به خاک پای #میثم_تمار و #همسرش ، که پیکر پاک شهیدان را به خاک سپرد
« بغض ِ کناسه ... »
مردی که رزق و روزیاش را دار میداد
بـهـتـر بـگـویـم ، حـیـدر ِ کـرار مـی داد
دار ، آری آن نخـلی که آبش داد عمری
داری که جـان بر میثـم تمـار می داد
داری که بایـد ، بیـن سـرها ، سر بـرآرد
داری که سـر ، بر پیـکر ِ سـردار مـی داد
بی شک دعاهای امیرالمومنین داشت
بر نخـل پا بـر جای قصـه بار می داد
تـا کـه زنـی ، در طـالـع ِ تمـار تابـیـد...
تابیـد و بـوی ِ حـیـدر ِ کـرار مـی داد
سجـاده اش ، لبـریز بوی ِ یا علـی بود
چادر نمـازش ، عـطر ِ استغـفار میداد
زن بود و مستانه ، گره می داد زلفش...
مردانه دل را ، دست ِ زلف یار می داد
شبها شبـیه ، شانهی ِ شبگرد کوفه
نذر ِ رطب " الجٰار ثُم الـدٰار " میداد
میبافت زنبیل از نسیم ِ نخل و نیلو
با عطـر نارنـج ، از بهـار ، آمار می داد
هم پای میثم ، تا دل ِ طوفان قدم زد
برعزم شوهر ، این زن استمرار میداد
لبهای میثم را ، پر از لبقـند می کرد
قلبش نشان از گرمی ِ رخسار می داد
باید زن میثـم ، نمی ترسیـد از دار ...
باید به دست دشمنانش ، کار می داد
آخر از او " دار " و ندارش ، را گرفتند
کوفه ، غرورش را کمی ، آزار می داد
آنشب که چید از بغض کناسه سهتاماه
آنشب که نخل سرخ میثم بار می داد...
با همسر هانی ، فقط احوال ، می گـفت
از مـاجـرا ، تنـها به او ، اخـبـار مـی داد
حتماً شبی مهتاب ، مسلم را که می برد
نفرین به شهر ِ پست بی مقدار می داد
او سـال هـای سـال ، بعـد از داغ میـثم
نـذر ِ رطـب در کـوچـه و بـازار مـی داد
#روح_الله_قناعتیان✍
__
1*
اشاره به ابدان مطهر ِ پیشمرگان شهید قبل عاشورا
« مسلم » « هانی » و «حنظله بن مرّه » که به فرمان ابن زیاد در میدان کناسه ، بی غسل و کفن بر خاک افتاده بودند و همسر میثم تمار این بدنهای پاک را به آغوش خاک سپرد
............................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab