eitaa logo
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
40 فایل
🔹به نـام خـداوند #شعــــرو_ادب که با واژه بخشیده جانها به لب #دانشکده مجازی ✅ درح #اشعار از شعرای #ایران_زمین درمناسبت های مختلف ، همراه با #تقویم_روز و حافظ خوانی #شعرکودک و #آموزش #شعر آیدی مدیر👈 @shiriwatch و ادمین 👈 @Sabershiri آیدی کانال ⤵⤵
مشاهده در ایتا
دانلود
حیدربابا ! دوْنیا یالان دوْنیادى سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى حیدر بابا! دنیا همه دروغ و فسون و فسانه شد  کشتیّ عمر نوح و سلیمان روانه شد ناکام ماند هر که در این آشیانه شد  بر هر که هر چه داده از او ستانده است نامى تهى براى فلاطون بمانده است ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
1.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"آمدی درخواب من دیشب چه کاری داشتی ای عجب از این طرفها هم گذاری داشتی🌱 . راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی🌱 . مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی🌱 . سر به زیرانداختی و گفتی آهسته سلام لب فروبستی نگاه شرمساری داشتی🌱 . خواستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست نه نگفتم سالها چشم انتظاری داشتی🌱 . با نوازش می کشیدی آه و می گفتی ببخش سربه دوشم هق هق بی اختیاری داشتی🌱 . وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی🌱 . صبح بوی گل تمام خانه را پر کرده بود کاش می شد باز در خوابم گذاری داشتی"🌱 شاعرانہ ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
Mohammad EsfahaniMohammad Esfahani - Ali Ey Homaye Rahmat (UpMusic).mp3
زمان: حجم: 16.29M
آهنگ 🌹🌹🌹🌹 از 🌹🌹🌹🌹 شعر از 🌺🌺🌺 💢 فرارسیدن سالروز ولادت مظهر علم و عدالت، امیرالمومنین علی‌بن‌ابیطالب(ع) و روز پدر تبریک و تهنیت باد. 🗓️ ۲۵ دی (۱۳ رجب) ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
هیچ آفریده‌ای به جمال فریده نیست این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست آن سروناز هم که به باغ ارم در است فرد و فرید هست و لیکن فریده نیست چشمم پرید تا به رخش کی نظر کنم چشمی به خوش‌نشینی این ورپریده نیست نرگس دریده چشم به دیدار او ولی دیدار آفتاب به چشم دریده نیست در بزم او که خفته فرو پلک چشم‌ها غیر از دل تپیده و رنگ پریده نیست هر آهویی به هر چمنی می‌چرد ولی آن آهویی که در چمن او چریده نیست زلفش بریده رشته پیوند دل ولی خود رشته‌ای که دل دمی از وی بریده نیست دل یک نگاه او نفروشد به عالمی اما دلی که او به نگاهی خریده نیست دُرّی‌ست پروریدهٔ دُرجِ صدف ولی دُرّی چنین به هیچ صدف پروریده نیست از شهریار غیر گناه مجردی یک نقطه سیاه دگر در جریده نیست ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم من از دل این غار و تو از قله آن قاف از دل بهم افتیم و به جانانه بگرییم دودیست در این خانه که کوریم ز دیدن چشمی به کف آریم و به این خانه بگرییم آخر نه چراغیم که خندیم به ایوان شمعیم که در گوشه کاشانه بگرییم این شانه پریشان‌کنِ کاشانهٔ دل‌هاست یک شب به پریشانی از این شانه بگرییم من نیز چو تو شاعر افسانه خویشم بازآ به هم ای شاعر افسانه بگرییم پیمانِ خط جام، یکی از جرعه به ما داد کز دور حریفان دو سه پیمانه بگرییم برگشتن از آیین خرابات نه مردی‌ست می مُرده بیا در صف میخانه بگرییم از جوش و خروش خم وخمخانه خبر نیست با جوش و خروش خم و خمخانه بگرییم با وحشت دیوانه بخندیم و نهانی در فاجعه حکمت فرزانه بگرییم با چشم صدف خیز که بر گردن ایام خرمهره ببینیم و به دردانه بگرییم آیین عروسی و چک و چانه زدن نیست بستند همه چشم و چک و چانه بگرییم بلبل که نبودیم بخوانیم به گلزار جغدی شده شبگیر به ویرانه بگرییم پروانه نبودیم در این مشعله باری شمعی شده در ماتم پروانه بگرییم بیگانه کند در غم ما خنده ولی ما با چشم خودی در غم بیگانه بگرییم بگذار به هذیان تو طفلانه بخندند ما هم به تب طفل طبیبانه بگرییم ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
‏یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی یادت بخیر یار فراموش کار من... کسی که شعر مرا خواند پشت این دیوار خدا کند که تو باشی فقط همین یکبار ✋سلام صبح بخیر🌷 ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم از پدر گر قالب تن یافتیم از معـلم جان روشن یافتیم ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...حیدر بابا گویلر بوتون دوماندی، گونلریمیز بیر بیریندن یاماندی، بیر بیریزدن آیریلمایین آماندی! یاخشیلیغی الیمیزدن آلیبلار! یاخشی بیزی یامان گونه سالیبلار! سلام گون آیدین سئوگیلی دوستلار 🌹🌹 ساعت سرای محلہ ده بیزه  قوشولون 🔰🔰 @shiri_watch ⬅️ ⌚️⏰🕰 ارادتمند سیز عزیزلر ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
از غم جدا مشو که غنا می‌دهد به دل اما چه غم غمی که خدا می‌دهد به دل گریان فرشته‌ای‌ست که در سینه‌های تنگ از اشک چشم نشو و نما می‌دهد به دل این صبر تلخ و نغمهٔ شیرین طبیب ماست با اشک شور خود که شفا می‌دهد به دل چون شیر مادران که بُوَد مستحیل خون غم هم به استحاله غذا می‌دهد به دل بس خنده‌ها که ظلم تن و ظلمت دل است ای زنده باد غم که ضیا می‌دهد به دل تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن غم می‌رسد به وقت و وفا می‌دهد به دل دل پیشواز نالهٔ رود ارغنون نواز نازم غمی که ساز و نوا می‌دهد به دل این غم غبار یار و خود از ابر این غبار سر می‌کشد چو ماه و صلا می‌دهد به دل سلطان دل صلای «بَلا للوَلا» زده است تا دل ولیّ اوست بلا می‌دهد به دل فتح از مجاهدی‌ست که دل در جهاد نفس تا شد اسیر، جان به فدا می‌دهد به دل صحرا و سنگلاخ ضلال است، هوشدار این غم نشان راه هدا می‌دهد به دل غم خضر ما و چشمه‌اش این چشم اشکبار وین چشمه قطره قطره بقا می‌دهد به دل ای اشک شوق آینه‌ام پاک کن ولی زنگ غمم مبر که صفا می‌دهد به دل غم صیقل خداست خدایا ز ما مگیر این جوهر جلی که جلا می‌دهد به دل قانع به استخوانم و از سایه تاج‌بخش با همتی که بال هما می‌دهد به دل تسلیم با قضا و قدر باش شهریار وز غم جزع مکن که جزا می‌دهد به دل ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوهٔ بیگانگی رها کردی به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی بیا که با همه نامهربانیت ای ماه خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد، کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی زکات قامت چون سرو ناز و زلف دوتا بیا که پشت من از بار غم دوتا کردی منت به یک نگه آهوانه می بخشم هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی اگرچه کار جهان بر مراد ما نشود بیا که کار جهان بر مراد ما کردی هزار درد فرستادیم به جان لیکن چو آمدی همه آن دردها دوا کردی کلید گنج غزل‌های شهریار تویی بیا که پادشه ملک دل گدا کردی ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبان‌های ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. پدرش «حاج میرآقا بهجت تبریزی» نام داشت که در تبریز وکیل بود. شهریار دوران کودکی را -به علت شیوع بیماری در شهر- در روستاهای قایش قورشاق و خشگناب بستان‌آباد سپری نمود. پس از پایان سیکل (راهنمایی) در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. روح پاک شهریار، این شاعر آزاده، در بامداد ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، به سوی بارگاه پروردگارش پر کشید. جسم خسته و نحیف او، با احترامی کم نظیر، بنا بر وصیتش در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد که مدفن بسیاری از شاعران و هنرمندان آن دیار است. اما بدون شک، شعرهای او و آهنگ صدای گیرایش که همراه با موضوعات تغییر می‌کرد و شنونده را کاملاً دگرگون می‌ساخت و قیافه آرام او، همچنان در خاطر همه مردم این مرز و بوم، زنده و جاوید خواهد ماند. شهریار در سرودن انواع گونه‌های شعر فارسی -مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشته‌است. اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشته‌است. ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
🍁☕️ علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه همارا دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم خدا را بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین درخانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیرتست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند بعالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوزدل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نو ای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️