چند که صحرایی از غم تشنه اوست او تشنه بود اما دوعالم تشنه اوست امیر فرخنده ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی به گوش شیعه از پشتِ در آتش‌زده گویی صدای نالۀ زهراست می‌دانم که می‌آیی به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان زمان، هر روز عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی به گوش زینب کبراست، می‌دانم که می‌آیی به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خون دل دریاست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد به چشم خون‌فشان ماست می‌دانم که می‌آیی تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی شرار آتش دل‌هاست می‌دانم که می‌آیی به خون پاک مظلومانِ عالم می‌خورم سوگند که مهدی مصلح دنیاست می‌دانم که می‌آیی اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش می‌بیند لوای دولتت برپاست می‌دانم که می‌آیی استادحاج غلامرضا سازگار ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
دیدم به خواب ، آن آشنا دارد می آید دیدم كه بر دردم دوا دارد می آید دیدم كه با شال عزا و چشم گریان مولایمان صاحب عزا دارد می آید  تو بانی این روضه ای دریاب ما را آغوش خود بگشا گدا دارد می آید   آقا سوالی داشتم، از سمت گودال آوای وا اُمّا چرا دارد می آید  آقا بگو جدّت مراقب باشد آخر یك خنجر تیز از قفا دارد می آید  آتش به جان خیمه ها افتاده از درد پایان تلخ ماجرا دارد می آید  همراه با آن قافله با دست بسته یك خانم چادر سیا دارد می آید  عباس احمدی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
اینجا هزار حرمله در انتظار توست  آقا برای آمدنت کم شتاب کن  رحمی به روز من نه به روز رقیه کن  فکری به حال من نه به حال رباب کن  رحمی نمی کنند عزیزم به هیچ کس  حتی به تشنه ای که فقط شیر خواره است  در کوفه ای که وعده ی سوغات مردمش  تنها برای دخترکان گوشواره است  اینجا نیا که آخر سر چشم می زنند  این چشم ها به قامت آب آورت حسین  این دستها که دیده ام از کینه می برند  انگشت را به خاطر انگشترت حسین  برگرد جان من که نبینی ز بام ها  آتش کشیده اند سر و دست و شانه را  یا از فراز نیزه نبینی که می زنند  بر پیکر سه ساله ی تو تازیانه را  می ترسم از دمی که بیایند دختران  با گونه های زخمی و نیلوفری،میا  این شهر بی حیاست به جان سکینه ات  می ترسم از حرامی و بی معجری میا  حسن لطفی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
در رهگذرهای غریبی بیقرارم تنهایم ودر فکرتنهاییِ یارم تنها میان بی وفاییها و خُدعه بعد ازخدا تنها امیدم هست طوعه در هر وجب از خاک هرکوچه گذشتم یک یاحبیبی با سرشک غم نوشتم در مسلخ عشق عاقبت رسوا شدم من رسوایِ تو ای زادۀ زهرا شدم من ای شعرِ عشقم را توتنها استعاره دارم شده از عشق تو دارالاماره اسم تو تنها ذکرجاری در سجودم بی تو گسسته جان زهرا تار و پودم قدقامتم را درنماز عشقت ای یار بستم به یاد قدّ رعنای علمدار من ماندم و نجوای آرامی بر این لب وای الامان از آه و زاریهای زینب بازارِ تیغ و تیر در این شهر گرم است با اینکه زیر حنجر ششماهه نرم است بالا نمی آید نفس این سینه تنگ است آقا میا کوفه که رسم کوفه ننگ است آید در و دیوار هر خانه به جنگم شادم که بهر دخت زهرا پیش مرگم درلحظه های آخرم لب تشنه هستم ظرفی چو جام زهر دشمن داده دستم افتاده عکس ماه تو در کاسۀ آب لبهای خونی میزنم بر روی ارباب مجتبی تاجیک ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
مائیم و شهری که هوایم را ندارد من نه هوایِ بچه‌هایم را ندارد نامرد دیدم  باز مردی کردم آقا... با این دو کودک کوچه گردی کردم آقا  دیدم که خوشحالند خوشها جمع هستند  مظلومِ من مظلوم کُش‌ها جمع هستند  طوعه در این نامردها یک شیر زن بود  تنها پناهم خانه‌ی یک پیرزن بود بود  بیرون زدم تا شعله بر معجر نیفتد مثل مدینه طوعه پشتِ در نیفتد در راه‌ها و کوچه‌هایش چال کندند رسم است اینجا ابتدا گودال کندند گودال وقتی که بیفتی شیر گردند دستت اگر زخمی شود شمشیر گردند  از پشتِ سر نامرد آمد گیرم انداخت تیری به پایم خورد در زنجیرم انداخت  شکرِ خدا خواهر ندارم تا ببیند  این دور و بر دختر ندارم تا ببیند ای آبرویم  آبرویم را که بُردند از دور با نیزه گلویم را که بردند نام تو را بُردم لبم را چاک کردند خون ریخت با چکمه زخم را پاک کردند ای کاش سنگی گوشه‌ای پنهان نمی‌ماند جای شما از من لب و دندان نمی‌ماند طفلی اگر مهمان کوفه گردد آقا سرگرمیِ طفلان کوفه گردد آقا از راه آمد زجر و خوش‌ها جمع هستند شمر آمد و با زجرکُش‌ها جمع هستند روی زمین بودم که رویم را کشیدند تا پشت بام از کوچه مویم را کشیدند طوری کشیدند آنقدر مژگان من ریخت تقصیر سنگ‌پله شد دندان من ریخت خورشید جایش در دل شب نیست برگرد میدانِ کوفه جای زینب نیست برگرد باخنده می‌آیند وخوش‌ها جمع هستند سربسته گفتم بچه‌کُش‌ها جمع هستند حسن لطفی ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab