طبیبم دید و درمانم ندانست
دوای درد پنهانم ندانست
بوصلم مژده داد اخترشناسی
ولیکن آفت جانم ندانست
چه آتش بود رو آورد در من
که دامان و گریبانم ندانست
که می گوید که حاسد چون ترا دید
بران لب جای دندانم ندانست
چه از آن بوی خوش کامشب صبا داشت
چو راه بیت احزانم ندانست
تو می گویی که عاشق دید مستم
بمرد و چاک دامانم ندانست
فغانی مست بود آن شوخ امشب
سخنهای پریشانم ندانست
#شعر
#بابافغانی
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
faghani.gif
حجم:
7K
بابا فغانی شیرازی از آخرین شاعران سبک عراقی در سدهٔ نهم هجری بود که برخی او را از پیشگامان سبک هندی و به ویژه سبک وقوع در شعر فارسی میدانند. و در جوانی به هرات سفر کرد و به ملاقات جامی رسید. از طریق او با عرفان آشنا شد. پس از چندی به آذربایجان و سپس به خراسان و فسا رفت و در آخر در طوس ساکن شد. در سال آخر عمر از میگساری توبه کرد و در مشهد ساکن شد.
بابا فغانی در ۹۲۵ هجری قمری درگذشت. اواخر زندگی او مقارن با سلطنت شاه اسماعیل صفوی بود.
#معرفی_شاعر
#بابافغانی
#شعروادب
#ایران_من
🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
گل خود روی مرا بوی بنی آدم نیست
آنچه من می طلبم در چمن عالم نیست
عیبم این است که دستم ز زر و سیم تهیست
ورنه از تحفه ی دردم سر مویی کم نیست
غرض از مهلت ده روزه ام اثبات وفاست
ورنه گر باشم و گر نیز نباشم غم نیست
بر خراش دل آزرده ی من ساغر عیش
آبگینه ست اگر دست دهد مرهم نیست
چون گشاید ز سر رشته ی امید گره؟
هر که در سلسله ی مهر و وفا محکم نیست
هر دم از عشق به صد ماتم و حسرت گذرد
وقت آسوده دلی خوش که درین ماتم نیست
اول و آخر عشاق درستست بعشق
نام این زنده دلان تازه همین یکدم نیست
گرچه صد بار حسود از سخنم پند گرفت
همچنان گر دهنش باز کنی ملزم نیست
از فلک نیست فغانی طمع خاطر شاد
در چنین منزل ویران که دلی خرم نیست
#شعر #بابافغانی
#شعروادب
#ایران_من
🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
گر به شمشیر جفا پاره کنی سینهٔ ما
همچنان مهر تو ورزد دل بیکینهٔ ما
رقم مهر و مه از سینهٔ افلاک رود
نرود نقش خیال تو ز آیینهٔ ما
قطرهای بودی و دلها همه جویای تو بود
شبچراغی شدهای باش به گنجینهٔ ما
جای آنست که خون سرزند از چشم حسود
بس که پر شد دلش از کینهٔ دیرینهٔ ما
یارب این نغمه که پرداخت که ابریشم عود
آتش انداخته در خرقهٔ پشمینهٔ ما
در صف طاعت اگر تیغ کشد غمزهٔ تو
خون به جیحون رود از مسجد آدینهٔ ما
برنیاید نفس گرم فغانی امروز
در خمارست مگر از می دوشینهٔ ما
#شعر #بابافغانی
#شعروادب
#ایران_من
🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
نوروز علم برزد و گل در چمن آمد
خورشید سفر کرده ی من در وطن آمد
مرغی که ز هجران گلی داشت ملالی
در باغ بنظاره سرو چمن آمد
گل باز رسید از سفر و سرو ز گلگشت
پیمانه بیارید که پیمان شکن آمد
یعقوب جوان شد ز صبا من شدم آتش
آن بوی دگر بود کزان پیرهن آمد
همراه صبا بوی مسیحا نفسی بود
زان بوی دل مرده ی من با سخن آمد
در عشق دمی زندگی آرد دو جهان غم
آفت نه همان بود که بر کوهکن آمد
آشفته چنان نیستم از غم که بدانم
کز شاخ چه گل سر زد و چون نسترن آمد
سرمست رسید از ره و خوبان بنظاره
گشتند سراسیمه که هان پیلتن آمد
خاموش نشد از سخن عشق فغانی
هرچند که سنگ ستمش بر دهن آمد
#شعر #بابافغانی
#شعروادب
#ایران_من
🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️