eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
297 عکس
180 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
من کیستم سلاله‌ی دامان کوثرم من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم از جانب امام زمانم سفیر شام تنها نه یک سفیر که پیغام آورم از کودکی مجاهد راه خدا شدم گویی برای کرب و بلا زاد مادرم تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم هم سنگر سه ساله ی زینب پس از حسین کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت من یک تنه شفیعه ی فردای محشرم جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن پیراهن اسیری من بود در برم سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم... استاد حاج غلامرضا سازگار سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
ویران‌نشین شدم که تماشا کنی مرا  مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا  گفتم می‌آیی و به سرم دست می‌کشی  اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا  آن شب که گم شدم وسط نیزه‌دارها  می‌خواستم فقط که تو پیدا کنی مرا  از آن لبی که دور و برش خیزرانی است  یک بوسه‌ام بده که سر و پا کنی مرا  با حال و روز صورت تغییر کرده‌ات  هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا  معجر نمانده است ببندم سر تو را  پیراهنت کجاست که بینا کنی مرا  وقتی که ناز دخترکت را نمی‌خری  بهتر اسیر زخم زبان‌ها کنی مرا  حالا که آمدی تو؛ به یاد قدیم‌ها  باید زبان بگیری و لالا کنی مرا  عمّه ببخش دردسر کاروان شدم  امشب کمک بده که مهیّا کنی مرا  احسان محسنی ‌فر سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
خانه زادیم در این خانه که بیت النّور است قبله گاه مَلَک و جنّ و پری و حور است گریه کردیم و به ما اذن زیارت دادند اشک ما را به حرم بُرد، حرم کِی دور است؟ اشک ارثی است به هر بی سر و پایی ندهند طعم شیرینی محض است اگر چه شور است مجلس روضه بساطی است که بر خادمی اش از فرشته چِقَدَر دور و بَرش مأمور است شب سوم که رسیدیم تأمّل کردیم بین عُشّاق شب قدر شبی مشهور است دست هر کَس که به دامان رقیّه نرسد نوهء فاطمه چون مادر خود مستور است چقَدَر بهر دفاع از حرمش جان دادند هر که شد مُنکر آن بُقعه یقینا کور است هر کسی خوب نداند که رقیّه چه کشید روضه چیز دگری با نفس منصور* است گفته منصور که مو شعله بگیرد سخت است گره اش وا نشود سوختگی ناجور است حاج مجتبی صمدی شهاب سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
در علقمه از لحظه ای که آن قمر افتاد امنیت طفلی سه ساله در خطر افتاد مشغول گریه بود و با احوال غمبارش در کنج خیمه ناگهان یاد پدر افتاد رو سوی مقتل کرد ، قدری آب هم برداشت دنبال یار تشنه اش با چشم تر افتاد تا دید بابا را به زیر نیزه ها غش کرد تا گفت: " ای عمه بیا من را ببر " افتاد لکنت زبان گاهی دلیلش خشکی لبهاست از تشنگی طفلک زبانش از اثر افتاد   با سر به خاک کربلا آنقدر زد آن طفل از گیسوانش عاقبت سنجاق سر افتاد جعفر ابوالفتحی سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
نیست کوچک او بزرگ عالم است کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید دلبر عالم در این عمر کم است مُحرم حج حسین بن علیست در حریم کبریایی مَحرم است کسب فیض از دامن عباس کرد پس یقین مانند او صاحب دم است در مسیر جذب عشاق حسین بر سر دوش رقیه پرچم است روز محشر دستگیر ما همه است دست او در دستهای فاطمه است سیدحسین میرعمادی سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
دستگیر عالمم اما دودستم بر سر است من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم ذکر صبح و شام اینان سب جدم حیدر است غائبین کوچه بر من عقده خالی میکنند هرکه دیدم گفت رویت مثل روی مادر است می شود فهمید از این حمله ی مرکب سوار آمده گیسو کشد کی در شکار معجر است یک نسیم از این همه طوفان که من دیدم اگر در گلستانی فتد بر یک اشاره پر پر است قد و بالای سه ساله دختری زانو بغل از کف یک چکمه زجر حرامی کمتر است گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود چاره ی دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است وجه تشبیه سر من با سر تو این بود هر دو صورت سوخته گیسو پر از خاکستر است قاسم نعمتی سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
از بس شکستنی شدی ای شیشه بلور قدری بخواب و این بدنت را تکان مده خواهی که خارها نرود در تنت فرو آرام باش و پیرهنت را تکان مده می بینی ای عزیز که نازت نمی کشند پس این لبان خوش سخنت را تکان مده دندان شیری تو به یک بوسه بسته است با زحمت اینقدر دهنت را تکان مده با آه آه تو بدنم تیر می کشد از بس تنت شبیه تن مادرم شده می پاشد از لبان تو خون لخته هر نفس زان نیمه شب چه خاکی مگر بر سرم شده ای دخترم هنوز سرت درد می کند؟ آیینه نگاهِ تو چشم ترم شده از گیسوان سوختۀ بین مشت زجر هر آنچه گفته ای به خدا باورم شده از لحظه ای که حرف کنیز آمده وسط خوابش نمی برد ز غم و ترس خواهرت در این میانه جای ابالفضل خالی است تا پس بگیرد از عدوی پست معجرت در شهر مسلمین نشود دفن خارجی لرزه فتاده بر دل ترسان مادرت پیغام داده اند اهالی شهر شام بیرون کشند از دل هر خاک پیکرت قاسم نعمتی سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
طفلی که در دستان بی تابش عصا دارد شاید که قدّش رو به پایین انحنا دارد از آن جراحت های عمقی بین پهلویش ما که نمیدانیم... حتما چند تا دارد آرام تر... آرام تر لمسش نما آخر در پهلویش دو دنده ی از هم جدا دارد مقتل نوشته دستکم صد بار سیلی خورد متن "ابی مِخنَف" مگر در خود خطا دارد من هیچ وقتی روضه ی سیلی نمی خوانم سرخی روی او خودش صد ماجرا دارد ... من معذرت میخواهم از اولاد زهرا(س)آه... یک طفل آیا طاقت صد ناسزا دارد طفلی که پایش در بیابان ها ورم کرده در هر قدم از خون پایش ردّ پا دارد مانند زهرا از صدایش سایه ای مانده زینب... شنیدم ...گفت... با....با... ته صدا دارد... تا که کتک می خورد عمه زینبش میگفت کمتر بزن بر صورتش او هم خدا دارد  دستی به سوی معجرش نه ...نه ... زبانم لال... چه عقده هایی در دل از آن بی حیا دارد فرقی ندارد در خرابه یا میان قصر او دختر شاه است پس مهمانسرا دارد تا دید مهمانش ندارد در دهان، دندان با مشت بر دندان خود زد چون وفا دارد غساله با لمسش فقط، فهمید این کودک چه خاطراتی از زمین کربلا دارد جعفر ابوالفتحی سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است به روی نیزه سری سمت عقب برگشته حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است جای انگشت روی صورت و گوشش اما گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است محمود اسدی سلام‌الله ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
. علیه‌السلام علیهاالسلام به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد به گوش کوه سرودم تو را و چشمه برآمد سکوت نقره‌ای ماه را شکست غم دل در آن زمان که از آن ماه بی‌کفن خبر آمد شکست صخره از این داغ جانگداز و به یادت، به رود رود عطش با هزار چشم تر آمد پس از تو هر گل خونین‌دلی که سر زد از این غم به سوگ لاله‌رخان شهید، خون‌جگر آمد به طعنه گفت بیابان به سنگ: «شرم نکردی ز درد آبله‌پایی که خسته از سفر آمد؟» به گریه گفت که: «سنگم‌ ولی شکسته‌ترینم به راه آن گل زخمی که از پی پدر آمد» پدر به قافله‌سالاری آمد از سر نیزه ز دست خار بیابان جهان به گریه درآمد 📝 ✍ ...................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۸ مرداد ۱۴۰۱
. شراب سه‌ساله ما را به غیر میکده جایی حواله نیست ما را شفـا به غیـر ته این پیـاله نیست قرآن چشم های ملیحش حسینه است او جز صفات و مظهر رب جلاله نیست ما را به کیمیای دو چشمش عوض کنید کوه نمک ، مگر هدفش استحاله نیست؟! این مرجع ِ مجاهد ِ سنگر نشین ِ عشق بی شک فقیه هست و به دستش رساله نیست رفـع ِ تـمـام ِ درد و غـم ِ کـهـنه و جـدیـد غیر از به اِلطفات شراب سه ساله نیست اما خـود از فـراق ِ کسـی رنـج می کشد کارش میان میکده ، جز آه و ناله نیست با خاطـرات باغ فـدک ، می خورد کتک با اینکه کودک است به دستش قباله نیست باران تر از همیـشه شـده ، گریه می کند بغضش میان سینه شکسته مچاله نیست بابا رسید و غنچه ی ِ لبریز خنده شد آهی کشــید ، بال زد و یک پرنده شد ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
. ماضی بعید بابا سلام ، قصه ی دختر به سر رسید خورشید آرزوی من از یک طبق دمید خیلی ببخش خانه ، اگر نامرتب است مهمان امشبم ، به خدا سر زده رسـید ای بـاده و شـراب و مـی و سـاغـر دلـم با سر که آمدی همه هوش از سرم پرید بخـتم _ شبیه خـاک تنـوری ، شده سیاه مویم _شـبـیه مـوی سر عمـه ام ، سفـید من بودن ِ قشنگ تو را صرف می کنم ... با من ، تو هم همیشه بمان ماضـیِ بعید بغـض مــرا بغـل کـن و گـریه بـده مـرا ایـن بغـض نا شکـفته امـان مـرا بـریـد در بین کوچه روی سر عمه خاک ریخت همسایه لطف کرد و همیشه به ما رسید بـالا بـگـیـر ، جـان ِ رقـیه ، سـرت پـدر مـوی مرا به جـز تو و عمـه کسی ندید از روز و روزگار بی تو بدم آمده چقدر از آسـمان و شـب بخدا دلـخورم شدید گفتـم به صـاعقـه که نسـیمـم مـرا نزن سیلی به روی من زد و موی مرا کشید دیگر صدای عمـه به گوشـم نمی رسد از بس که بـاد ، گوش مرا بی هوا درید این بچه‌ها به دستم عروسک نمی‌دهند بـابـا چـرا ، برایـم عـروسـک نمی خرید ؟ ناز ِ یـتـیـم خسـته دلـت را کـمـی بخـر امشب از این خـرابـه مرا با خودت بـبر ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
۱۰ مرداد ۱۴۰۱