#غزل_امام_زمانی
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شاعر_جناب_سازگار
واي بر حال اسيري كه گرفتار تو نيست
نخرد هيچكسش هر كه خريدار تو نيست
به نگاهي كه گرفتند ز يعقوب قسم
يوسفي نيست كه آشفته به بازار تو نيست
قدر خاكستر پروانه نداند هرگز
هر كه پر سوختة شمع شب تار تو نيست
بيشتر ميشكفم هر چه بسوزانندم
لاله باغ دلم جز تو و جز نار تو نيست
استلام حجر آن روز كه كردم گفتم
قبلهام جز حجرالاسود ديوار تو نيست
رحمي اي دوست بحال دل بيماري آر
كه دوائيش بجز ديدة بيمار تو نيست
هر كه كارش به تو افتاد بدنياش چه كار
اين قفس لايق اين مرغ گرفتار تو نيست
«ميثم» از دار جهان دل به هواي تو گرفت
كه سرافرازي او جز به سردار تو نيست
#غزل_امام_زمانی
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شاعر_جناب_سازگار
نمي گيرم دل از دامت ببندي يا كه بگشايي
نپوشم ديده از حسنت بپوشي يا كه بنمايي
بميرم از فراقت يا بمانم زنده بر وصل ات
برآرم يا خاموش بنشينم چه فرمايي؟
نكوتر ميشود حالم فزون تر ميشود صبرم
چه خونم بر زمين ريزي چه اشگم را بيفزايي
شوم خاك سر كويت به كويت گر فتد راهم
كنم فرش رهت جان را اگر در كلبهام آبي
بود چشم انتظار آفتاب طلعتت عالم
كه با يك جلوه ي حسن خود عالم را بيارايي
زهستم دل بريدم تا همه هستم غمت باشد
به اشگم ديده را شستم كه پا بر ديدهام سايي
بگرياني برنجاني بسوزاني بميراني
همه سهل است اگر يكدم به سويم ديده بگشايي
اگر در گلشن جنّت روم يك دم نياسايم
مگر آن دم كه تو در خانه ي قلبم بياسايي
صراط مستقيمت نيست «ميثم» در صف محشر
مگر راه رسول و اهلبيتش را بپيمايي