مرا از خاک مجنون آفریدند
به جان خسته ام غم را کشیدند
خدایا با که گویم این غم و درد
که شاخ زندگی آسان بریدند
چنان دلگیرم از دنیای بی رحم
که پرواز قناری را ندیدند
میان باغ دل آن نوگلم را
به تیغ کینه ای از ریشه چیدند
چو مار خوش خط و خالی دریغا
دل رنجیده را محکم گزیدند
به روی بام دل گندم فشاندم
کبوتر گشتن و آسان پریدند
شدم آن یوسف تنهای بی کس
که گرگان روح و جسمش را دریدند
فراوان زخم خوردم از همه کس
به شبها شمع گریان را ندیدند
سراغ شادمانی را گرفتم
به روی آئینه غم را دمیدند
چو مرغان قفس خاموش و دلتنگ
شبی تنها از این دنیا رهیدند
شدم حیران از این نامردمی ها
وفا کردم ولی از ما رمیدند
نوای پر حزین و خسته ام را
(رها) این ناکسان آیا شنیدند ؟
#فاطمه_محمدی #شعر
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️