#حضرت_علی_اصغر_مدح
#حضرت_علی_اصغر_شهادت
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
به روی دست بابا آسمانها را نشان كرده
چقدر آبی به این چشمان بیتقصیر میآید!
زبانش كودكانهست و نمیفهمم چه میگوید
ولی میخوانم از چشمش كه با تكبیر میآید
به چیزی لب نزد جز آه، از لطف ستم اما
نمیدانم چرا از دست دنیا سیر میآید!
جهانی را شفاعت میكند با قطرهٔ اشكی
كه از چشمش تو گویی آیهٔ تطهیر میآید
بگو ای آخرین سرباز میدان، چند سالت بود؟
که با خون دارد از زخم تو بوی شیر میآید
بخواب ای كودكم، لالا... كه سیرابت كند دشمن
بخواب ای كودكم، لالا... كه دارد تیر میآید
#علی_فردوسی✍
#شب_هفتم_محرم
.
.
#علم_القرآن
به روشنایی #قرآن
نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت
«الم اعهد الیکم یا بنی آدم» برایم خواند
از آن عهدی که آدم بست - آن پیمان - برایم گفت
برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق میزد
به یاد نوح بود، از کشتی و طوفان برایم گفت
به ابراهیم و موسی و به اِلیاسین سلامی کرد
به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت
«محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک»
زمین را زیر و رو کرد، از غم پنهان برایم گفت
سپس «ان الذین آمنوا» را بر زبان آورد
نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت
مرا خوف و رجای حرفهایش جذب خود میکرد
که آیه آیه از تکویر و الرحمان برایم گفت
هزار و چندصد سال است در دل حرف ها دارد
شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت
سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالم را
سراپا گوش بودم آنچه را #قرآن برایم گفت
#عاطفه_جوشقانیان✍
.
.
#امام_حسین
در وادی عشق و جنون
----------
ای جهان آئينه دار روی ماهت یا حسین
کربلایی کن مرا با یک نگاهت یا حسین
هم دو چشمت آفتاب محشر خونین دلان
هم چراغ آسمانها روی ماهت یا حسین
ای حریمت مرکز امن و امان عاشقان
آمدم بشکسته دل من در پناهت یا حسین
چون غلامانت رساندم خویش را در کربلا
تا بگیرم جایگاهی در سپاهت یا حسین
در کنار مرقدت خود را بهشتی دیده ام
ای بهشت بی قرینم بارگاهت یا حسین
با خدای خویش بودی در مناجات و دعا
اُنس دارد آسمان با اشک و آهت یا حسین
عشق را فریاد کردی روز عاشورا ولی
غرقِ در خون شد گلوی دادخواهت یا حسین
کم گناهی نیست احیای حقیقت در جهان
حق طلب بودی همین بوده گناهت یا حسین
از عطش می سوخت قلب نازنینت، زآن سبب
می زند آتش به جانها قتلگاهت یا حسین
«یاسرم» روییده ام در وادی عشق و جنون
این منم گلگون ترین مِهرِ گیاهت یا حسین
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
#محرم
.
.
#امام_حسین
سلام بر حسین علیه السلام
ای شهید ره دین یا حسین بن علی
کشته ی راه یقین یا حسین بن علی
بوی تو بوی جنان روی تو نقش زمان
سوی تو چشم زمین یا حسین بن علی
نور تو نور فلق چشم تو چشمه ی حق
خون تو نقش جبین یا حسین بن علی
با تو مهتاب نشان با تو خورشید عیان
با تو آئينه قرین یا حسین بن علی
ای شه کرب و بلا از تو دارد همه جا
خاتم عشق نگین یا حسین بن علی
خون تو خون خدا جاری آب بقا
حنجرت تشنه ترین یا حسین بن علی
ای خدا یاور تو جلوه ی باور تو
همه چون نور مُبین یا حسین بن علی
مرد آزاده ی حق نور دلداده ی حق
نهضتت غرق طنین یا حسین بن علی
ای عیان غربت تو آید از تربت تو
عطر فردوس برین یا حسین بن علی
دیده از داغ تو خون سینه لبریز جنون
دل ز داغ تو غمین یا حسین بن علی
ای که در وادی غم در خزان خیز ستم
مانده بی یار و معین یا حسین بن علی
عاشق خونجگرت در غم شعله ورت
دارد آوای حزین یا حسین بن علی
«یاسر» از داغ حرم غرق در گریه ی غم
اشک او را تو ببین یا حسین بن علی
**
محمود تاری «یاسر»✍
#محرم
.
.
#شب_هفتم_محرم
ز ابر خیمه، اگر ماه روی باب ببینم
به روی خود ز سوی دوست، فتح باب ببینم
بیا که منتظرم تا بَری به بزم وصالم
چو ذره، خویش در آغوش آفتاب ببینم
سپید اگر شده مویت ز داغ سرخ جوانان
ز خون حنجر خود خواهمش خضاب ببینم
بگو - به خواب، که آید به چشم من بنشیند
مگر که خواب روم بلکه خوابِ آب ببینم
ولی چه سود، که کارم عطش رسانده به جایی
که بُرده خواب، مگر خواب را به خواب ببینم
اگر چه تشنه ام اما ز قحط آب ننالم
که پُر ز آبِ بصر، دامن رباب ببینم
خوش آنکه خیمه زنم زین تراب تیره فراتر
به خُلد رو کنم و روی بوتراب ببینم
حاج علی انسانی✍
.
🏴
#محرم۱۴۰۲
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#حجت_الاسلام_شیخ #محسن_حنیفی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وقتی به هم لب های طفل محتضر می خورد
بر قلب مادر تیر نه، که نیشتر میخورد
در روضه هایش آمده مثل علی اکبر
او آب از تسنیم لبهای پدر میخورد
یاقوت لبهای علی اصغر ترک برداشت
یاد لب او، آب هم خون جگر میخورد
این شیرخواره مثل شیر نر رجز میخواند
دشمن شکست از تشنه کامی بی سپر می خورد
شاهی سخن گفت و سپاهی هلهله کردند
خیلی به کوه غیرت شهزاده بر میخورد
بی شک شفیع برزخ و دنیا و محشر اوست
از این جهت بر نای او تیر سه پر می خورد
هرگز نمی بخشید حلق خویش را تا حشر
تیر سه پر بر قلب بابایش اگر میخورد
داده سلامی بر لب خشکیده بابا
از تیرهای آبدیده هر قدر میخورد
گهواره او خاک بود و بعد شد نیزه
زیرا که روی نیزه تاب بیشتر میخورد
.
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
#شب_هفتم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نمی رسد به مقامات تو گمان کسی
نبوده لایق توصیف تو بیان کسی
به هیبت تو یقیناً به طور جلوه کند
خدا اگر که خودش را دهد نشان کسی
به آستان گلویت دخیل می بندد
اگر که کارد رسیده به استخوان کسی
علی تر از همه اوقات می شوی امروز
شده است نغمه لالایی ات اذان کسی
برای اینکه به نور تو سر به راه شوند
به ناکسان زده رو، قلب مهربان کسی
رسیده بر عتبات لب تو هُرم عطش
رسیده بر لب خشکیده تو جان کسی
به جز حسین که جان داده با تلظی تو
نبود صبر در این امتحان توان کسی
بهشت، روضه ی تو گشته گوش تا گوشش
سه شعبه آمده بی اذن در جنان کسی
به آسمان دم مظلوم میدهد پدرت
که خون حنجره ات هست نوحه خوان کسی
پی غنیمت قتل تو آسمان و زمین
تنت از آن کسی و سرت از آن کسی
رباب بعد تو دیگر به زیر سایه نرفت
به روی نیزه سر توست سایه بان کسی
.
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
#شب_هشتم_محرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
از مسجد الحرام حرم تا خدای خویش
اکبر عروج کرده به بی انتهای خویش
او ابتدا و غایت معراج خویش بود
پس میگریست نزد پدر در قفای خویش
هنگام احتضار، هم آغوش مصطفی است
یعنی خودش نموده تجلی برای خویش
جان حسین جان به لبش آمد از عطش
جان میسپرد جای حسین و به جای خویش
روزی رسان نیزه دشمن شده تنش
هر نیزه بود در پی سهم حنای خویش
او قطعه قطعه شد؛ همه جا را تنش گرفت
تا ذره ذره را بکند مبتلای خویش
ممسوس ذات را به روی خاک می کشند
تا عرش، خاک را بنماید سرای خویش
قلب پدر شبیه فدک پاره پاره شد
در کوچه های نیزه به پای عزای خویش
"نادعلی" کنار تنش، جلوه می کند
او کشته نجف شده در کربلای خویش
با قامت خمیده پدر جمع می کند
دار و ندار فاطمه را در عبای خویش
آغوش این ضریح نشد قسمت حسین
در برگرفت بعد پسر بوریای خویش
....................................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_حسین
عشق یعنی حسین علیه السلام
------------
بی تو دل ، بی پر و بال است اباعبدالله
زندگی بی تو محال است اباعبدالله
تشنه لب آمده ام کرب و بلایت مولا
عشق تو آب زلال است اباعبدالله
تو سرافرازترین رهبر عالم هستی
خصم تو رو به زوال است اباعبدالله
نبرد سود به دنیا و به عقبی آری
با تو هر کس به جدال است اباعبدالله
با سلامی به ضریحت، به حریمت این دل
زائر روز وصال است اباعبدالله
نخل دین از تو ثمر یافته حتی توحید
بی تو این میوه ی کال است اباعبدالله
می خرند آن که تهیدست ترین عاشق شد
عاشقی ها نه به مال است اباعبدالله
طلعت روشن تو در همه عالم آری
جلوه ی احمد و آل است اباعبدالله
شده تسخیر تو عالم بنگر از نامت
به جهان قیل و مقال است اباعبدالله
این که دشمن ببرد از دل ما عشقت را
همگی وَهم و خیال است اباعبدالله
روی سر سایه ی لطف تو ولی از داغت
بر رخم گرد ملال است اباعبدالله
با چه رویی به گلوی تو عدو خنجر داشت
دل من غرق سؤال است اباعبدالله
این بود رأس تو بر نیزه ی دشمن آقا
یا طلوعی ز هلال است اباعبدالله
نوکر و سائل درگاه تواَم چون «یاسر»
این که بر سینه مدال است اباعبدالله
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلا
----------
ای روحِ کربلا یا وارِثَ الْحُسَیْن
فریاد نینوا یا وارِثَ الْحُسَیْن
دستِ تو دستِ حق تیغِ تو ذُوالْفَفار
فرزند مرتضی یا وارِثَ الْحُسَیْن
فرزند خیبر و ، فرزند حیدری
از نسل مصطفی یا وارِثَ الْحُسَیْن
فرزند فاطمه حَبْلُ الْمَتینِ عشق
گلواژه ی صفا یا وارِثَ الْحُسَیْن
یا فارِسَ الْحِجاز آقای ما بیا
ای مُنْتَقِم بیا ، یا وارِثَ الْحُسَیْن
در کوی مِهر تو تا روز وصل تو
داریم اِلْتِجا یا وارِثَ الْحُسَیْن
یَاابْنَ الصِّراطِ عشق آئينه دار نور
معنای هَلْ اَتی یا وارِثَ الْحُسَیْن
اَلْغَوْث و اَلْاَمان یا صاحِبَ الزَّمان
یا سامِعَ الدُّعا یا وارِثَ الْحُسَیْن
هَلْ مِنْ مُعینِ من بشنو طنین من
در حُزْن و در بُکا یا وارِثَ الْحُسَیْن
اَوْ غَیْرِها شنو ، اَمْ ذیِ طُوی شنو
هستی کجا ، کجا یا وارِثَ الْحُسَیْن
وَالشَّمْس ِ وَالْقَمَر در صبح و در سحر
ای نورِ اِنَّما یا وارِثَ الْحُسَیْن
ماه مُحرّم و ماه طلوع غم
ای غرقِ در عزا یا وارِثَ الْحُسَیْن
ما دل شکسته و دل خسته زین عزا
دل خسته تر شما یا وارِثَ الْحُسَیْن
خونین جگرترین آشفته دل ترین
صاحِب عزای ما یا وارِثَ الْحُسَیْن
خون گریه می کنی از بهرِ جدِّ خود
در صبح و در مَسا یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ کربلا ، از داغِ نینوا
از داغِ خیمه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ اکبر و از داغِ اصغر و
از داغِ عمِّه ها یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ قاسم و ، سقّای تشنه لب
از آن همه نوا یا وارِثَ الْحُسَیْن
از داغِ کودکان ، از داغِ مادران
از عمقِ این بلا یا وارِثَ الْحُسَیْن
خونگریه های تو باشد ز قتلگاه
بهر سری جدا یا وارِثَ الْحُسَیْن
با اشکِ لاله گون دریاب ای عزیز
کنج خرابه را یا وارِثَ الْحُسَیْن
«یاسر» ازین عزا دارد به دل شرر
می سوزد از جفا یا وارِثَ الْحُسَیْن
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
#امام_زمان علیهالسلام
..............................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
پاسخی بر هتک حرمت #قرآن کریم این کتاب آسمانی اسلام توسط عوامل استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل
---------
همیشه کار شیطان رخنه در ارکان ایمان است
وَ از دست شیاطین غرقِ در خون قلب انسان است
چه سودی می برد دشمن به غیر از نفرت ای یاران
ز کافرهای حربی منزجر شخص مسلمان است
خودِ ابلیس می داند حریف آسمان هم نیست
که تابان تر ز خورشید فلک انوار قرآن است
خودش را می زند آتش هر آن کس این عمل دارد
که سوزاندن فقط در حیطه اعمال شیطان است
به ظاهر شکل انسان دارد آن دیو سیه باطن
چو قرآن را به آتش می کشد در حال عصیان است
زند آتش نه قرآن را ، درین دوران بُحرانی
که استکبار با اذناب خود مشغول طغیان است
جهنّم جایگاه قطعی هر کافر حربی ست
بهشت امّا نصیب بندگانِ خوب سبحان است
بیندیشید ای مردم به قرآن مبین اکنون
که قرآن منجی انسان ز هر گرداب و توفان است
بُوَد قرآن ناطق مهدی موعود می دانید
همان مهدی که عالَم از وجودش نور افشان است
ز جاءَالْحَقْ رود باطل ، بخواهید از خدا آن را
که جاءَالْحَقْ حضور این امام خوبِ خوبان است
فرج را از خدا خواهید آری تا رسد مهدی
جهان از غیبت کبرای او لبریز بُحران است
به دست مهدی موعود باشد پرچم توحید
تأسی می کند بر او کسی که عشق خواهان است
ز نسل پاک قرآنند آل مصطفی یاران
جهان از بودن این خاندان همچون گلستان است
مرو جز در مسیر عترت و قرآن و حق «یاسر»
که این ره روشنا بخش جهان چون صبح رخشان است
---------
حاج محمود تاری «یاسر»
١۴٠٢ / ۴ / ٨
#شب_هفتم
.
.
#دوبیتی
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#شب_هفتم_محرم
تو را زد حرمله تا ناگهان زد
به روی قلبِ بابا هم نشان زد
نشان بگذاشت روی سینهی او
دقیقا یک سهشعبه روی آن زد
پدر صدها برابر خورد ، مادر
پس از تو تیغ و خنجر خورد ، مادر
من از حلق تو ممنونم که باتو
پدر یک تیر کمتر خورد ، مادر
به دستم مشت پُر خون مانده از خاک
به رویم گَرد گلگون مانده از خاک
اگرچه گودی قبرت عمیق است
پرِ این تیر بیرون مانده از خاک
چه حالی یا دلی دلگیر دارم
گلویی خشک از این تقدیر دارم
خدا را آب مگذارید نوشم
که میترسم ببینم شیر دارم
نگاهش کردم و چشمی خجل داشت
مزار از اشک بابا آب و گِل داشت
سهشعبه کاش بعد از بوسه میخورد
حسینم داغ یک بوسه به دل داشت
(حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۳)
.