.
#امام_علی_علیه_السلام_شهادت
#دفن_شبانه
#بعد_از_شهادت_امام_علی
غسل علی با اشکِ چشمِ مجتبی بود
خونابه ها جاری ز فرقِ مرتضی بود
هِی دستمال آورد هِی پیچید سر را
هِی شُست ، هِی بوسید رخسار پدر را
یاد شبی، کز پهلویی خوباب می ریخت
بر پیکری مضروبه ، اَسما آب می ریخت
ای وای از این ماجراهای شبانه
تکرار شد ، تشییع و دفنی مخفیانه
وقت کفن کردن، کفن دستِ حسن بود
اما نگاهش بر نگاهِ بی کفن بود
انگار زینب صحبت از گودال بشنید
از پیکری که می شود پامال بشنید
با ناله زینب ز دلها صبر می رفت
تابوت پیشاپیش ، نزد قبر می رفت
ماهِ نجف تابید و صحرا منجلی شد
دستی برون از قبر ، چون دستِ علی شد
گفتا حسن : انگار بابا در نقاب است !
یا لَلعَجب اینکه جمال بوتراب است !
با یادِ دفنِ مادرِ پهلو شکسته
حالا حسن در ماتمِ بابا نشسته
آنکه دو چشمش روضه می خوانَد حسین است
جسمی که بی سر بر زمین مانَد حسین است
ای بی کفن ، روزی به پیش چشمِ زهرا
جسمِ تو بی غسل و کفن مانَد به صحرا
اینگونه می گردی تو تشییعِ جنازه
بر پیکرت ده تا سوار و نعلِ تازه
پایینِ مقتل در نظاره مادرِ تو
بالای #تل_زینبیه خواهرِ تو
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab