هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#عرفان_و_عاشورا
#امام_حسین_ع_و_عالم_ذر
#صحیفه_نصر
#اشعار_عرفانی
#مرحوم_نیر
قسمت دوم
بایدت در راه دین ای مقتدا
کرد جان بهر گنهکاران فدا
شُست از فرزند و مال و عزّ و جاه
دست، تا باشی ضعیفان را پناه
آفتابا، هین ز شرق نیزه، سر
باز کش کاین ظلمت آید مستتر
دست از دست برادر شوی چیر
وین ز پا افتادگان را دست گیر
پیکر فرزند کن در خون غریق
می نشان از آتش دوزخ حریق
شیر بر اصغر ده از پستان تیر
تشنگان را کن ز جوی شیر سیر
بر کف داماد از خون نِه خضاب
نقش جرم عاصیان می زن بر آب
پای بیمارت به غُل چون بنده کن
ای مسیحا، مردگان را زنده کن
خواهران و دختران می ده اسیر
وین اسیران را رها کن از سَعیر
باز زن بر خیمه، آتش ای سلیل
می بِکُن آتش گلستان بر خلیل
هین بران کشتی به خون در کربلا
نوح را بِرهان ز طوفان بلا
تشنه لب باز آی بیرون از فرات
دِه هزاران خضر را آب حیات
منجی افتادگان در چَه تویی
خون به دست آور که ثار الله تویی
پشت پای "لا" به نُه خرگاه زن
خیمه در صحرای "اِلا الله" زن
غرقه در خون با تن صد پاره باش
بر گناه مجرمان کفاره باش
کاین چنین خونی بباید ای هُمام
تا کند این ناتمامان را تمام
قلب اَکوانی، تو در خون باش غرق
خاک ماتم ریز عالم را به فرق
کاین سیه رویی ز افراد بشر می نشوید غیر آب چشمِ تر
گفت آن شاه سریر ارتضا
کانچه گفتی جمله را دارم رضا
ترک مال و ترک جان و ترک اهل
چون تویی جانان بسی سهل است، سهل
من خود از خود نیستم زانِ توام
هر چه گویی بنده، فرمان توام
باده ام خون است و ساقی دست عشق
مستِ عشقم، مستِ عشقم، مستِ عشق
گفت ایزد کای شه احمد سرشت
عهد خود را نامه ای باید نوشت
پس نوشت او نامه ای با دست خویش
مُهر بر وی بر نهاد و داشت پیش
جد و باب و مام و فرزندانِ راد
مر گواهی را بر او خاتم نهاد
گفت حق کای شمع بزم روشنم
شاد زی که خون بهای تو منم
هر چه در پاداش این عهد درست
خواهی از ما، خواه! یکسر زان توست
گفت شه صادق نیم این ذوالمنن
در وفا گر از تو خواهم جز تو، من
پس سپرد آن عهد زان بزم بلی
عاشقانه راند سوی کربلا
کانال ضامن اشک
@zameneashk