eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
284 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. گفته بودم، که به هر جا بروی می آیم گر چه آواره به صحرا بشوی می آیم گفته بودم، به سفر یا به حضر یار توام در غم و درد و بلا، مونس و غمخوار توام زینب آن نیست که تنها بگذارد بروی ترسم ای یوسفِ من، طعمه گرگان بشوی مادرم پیرهنی بافته بر قامت تو بر تنت کن، که عدو نشکند این حرمت تو آری امنیتِ مظلوم دگر رفته ز دست کار خونبار شده، پیکر و سر رفته ز دست دانم ای سرورِ من، وقت قیام است حسین نوبت ریختنِ خونِ امام است حسین کاش یک مو ز سرت کم نشود، سرورِ من کاش جای تنِ تو نیزه خورد پیکر من خواب دیدی که ترا خوانده شهادت، آری و مرا خوانده خدا بهرِ اسارت، آری تو که اَسرارِ دلِ خواهر خود میدانی مو پریشان شدنِ من به غمت اَرزانی وقت آن است که بار و بُنه را بربندیم چندتا معجرِ محکم، همه بر سر بندیم وقتِ آن است که بر امر تو معطوف شویم شاهدِ کعب نی و روضه ی مکشوف شویم دانم آخر ز غمت خونِ جگر میریزم دست و پا میزنی و خاک به سر میریزم وقت آن است که در نیمه شب اقدام کنی با همه اهل حرم یاریِ اسلام کنی باید از شهر مدینه بروی سوی قتال یا ز محراب و ز مسجد بروی تا گودال مقتلِ سرخِ تو پیداست، بیا تا برویم "کربلا منتظر ماست بیا تا برویم" من در این نهضتِ خون، بر تو کمک خواهم داد زیر خنجر بروی، تن به کتک خواهم داد چون روَد رَاسِ تو بر نیزه، قسم بر حسنم سرِ خود را به لبِ چوبه ی محمل بزنم زیر چکمه نروی، دین خدا میمیرد به اسیری نروم، کرب و بلا میمیرد همه اصحاب و بنی هاشم اگر کشته شوند کشته ها روی هم ای یار اگر پشته شوند ذره ای بعدِ تو از پای نخواهیم نشست تا نفَس داریم بر جای نخواهیم نشست ✍ .
. تازه میخواست دلم سرخوش مبعث گردد خبر آمد که حسین بن علی راهی شد كاش افتد به دلش خواهر خودرا نبرد يا اگربرد دگر دختر خود رانبرد چند روزيست خدايا كه پسر دارشده يارب اي كاش على اصغر خود رانبرد ؟ ______________________ حسین قافله ات نیّت سفر دارد تو میروی و خدا از دلت خبر دارد برای بدرقه امّ البنین هم آمده است به جای مادرتان دست بر کمر دارد مسیرتان زیاد است و دخترت کوچک برای دختر تو این سفر خطر دارد برای قاسم از اینجا زره ببرآقا برای پیکر او سنگها شرر دارد میان قافله ات جا که هست با زینب بگو که چادر و معجر اضافه بردارد بیا حسین عوض کن تو ساربانت را گمانم که به انگشترت نظر دارد بیا برای خودت هم کفن بخر آقا ثواب دارد عزیزم کجا ضرر دارد  ................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ✍ در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا حاجیِّ احرام توأم، ممنونِ اکرام توام من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم مستِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا یارب به حق مصطفی، حق علی مرتضی بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا .
. غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند جز نام دلربای تو بر لب نمی رود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی به عرش بر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن تاریکم و حسین چراغ هدایت است وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است درس من از حسین همین یک عبارت است عزت برای شیعه ی او در شهادت است ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین تنها خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را .
در کام جهان عشق خوشایند حسین است آنکس که دل از سینه ی ما کند حسین است گفتیم که کوتاهترین راه به الله ذرات جهان زمزمه کردند حسین است آنکس که به خاک وگل ما روح دوانید با گوشه نگاهی و به لبخند حسین است در مذهب ما جز قسم راست نباشد معصوم ترین آیه ی سوگند حسین است چون دانه ی تسبیح جداییم و کسی که مارا به خدایش زده پیوند حسین است عباس و علی اکبر و سجاد و عقیله این دایره، مجموعه ای از چند حسین است در باغچه ها شاخه ی خشکیده زیاد است در باغ خدا سرو تنومند حسین است ما با احدی غیر خودش کار نداریم چون خاصترین لطف خداوند حسین است
. شکسته بالم و تنها ، امیدی بر شما دارم شبیه فطرسی اما ، به دل حال دعا دارم اگر چه خسته و زارم ، ولی با شوق دلدارم سبکبارم سبکبالم ، که حاجات روا دارم دخیل حضرت عشقم ، اسیر هیبت عشقم رسیده نوبت عشقم ، نگاری آشنا دارم بنوشم از مِی کوثر ، به دست ساقی دلبر شوم از عالمی برتر ، که یاری دل ربا دارم غم او را خریدارم ، به عشق او گرفتارم به شوق دیدن یارم ، هوای کربلا دارم چنین آواره می گردم ، برای چاره می گردم پِیِ گهواره می گردم ، که امید شفا دارم خدایا سائلم کن بر ، دَرِ کاشانه ی زهرا پیِ گهواره ای هستم ، میان خانه ی زهرا پَرِ قنداقه ای چون گل ، بُوَد حبل المتین من نوای نغمه ی بلبل ، ندای دلنشین من نه تنها دارم ای جانا ، به دل مهر تو را یارا خدایت مُهر داغت را ، نشانده بر جبین من من از عشق خدادادت ، دمادم می کنم یادت سروشِ لطف و امدادت ، شده روح الامین من من از مهر تو دلدارم ، بهشتی در دلم دارم اگر چه حلقه ی خارم ، تویی ای گل نگین من اگر ناقابلت هستم ، کمی در کاملت هستم ببین که سائلت هستم ، بیَّفزا بر یقین من ز تو عمری غمی دارم ، نوای هر دمی دارم به عشقت عالمی دارم ، تویی خُلد برین من به فطرت ای سرشت من ، تو هستی سرنوشت من بگویم با همه دنیا ، حسین باشد بهشت من بهشت جاودانی ام ، فقط روی حسین باشد امید مهربانی ام ، فقط سوی حسین باشد اگر مبهوت جانانم ، فرشته یا که انسانم خدایا قبله ی جانم ، فقط روی حسین باشد اگر درویش یا شاهم ، اگر خورشید یا ماهم مسیر و جاده و راهم ، فقط کوی حسین باشد به سان عاشق شیدا ، بر او بسته همه دل ها دخیل عُروةُ الوثقی ، به گیسوی حسین باشد دلم سر گشته هر سویی ، روان تا یار دلجویی فدای خُلق نیکویی ، که چون خوی حسین باشد به پای یار افتادن ، به سویش دست بگشادن سرم در وقت جان دادن ، به زانوی حسین باشد الهی ای مرا دلبر ، فدایت ای گل زهرا  بیفتم لحظه ی آخر ، به پایت ای گل زهرا  ✍ .
. ترکیب‌بند ماه مبارک شعبان ماه سراسر شادی اهل‌بیت علیهم‌السلام عالم چراغانی شده از نور امشب دنیای محزون می‌شود مسرور امشب نزدیک شد بر جان ما دور خوشی‌ها ناراحتی از جمع ما شد دور امشب درهای توبه باز خواهد شد به عالم گیرم که شیطان می‌شود رنجور امشب باید حیات خویش را از سر بگیریم وقتی منادی می‌دمد در صور امشب هر دل می‌یابد مژده‌ی پیغمبری را هر خلوتی هم می‌شود چون طور امشب میلاد آب و آینه، میلاد نور است یعنی بساط عاشقی شد جور امشب در آسمان‌ها حاملان عرش اعلی سرمی‌دهند این نغمه را با شور امشب؛ ماه ظهور چند خورشید است این ماه از ابتدا تا انتها عید است این ماه .
. عالم از نور ولایت منجلی است جشن میلاد حسین بن علی است ای امیر و سید و مولا حسین روز میلادت مبارک یا حسین یا حسین ای میوه قلب رسول نازنین فرزند زهرای بتول ای امیرالمومنین را نور عین مجتبی را جانشینی یا حسین یا حسین ای آبروی کائنات ای که باشد یاد تو رمز نجات گفت پیغمبر که ای جان بهشت سروری تو بر جوانان بهشت آن حدیثی که به جانم خوش نشست نص پیغمبر حسینٌ منّی است با ملائک همنشینی یا حسین حجت حق در زمینی یا حسین فطرس از نور تو بال و پر گرفت با نگاهت زندگی از سر گرفت دست لطفت را بکش روی سرم مثل فطرس سوخته بال و پرم ای که تو هستی امیر عالمین ناخدای کشتی دل یا حسین ای به قربان تو و ایثار تو عقل حیران مانده اندر کار تو کربلای تو پناه عاشقان سوی تو خیره نگاه عاشقان بهر من هم کن دعایی یا حسین تا که باشم کربلایی یا حسین هرکسی که کربلایی می شود بهر دین حق فدایی می شود کربلایی یعنی آن دلداده ای که بگیرد دست هر افتاده ای شور عاشورای تو الگوی ماست نهضت ما ریشه اش کرب و بلاست رهبر ما را خودت یاری نما نهضت ما را نگهداری نما سرور کل شهیدان یا حسین ای که هستی مرد میدان یا حسین حاج قاسم پیرو راه تو بود خادمِ صدّیق درگاه تو بود او که عمری لحظه ها را می شمرد عاقبت در راه عشقت جان سپرد هر که در عشق شما فانی شود عاقبت مثل سلیمانی شود .
. بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم ولادت‌امام‌حسین‌علیه‌السّلام به نام خداوند یار آفرین همان‌ خالقِ‌ شاهکار آفرین خدایی‌که‌هنگام‌ِخَلق‌ِحُسین به‌خود‌گفته‌صدهاهزارآفرین به نام سمیع و علیم و بصیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر زمین‌روشن‌وآسمان‌روشن‌است کران‌تا‌کران‌کهکشان‌روشن‌است بنازم به رخسار ماهی کز او دل‌وچشم‌کرّوبیان روشن‌است خودش نور و نورش سراج‌ُالمُنیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر فقط حُول‌وحُوش‌ خیابان او بُوَد خطّ سِیرِ مُحبّان او و در کربلا بیش از هر شبی شب سوّم ماه شعبان او هوا‌دلکش‌است‌وفضا‌دلپذیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر گِرِه‌خُورده‌دلهای ما باحسین شعاری نداریم جز یاحسین و ما سالیانی‌ست فهمیده‌ایم رفیقی نداریم الّا حسین به دام رفاقت مرا کرد اسیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر به‌قارون‌بگویید بر خود مَناز که‌محروم‌هستی‌از این‌امتیاز نکرده نصیب تو حُبّ‌الحسین خداوند روزی‌دِهِ بی‌نیاز حسینی‌نباشی؛فقیر‌ی‌فقیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر چگونه سِپارم دلم را به غیر؟ مگر دیده‌ام کم از این خانه خِیر به آنانکه در او فنا گشتنه اند به‌فُطرُس به‌شُؤذَب به‌حُرّ و زُهیر کسی‌نیست مانند او دستگیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر به حقّ حسین و خدای حسین بهشت از زیر لوای حسین یکی از علامات ایمان ماست همین گریه‌کردن برای حسین مرا گریه‌کرده‌ست روشن‌ضمیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر شدم باتو اهل تَغزُّل حسین به‌اسم تو کردم تَوسُّل‌حسین خداوند خیر مرا خواسته که‌درقلبم‌ اُفتاده‌حُبُّ‌الحُسین چه لطفی خدا کرده بر این حقیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر به‌عرش‌ِخدا گوشواره حسین نبی مرکب است و سواره حسین از این‌رو که از خُونَت اسلامِ ناب گرفته حیاتِ دوباره؛ حسین به تو می‌رسد آخرِ این‌ مسیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر بجُز تو کسی وِتر مُوتُور نیست بجُز تو کسی سِرِّ مستور نیست بگو لَن‌ تَرانی به زوّار خویش که سِیرِ جمالِ تو مِیسُور نیست تو وجه خدایی؛ نداری نظیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر دل آموخت از گردش روزگار فقط‌می‌شود با تو شد ماندگار شد آویزه‌ی گوش من این کلام که خود کرده‌ای روزیِ سازگار "حسینی‌بمان‌وحسینی‌بمیر" اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر منم بنده‌ی زَرخَریدت حُسین یکی از هزاران مُریدت حُسین به فرق دو تای علی اکبرت به‌حلقوم طفل شَهیدت حُسین امان از عذابم بده یامُجیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر ✍ ...................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. السلام علیک یا اباعبدالله الحسین باز هم شد آسمان عرش، لبریز از سحاب آمده باران رحمت بر سر ما بی حساب سرزده از مشرق چشمان زهرا آفتاب لاله ی لبخند، روییده به لعل بوتراب چون‌که بردارد علی از روی زیبایش نقاب می شود شرمنده از ماه رخش هر دُرّ ناب بی گمان حبّش برای باغ رضوان گشته باب شیعه خود را نوکر دربار او کرده خطاب می رود جنّت یقیناً بی حساب و بی کتاب یک سلام ما ببر فطرس بیاور یک جواب تا شود پرونده ی اعمال ما غرق ثواب عرض ما را می رسانی محضر عالی جناب لحظه ای خورشید زهرا بر دل زارم بتاب تا شوم جزء غلامان سرایت انتخاب بوسه بارانت نموده حضرت ختمی مآب بوسه هایی که گرفته از گل چشمش گلاب روضه خواند از کام خشک تو کنار نهر آب روضه ی اکبر ، تن صدپاره و موی خضاب می شود با یک سه شعبه خواهش تو مستجاب ناله ی تو می شود ای وای از قلب رباب وای از وقتی که دستانش رود بین طناب می شود لالایی اش اصغر به روی نی بخواب من به پای نیزه هاو تو سر سرنیزه ها شیر دارم اصغرم از روی نی پایین بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. یاحسین ای فدای چشمانت چشم بر ما گشود احسانت دیده ها شد ز شوق گریانت پدر و مادرم بقربانت ای وجودت بسنده ی تاریخ قَدمت جان دهنده ی تاریخ لحظه ی با شکوهِ دیدارت انتظارِ طلوعِ رخسارت سبکِ رفتار و لحنِ گفتارت عالَمی را کند گرفتارت وَه که از چهره ی پر از نورت پدر و مادرند مسرورت دلِ مسرور را تو واسطه ای شادی و شور را تو واسطه ای قربِ هر دور را تو واسطه ای چارده نور را تو واسطه ای می‌بری دل ز دوستان، سلطان! خاصه از قلبِ عاشقان، سلطان! عاشقان، سینه چاکِ میکده اَت شهدا، جمله مست و مِی زده اَت گرچه بگذشته چارده صَده اَت همه دلهاست مبتلا شده اَت کیستی ای خدای میخواران آبرو بخشِ آبرو داران مستِ جامِ ازل تویی ارباب عشقِ ضرب المثل تویی ارباب اصلِ خیرُالعمل تویی ارباب عاشقِ بی بدَل تویی ارباب یک بدَل داشتی به اذنِ رب نیست او غیرِ خواهرت زینب تو همه انتظارِ رب بودی دائم از عشق، در طرب بودی گرچه پا تا به سر رطب بودی تشنه ی باده طلب بودی ساقیِ مستیِ اَلَستی تو باده ی هستیِ اَلَستی تو تو سراپا همه خدا هستی بانیِ کشتیِ ولا هستی صاحبِ اختیارِ ما هستی تا ابد شاه کربلا هستی عالم از تو حیات می‌گیرد بی تو هستی، ممات می‌گیرد دینِ حق را تو داده ای عزت انبیا را تو داده ای قدرت اولیا را تو داده ای نصرت بر غیوران تو داده ای غیرت ای بنازم به همتِ عشقت هر دو دنیاست هیئتِ عشقت اولین روضه خوانِ تو جبریل دستِ گهواره ی تو میکائیل نفخِ صور دمِ تو اصرافیل نوحه خوانِ غمِ تو عزرائیل از خدا تا به آدمَت گریان عالَمی تا به خاتَمَت گریان چون خدا خواست کشته اَت بیند نینوا خواست کشته اَت بیند مصطفا خواست کشته اَت بیند مرتضا خواست کشته اَت بیند مادرت "یابُنَیَّ" را سر داد حنجرت "یااُخَیَّ" را سر داد بافته مادرت که پیرهنت! از چه بی پیرهن فتاده تنت؟ قطعه قطعه شده چرا بدنت؟ نیزه شد جرعه جرعه در دهنت! مادرِ آب دید، تشنه لبت پدرِ خاک دید تاب و تبت پیشِ چشمانِ مادرت آقا شد جدا از تنت، سرت آقا گشت پامال، پیکرت آقا رفت از حال خواهرت آقا ای همه جان و هستیِ زینب بی کفن مانده ای سه روز و دو شب راسِ پاکِ تو تا کجاها رفت آه، گاهی به نیزه بالا رفت گاه دیر و تنور، تنها رفت گاه ویرانه نیمه شبها رفت گه سرِ پاکِ تو چهل منزل رفت با اُشترانِ بی محمل گاه افتاد زیرِ دست و پا گه به خورجین نموده ای ماوا گه به بازی گرفته اَش، اعدا گه روی شاخه درخت چرا؟ عاقبت شد سرت به تن، ملحق بر تنِ مانده بی کفن، ملحق بسکه داغِ مصیبتت بالاست منتهای غمِ تو ناپیداست رازدارِ غمِ تو مهدیِ ماست صاحبِ انتقامِ عاشوراست کربلا مکتبِ فنا شدن است در رهِ منتقم فدا شدن است ✍ .
میلادیه امام حسین علیه السلام امیر قافله دوباره گلشن آل عبا تماشایی است بهار سبز بهشت ولا تماشایی است فرشتگان زفلک تا به فرش پل بستند مسیر فرش به عرش علا تماشایی است به دست فاطمه هدیه رسیده از فردوس نگاه او به رخ مرتضی تماشایی است نماز شکر علی پیش دیده ی زهرا میان ذکر خوش ربنا تماشایی است به بام خانه ی زهرا فرشتگان جمعند از این حضور مقدس، فضا تماشایی است حسین آمده و صحنه ی ولادت او به پیش اهل زمین وسما تماشایی است امین وحی به پاس تهیت آمده است پیام دادن او از خدا تماشایی است نبی که بوسه به زیرگلوی او زد ،گفت شروع و آخر این ماجرا تماشایی است حسین آمدو جبریل زد صدا ،فطرس بیا که حال تو دراین شفا تماشایی است حسین آمده تا همدم سپیده شود سپیده ای که به دست دعا تماشایی است حسین آمد واین جلوه ی همیشه بهار هماره درنظر اولیا تماشایی است حسین آمدنش مژده ی تحول داشت تحولی که دراین ماسوا تماشایی است حسین آمدو فوج فرشتگان گفتند امیر قافله ی نینوا تماشایی است حسین آمده تا برحسینیان گوید بهشت روی زمین ، کربلا تماشایی است شب ولادت او حال بهتری دارید دوباره حال وهوای شما تماشایی است خدا گواست به وقت شفاعتش درحشر چقدر دیدن او در جزا تماشایی است سرود نور «وفایی»بخوان ،که این خورشید میان چشمه ی خورشیدها تماشایی است .