eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
272 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. آورده ام امشب غم پنهانی خود را بر شانه شب قدر پریشانی خود را رفتی و نگفتیم همین قدر که داریم از برکت دست تو مسلمانی خود را در سجده نبخشیده کسی جز تو به این خاک در راه خدا گرمی پیشانی خود را آیا چه بر اسلام گذشته است که برده از خاطر خود خاطره ی بانی خود را ایمان به تو و مادری ات هر که ندارد فریاد زده وسعت نادانی خود را پنهان مکن ای ماه دعا در دل این شب از قبله ی دل صورت بارانی خود را یک عمر به امید عطای تو نشستیم پس جمع مکن سفره ی مهمانی خود را بر چهره ی زهرای خودت خوب نظر کن بسپار به خاطر غم پایانی خود را .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. سلام ای مرقدت از صبح بیت النور زیباتر سکوتت از صدای خنده‌های حور زیباتر همیشه دوست دارم بیشتر نزدیکتان باشم اگرچه هست گاهی گنبدت از دور زیباتر به چشم ما سر ظهر خیابان ارم در قم همیشه بوده از شب های نیشابور زیباتر میان گریه های شوق از سمت ضریح تو صدایی می رسد از نغمه ی ماهور زیبا تر به سویت آمدند از راه هایی دور این مردم به شوق خنده ای از "سعیکم مشکور" زیباتر عجیب این است بین این همه دلداده می بینم مدارا کرده با این وصله ی ناجور زیباتر بسوزان دختر موسای عاشق‌ها گناهم را میان شعله های آتشی از طور زیباتر ✍ ..............................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شکوه گنبدت از دور شوقم را دوچندان کرد سلام خسته ام را دیدنش لبریز باران کرد در آشوب تب دلسردی ام می سوختم اما شبم را شعله های آتش عشق اش گلستان کرد مرا هر بار با لبخند از تردید بیرون برد مرا هر بار در آغوش گرم خویش مهمان کرد در اینجا بی تعارف می شود از غم پریشان شد در اینجا می شود اندوه را از خلق پنهان کرد تمام زائران مبهوت ایوان طلا بودند مرا افتادگی سنگ های صحن حیران کرد تمام حاجت این شهر را دادی تصور کن اگر می شد شبی بی دردی اش را نیز درمان کرد دلم می خواست جایی دور می رفتم ولی آقا مگر وابستگی را می شود یک لحظه کتمان کرد؟ دل من اشک می خواهد بگو یابن الشبیب اینک کدامین روضه را باید برای گریه عنوان کرد؟ .