۴ اسفند ۱۴۰۱
۴ اسفند ۱۴۰۱
من زمین گیرم
گرفتارم دعایم کن حسین
از خــودم واللّه
بیــزارم دعایم کن حسین
بر در این خانه
از نام و نشان باید گذشت
دل فقط جای حسین است
و حسین است و حسین
#ولادت_امام_حسین
#روز_پاسدار
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
۵ اسفند ۱۴۰۱
۵ اسفند ۱۴۰۱
1_3530988685.mp3
4.31M
🍃 تقدیم به شما
وطنم پاره تنم..🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🎧 آفتاب اقتداری
برقرار و استواری
با شکوه با صلابت
تا همیشه پایداری
#نوای_مقاومت
#هنر_مقاومت
#میثم_ابراهیمی
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
۵ اسفند ۱۴۰۱
✅ داستان شفای کودک ارمنی
گرچه سرگرمِ کسب و کارش بود
نان خورِ رزق کار و بارش بود
او که با عالمِ خودش میساخت
روز و شب با غمِ خودش میساخت
آری این مرد، ارمنی بود و
داستانش شنیدنی بود و
سر او گرمِ کارگاهش بود
گرچه او معتقد به راهش بود
سالها هرچه او به دست آورد
خرج بیماری عزیزش کرد
سرِ شب تا به خانه بر میگشت
دردهایش شبانه بر میگشت
غرق اندوهِ همسرش بود و
پسرش بین بسترش بود و
چشم را رود نیل میبیند
پسرش را علیل میبیند
نه دگر ناز میکند این گُل
نه زبان باز میکند این گُل
به امیدش چه روز و شبها رفت
هر طرف بر درِ مطبها رفت
به مریضش فقط حواسش بود
خواهشش بود التماسش بود
ولی افسوس غم عذابش کرد
رفت بر هر دری جوابش کرد
ناگهان بغصِ سالها وا شد
چشمهایش هجومِ دریا شد
هق هقِ بی امان، امانش بُرد
عاقبت دردها توانش بُرد
مدِّ چشمش به آسمان میخورد
شانههایش فقط تکان میخورد
کاش با هیچ کس چنین نشود
مردی اینقدر شرمگین نشود
چه جوابی به همسرش بدهد؟
چه امیدی به دخترش بدهد؟
گفت با زخمِ این جگر چه کنم
گفت با خود که بی پسر چه کنم
خویش را کنج خانهاش حِس کرد
دستی آنجا به شانهاش حِس کرد
یک نفر گفت غم اگر سخت است
گرچه بیماریِ پسر سخت است
غم اگر سختتر ز الماس است
کارِ عالم به دست عباس است
هرکه از درد بود جان به لبش
دست خالی نرفته از مطبش
گفت با او که کو کجا برویم؟
گفت باید به کربلا برویم
نام او جانِ تازهاش بخشید
تازه جان بر جنازهاش بخشید
بار خود را گرفت بر دوشش
پسرش بود بینِ آغوشش
ناگهان بی اراده راهی شد
همره خانواده راهی شد
رفت...با آه و اشک، کرببلا
رفت میدانِ مشک کرببلا
چه هوایی در آن غروبی داشت
سر به آن دربهای چوبی داشت
همه با احترام میرفتند
همه غرق سلام میرفتند
گرچه او خواهشی فراوان داشت
حس آرامشی فراوان داشت
نذرهایش شنیدنی بودو
ارمنی بود و دیدنی بودو
بِین زُوّارِ بی قرارِ ضریح
با پسر رفت تا کنارِ ضریح
یک نفر الدخیل میگوید
یک نفر یا کفیل میگوید
یابنَ حبلُالمتین کسی میگفت
یابنَ امُالبنین کسی میگفت
با مریض و علیل آنجا رفت
تا ضریحِ بلندِ آقا رفت
تا که میخواست شرح حال کند
قبل از آنیکه او سؤال کند
پسرش را که دید غوغا کرد
پسرش حرف زد، زبان وا کرد
در کنار ضریح جایش بود
باورش نیست روی پایش بود
یک مسیحی دوباره درمان شد
ارمنی آمد و مسلمان شد
محترم رفت و محترم برگشت
ساعتی بعد از حرم برگشت
رفت تا خانهی پُر از یاسش
رفت او با امیرعباسش
✍ #حسن_لطفی
#حضرت_عباس
#روز_جانباز
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
۵ اسفند ۱۴۰۱
۶ اسفند ۱۴۰۱
۶ اسفند ۱۴۰۱
۶ اسفند ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار زیبا
🎊امشب كه🎉 🌸
🎊در بهشت وا مى گردد🎉🌸
🎊هر درد نگفتنى دوا مى گردد
🎊از يمن ولادت امام سجاد(ع)🎉🌸
🎊حاجات دل خسته روا مى گردد
🎊میلاد امام
🎊سجاد علیه السلام مبارک🎉🌸
🎊عیدتون مبارک
🎊و همگی حاجت روا🎉🌸
#امام_سجاد
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
۶ اسفند ۱۴۰۱
۶ اسفند ۱۴۰۱
۶ اسفند ۱۴۰۱