eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کتابخانه مقتل امام حسین ع و معصومین ع
لطفا برای دسترسی به کتب با موضوع سیدالساجدین(ع) این هشتگ ها را بزنید👇👇 کتابخانه ضامن اشک ، زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک @zameneashkbook کتابخانه ضامن اشک ایتا @zamenashkbook1
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم پای بساط اهل بیت از راغبینم بر پنجم شعبان گره خورده است دینم مدیون خیر و لطف زین العابدینم از برکتش شد خانه ی مولایمان شاد آمد علیِ دوم ارباب، سجاد آمد به ما آموخت طرز بندگی را پای مناجات و دعا، پایندگی را آورد با خود راه و رسم زندگی را آموخت با رفتار خود بخشندگی را ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود کیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بود گَرد فراموشی ازین آیین زدوده دین را دوباره با دعا احیا نموده ابواب رحمت را سوی مردم گشوده در هر مناجاتش، گریز روضه بوده با سجده هایش خلق را دلگرم می کرد سنگ دل هر غافلی را نرم می کرد تابید نورش، بازتابش شد صحیفه خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه ارکان ناب انقلابش شد صحیفه دل های ما را با مناجاتش تکان داد راه خدا را با ابوحمزه نشان داد از سجده هایش روح ایمان، جان گرفته با گریه هایش دین، سر و سامان گرفته از یک دعای نوکرش، باران گرفته با مادر او آبرو ایران گرفته لطفی ندارد روزی ام بی شهربانو دست من و احسانِ بی بی شهربانو کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد با روضه هر جامانده را خوش عاقبت کرد خیره به ظرف آب می شد، تشنه می ماند از کام بابایش همیشه روضه می خواند با روضه اش تا سال های سال، می سوخت یاد لباس خونی و پامال، می سوخت یاد تن بی سر، ته گودال، می سوخت یک عمر یاد غارت اطفال، می سوخت با گریه اش تبلیغ کرد و کم نیاورد با گریه اش ما نوکران را گریه کن کرد محمدجوادشیرازی ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
عشق گاهی میان شب بو هاست گاه در سینه ی پرستو هاست عشق گاهی کنار برکه ی آب عشق گاهی نوازش قو هاست عشق گاهی شقایق سرخ است گاه در چشم مستِ آهو هاست عشق چتری برای باران است گاه گاهی اسیر گیسو هاست عشق هرجا که هست قبله نماست ردّی از خانه ای که آن سو هاست عشق آری نشانه ی یار است رو به محراب طاق اَبرو هاست دل ما شهر عشق آباد است عشق هم خانه زاد سجاد است ما که هستیم از موالی تان از ابوحمزه ی ثمالی تان یاکریمیم روی این بامیم لانه داریم در حوالی تان خوش بحالِ حصیرِ خانه ی تو کاش بودیم جایِ قالیِ تان جان ما و جواب ینصرنی پاسخِ جمله ی سوالی تان پنج نوبت نماز می خوانیم به سویِ گنبدِ خیالی تان کاش می شد بهشت هم باشیم باز همسایه ی شمالی تان پُر شدیم از شرابتان داریم مِنَتِ کوزه ی سفالی تان همتی که فقیر عباسیم تا تو را از صحیفه بشناسیم پَرِ قنداقه ات مسیحا شد یارِ گهواره ی تو موسیٰ شد خوش به حالت که بر جمالِ حسین اولین بار چشمِ تو وا شد عطرِ گیسوت تا بهشت آمد یوسف عاشق شد و زلیخا شد جبرئیل از حضورِ تو سرمست با اذانِ علیِ اعلا شد لبت عباس با ادب بوسید وَ حسن غرقِ در تماشا شد گره ی کور داشتیم اما با دعایِ صحیفه ات وا شد علیِ دیگرِ حسینی تو دومین حیدرِ حسینی تو با تو همسایه ی خدا هستیم سرِ سجاده ی دعا هستیم بچه های محله ی عشقیم ما همه اهلِ روستا هستیم روستای شما بهشت است و ما به بال فرشته ها هستیم مادرِ توست مادرِ این خاک همه ذریه ی شما هستیم مادر این فلات پهناور از شمائیم و کیمیا هستیم شکر در سرزمینِ مادری ات سال ها زائرِ رضا هستیم تا به سال هزار و سیصد و عشق هرکجا یاد توست پا هستیم شکر ارباب از همین ایل ایم حضرت عشق ، با تو فامیلیم خاک ایران به سجده اُفتادش که حسین است تازه دامادش بُرد زهرا عروسی از این خاک تا شد ایران حسین آبادش می رسد تا حضورِ مادرتان شجره نامه هایِ اولادَش آمدی و تمامِ ایران را کرد زهرا به نامِ سجادَش پس از این هم به گردنِ من و توست در بقیع تا بسازیم آزادش حرمی پنج بار بزرگتر از صحن هایِ رضا و اجدادش صحنی آنجا به نام مادرِ تو آسمانی تر از گوهرشادَش ما به پَرهای چادرش گیریم ما برایِ حسین می میریم مانده ای تا بخون خضاب کنی تا گلایه از آفتاب کنی مانده ای تا به علقمه بروی آب را باز هم جواب کُنی مانده ای تا که راوی اش باشی سینه ها را پُر التهاب کُنی مانده ای تا که نیزه ها بروند گریه بر محمل رُباب کُنی خطبه خواندی کنارِ عمه ی خود خطبه خواندی که انقلاب کُنی کلماتت شبیه آتش بود خواستی شام را عذاب کُنی آبرویِ یزید را بِبَری کاخ را بَر سرش خراب کنی عمه ات همرهت قدم برداشت از روی خاکها علم برداشت روزگاری رسید و جانت سوخت روی این خاک آسمانت سوخت روزگاری رسید در پیشت نصف یک روز دودمانت سوخت تو زمین گیر و در دلِ آتش خیمه ات باغ آشیانت سوخت چشم تو دید در دل گودال صحنه ای را که استخوانت سوخت خواستی تا بخیزی اما حیف نشد و پای ناتوانت سوخت خیمه ی شعله ور سرت اُفتاد سر و دستار و گیسوانت سوخت زنده ماندی میان آتش و دود این هم از لطف های زینب بود حسن لطفی ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
نغمه سر کن که گل شکفته شود آنچه ناگفته مانده گفته شود نغمه سر کن که روح، مست شود روح نه، مست هر که هست شود نغمه سر کن که نخل ها خوانند با تو در باغ، گل برافشانند نغمه سر کن بخوان بخوان با من که ندانند اين تويي يا من با دم عبدي و کميت بخوان مدح سجّاده اهل بيت بخوان نغمه سر کن که پنج شعبان است شش جهت غرق روح و ريحان است نغمه سر کن که جان دين آمد حضرت زين العابدين آمد عين حقّ ار فروغ عين است اين علي دوّم حسين است اين اين پسر يادگار پنجِ تن است شمع محفل فروز انجمن است اين پسر جان سيّد الشّهداست روح و ريحان سيّد الشّهداست دل نورانيش يم رحمت هر دو چشمش دو زمزم رحمت بوسه هاي دعا به لعل لبش گشته بر دور سر نماز شبش لطف، عادت، کرم، وظيفه ي او کلّ توحيد در صحيفه ي او سخنانش همه اخ القرآن سر به سر نور و سر به سر برهان وحيِ مُنزَل نهفته در نگهش وحي صاعد دعاي شامگهش اين گل سرخ دامن زهراست بعد بابا امام عاشوراست کعبه ي عابدين، سلام سلام سيّد السّاجدين، سلام سلام قطب عرفان و قبله ي ايمان جان دين و حقيقت قرآ« يوسف يوسف رسول خدا جان شيرين سيّد الشّهدا خون خون خدا به رگ هايت شاهدم! خطبه هاي غرّايت از دهان تو بانگ يا سُبّوح مي دهد بر تن عبادت روح اي مسيح دعا دعاي مسيح اي نفس هات خوشتر از تسبيح تو به عرش جلال، قائمه اي تو حسين حسين فاطمه اي پنج ميقات و چار رکن و حرم حجر و مروه و صفا، زمزم به مقام تو عارفند همه از جلال تو واقف اند همه هر گياهي به مدح اهل البيت دعبل است و فرزدق است و کميت حجّ کعبه طواف خانه ي توست رکن، خشتي زآشيانه ي توست حجر الاسودت سلام کند بر کف دستت استلام کند وارد مسجد الحرام شدي بهتر از کعبه احترام شدي کعبه و خيل حاجيان به مطاف همه دور سرت به حال طواف پور عبد الملک از اين تجليل ايستاده به سان عبد ذليل نه رهي تا که استلام کند نه کسي از وي احترام کند مانده بر جاي خويشتن چو جسد بر دلش سخت خورده تير حسد عربي از هشام کرد سؤال اين که باشد بدين مقام و جلال؟ با تجاهل به سوي او نگريست گفت نشناسمش ندانم کيست شد فرزدق خروش، سر تا پا جست از جاي خود سپند آسا خواند در شأن يوسف زهرا با فصاحت قصيده اي غرّآ گفت هي هي! تجاهلت از چيست گوش کن تا بگويمت اين کيست حجر و رکن و زمزم و ميقات مروه، سعي و صفا مني، عرفات کوه هاي حجاز سر تا سر ريگ هاي مقدُي مشعر مستجار و مقام و حجر و حطيم مکّه تا هز کجا که هست حريم ناودان و مطاف و شاذروان کلّ حجّاج بيت، پير و جوان جبل الرّحمه خيف غار حرا مي شناسد يک به يک او را همه دل بر ولايتش بستند در مسير هدايتش هستند اين فروغ حقيقت ازلي است اين جگر گوشه ي نبيّ و علي است دل مؤمن پُر از محبّت اوست نصّ حکم خدا موّدت اوست با تولاّي او گرفته حيات حجّ و صوم و صلات، خمس و زکات اين گل سرخ گلبن زهراست ميوه ي قلب سيّد الشّهداست کرم از بذل او کرم گشته حرم از فيض او حرم گشته از دم او دعا کند پرواز بي ولايتش قبول نيست نماز حجّت حيّ سرمدش خوانند گل باغ محمّدش خوانند اين خداوند را ولي است ولي نام نيکوي وي علي است علي حق فرستاده در همه اوقات به اب و جدّ و مادرش صلوات تا جهان بوده است و خواهد بود به فرزدق درود باد درود چوبه ي دار خود به شانه گرفت سينه ي خصم را نشانه گرفت بين دشمن سرود، مدح امام «ميثمش» مي دهد هماره سلام استاد حاج غلامرضا سازگار ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
باور کنیم قصه ی روز معاد را احیا کنیم در دل خود اعتماد را تمکین کنیم آیه ی ناب جهاد را از بَر کنیم مُصحفِ زین العباد را تا خو کنیم با روشِ زین العابدین دستی خوش است تا به سِلاحِ دعا بریم دستی دگر به قبضه ی شمشیرها بریم هم نیمه شب به عرصه محراب پا بریم هم در زمان حرب قدم باوفا بریم این است سبکِ زندگی نابِ ساجدین پندارِ ما ز حضرتش اصلاً صحیح نیست او را اگر حریم و رواق و ضریح نیست کس همچو او مقابل دشمن صریح نیست مانند وِی خطیبِ بلیغ و فصیح نیست زان خطبه تخت و تاجِ ستم ریخت بر زمین ما غافلیم از جریانِ امامها دارند هر کدام به دوران قیامها سجاد را جهاد یکی از تمامها بسیار تحتِ تربیتِ او غلامها از بردگان سپاهِ قوی ساخت اینچنین شبها فقط نه تا به سحر در عبادت است در کار خیر، وقفِ بشر از ولادت است احسانِ او به خلقِ خدا نیز عادت است سِرّی از او ز قصه ی بعد از شهادت است با زخمِ گُرده، خاک شد آن یارِ مومنین هر صفحه از صحیفه ی او نقشه ای ز راه دوری ز مصحفش بخدا برترین گناه شد هر قدم، بدونِ دعاهای او تباه خواهیم اگر بجان و دل ما کند نگاه راهش، قدم بجای قدمهای عابدین اِبنُ الحسین گرچه عزادار کربلاست مامورِ کربلا و نگهدار کربلاست بر دوشِ او سوار همه بار کربلاست بعد از حسین، اوست که سالار کربلاست پیغمبرِ شهید و اسیر است آن امین وقتی حسین، جان به کنار فرات داد بینِ دو نهر آب بعالَم حیات داد بیمارِ اوست جان به همه کائنات داد دانی که بود جان امامت نجات داد؟ زینب شد از عنایت حق، ناخدای دین وقتی سپاهِ فاطمه تحریم میشود تازه ز سوی علقمه تکریم میشود روزیکه جانِ ما همه تقدیم میشود بدبخت آنکه جا زده، تسلیم میشود هستیم پای کارِ امام زمان یقین آنانکه بوی کرب و بلا را گرفته اند درس از قیام زینب کبرا گرفته اند اینگونه راهِ حضرت زهرا گرفته اند لطفِ خداست، هدیه ز مولا گرفته اند ما را شهادت است تمنای راستین محمود ژولیده ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
ماییم مست جام تو یا زین العابدين خانه خراب نام تو یا زين العابدين هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين مست علی الدوام تو یا زين العابدين پس می دهم سلام تو یا زین العابدین دردم همینکه باتو دوا میشود بس است ذکرم همینکه نام شما میشود بس است لطف تو دستگیر گدا می شود بس است وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است با رحمت مدام تو یا زین العبادین با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟ آب دهان کیست چنین کیمیا گری آورده ام برات اگر دیده تری فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری به به به این مرام تو یا زین العابدین نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما با اشتیاق دام تو یا زین العابدین مهر غلامی پدرت بر جبین ماست حب الحسین روز قیامت نگین ماست شهبانوی مجلله شورآفرین ماست نامش شرافت همه سرزمین ماست ایران فدای مام تو یا زین العابدین گرچه اسیر شد امة الله شد فقط روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط آواره حسین دراین راه شد فقط مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط دلبست بر امام تو یا زین العابدین نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت جانم به این مقام تو یا زین العابدین نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است بالای ساق عرش عمودت مشخص است یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است زهرا در این قیام و قعودت مشخص است حق کرده احترام تو یا زین العابدین ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات شد آیه آیه خواهر قرآن صحیفه ات دارد شکر کلام تو یا زین العابدین کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر آقای دوستان خدا ای امان شهر ابری شده است بار دگر آسمان شهر با سجده غلام تو یا زین العابدین مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است از کوفه تا به شام گواه تو زینب است وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است شد استوار گام تو یا زین العابدین کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای ابن زیاد را سرجايش نشانده ای کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای احسنت بر قیام تو یا زین العابدین آویز دست مادر من نذر مرقدت دو گوشوار دختر من نذر مرقدت فرشی که هست در بر من نذر مرقدت چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت قبر بدون بام تو یا زین العابدین شاید دوباره صحن و سرایی درست شد بین مدینه نیز بنایی درست شد یک گنبد امام رضایی درست شد آخر ضریح های طلایی درست شد آنجا به احترام تو یا زین العابدین با ما ز دردهای شب قافله بگو از زخم گردن و اثر سلسله بگو از خار و پا و سوختن و آبله بگو از طرز خنده های بد حرمله بگو دور و بر خیام تو یا زین العابدین با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و جسم مرمل بدما ترجمه شد و با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین. محمد جواد پرچمی ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
آرزوی کوه‌ها یک سجدۀ طولانی‌اش آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی‌اش دست‌هایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانی‌اش... می‌وزد از منبرش فریادهای «یاحسین» شام‌ها ویرانهٔ هر خطبهٔ طوفانی‌اش در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است عبدوَدها کشته، از شور حماسی‌خوانی‌اش اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا چشمه‌ها می‌جوشد از هر واژهٔ قرآنی‌اش اعظم سعادتمند ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
بسته‌ست همه پنجره‌ها رو به نگاهم چندی‌ست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم حس می‌کنم آیینۀ‌ من تیره و تار است بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است از بس که مناجات سحر را نسرودم سجادۀ‌ بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم ای کاش کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خمسه‌عشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟ اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه‌ست جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت در پردۀ‌ عشاق تو یک گوشه نشسته‌ست صد حنجره داوود در آغوش صدایت از بس که ملک دور و برت پر زده گشته‌ست «پیراهن افلاک پر از عطر عبایت» تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت سید حمیدرضا برقعی ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
جمالِ حق ز رویش منجلی بود علیِ دومِ بیتُ الولی بود در این خانه اگر صدتا پسر بود علی بود و علی بود و علی بود صلی الله علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین ............................................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. حقیرآمدم سربه زیر آمدم خریدی مرا گرچه دیر آمدم دوسه شب دگر فرصتم مانده است که این چند روز اخیر آمدم عذابم کن اما جوابم نکن گریزان شدم ناگزیر آمدم ببین که از آتش فراری شدم اجیرم کنار مجیر آمده ام بجز گریه کاری بلد نیستم شده اشک من چشمگیر آمدم به زهرا پس از آبرو ریزی ام به دنبال خیر کثیر آمدم پناهم بده، بی پناهم علی! به عشق تو نعم الامیر آمدم شب نیمهء ماه گفتم حسن ببخش و کرم کن فقیر آمدم حسین ای دوا و شفای همه سراغ مرا هم بگیر آمدم به سجاد و باقر، به صادق قسم چو سائل علیل و عبیر آمدم به موسی بن جعفر گرفتارم و در این قفل و زنجیر اسیر آمدم رضاجان بیا و به دادم برس شنیدم تویی دستگیر آمدم جواد ای کس و کار بیچاره ها شدم از همه جز تو سیر آمدم درآن تشنگی ها صدا زد حسین شدم پای داغ تو پیر آمدم نشد خاک نرم زمین پیکرم ز هر پله گر در مسیر آمدم روی پشت بامم سه روز و سه شب ولی کی به روی حصیر آمدم ✍ .......................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab