eitaa logo
عٰاشقاݩ‌ امیرالمومنین عَلۍ
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
23 فایل
💠بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم💠 پایگاه‌دانلودی‌زهرا مدیا👇 www.zahra-media.ir کتابخانه‌دیجیتال‌قائمیه👇 www.ghbook.ir 📣گروه‌پاسخگویی‌به‌احکام‌و‌مسائل‌شرعی👇 https://eitaa.com/joinchat/941359385Ce769b7ec98 ✅ کپی‌آزاد‌ است 👤خادم @admin_chanel
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌸🍃✙═══✨﷽ وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً «112» و هر كس كه خطا يا گناهى مرتكب شود، سپس آن را به بى‌گناهى نسبت دهد، به يقين بار تهمت و گناه آشكارى را بر دوش گرفته است. 🔻نکــــته‌ها «خطا» به معناى لغزش است، عمدى يا غير عمدى، ولى «اثم» گناه عمدى است. تهمت، از گناهان بسيار بزرگى است كه موجب ذوب شدن ايمان و محو عدالت و اعتماد در جامعه و سبب عذاب اخروى است. امام صادق عليه السلام فرمود: تهمت به بى‌گناه، از كوههاى عظيم سنگين‌تر است. «بهتان» به دروغى گفته مى‌شود كه انسان از شنيدن آن بهت‌زده مى‌شود. امام صادق عليه السلام فرمود: غيبت آن است كه درباره‌ى برادر دينى خود چيزى را كه خدا بر او پوشانده ابراز كنى، ولى اگر درباره‌ى او چيزى بگويى كه در او نيست، بُهتان است.
🖤🖤 🏴به همراهیتان مشکی میپوشم به همدردیتان اشک میریزم و عاشورا ميخوانم... به رسم وفا و بندگی فقط سلامتي و ظهورتان را میخواهم... و تنها دعاي فرج شما را ميخوانم..... «عزاداریم نذر ظهور مهدیست»
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ کوبنده و طوفانی مداح اهل بیت به سخنان اخیر مولوی عبدالحمید... «» ▪️برای‌دوستان‌بفرست👇 https://eitaa.com/joinchat/593494260Cf75cecfca7
🔻بخشی از مصائب شام از زبان طبق روایت (ع) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام ۷ مصیبت بر ما وارد کردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 1⃣.ستمگران در شام اطراف ما را به شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند. 2⃣. سرهای شهداء را در میان کجاوه های زن های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس (ع) را در برابر چشم عمه هایم زینب و ام کلثوم (ع) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (ع) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه (س) و فاطمه (س) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم سُتوران قرار می گرفت. 3⃣.زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد و چون دست هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 4⃣. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار چرخاندند و می گفتند: «ای مردم! بکُشید این ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند!» 5⃣. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر، خندق و.. .) کشتند و خانه های آن ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آن ها را از این ها بگیرید. 📚برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏴شهادت تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸عزاداری شیعیان عربستان در بقیع که از ١٩٢۵ تاکنون بی سابقه بوده! خبر آمد خبری در راه است... دیر نیست اون روز که مولامون تو همین سرزمین اعلام کنه: الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا😭 «» ▪️برای‌دوستان‌بفرست👇 https://eitaa.com/joinchat/593494260Cf75cecfca7
آن چای را با دست خودم ریخته بودم... 🔻 مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد کوثری، پیرغلام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام که مداحی و نوحه‌سرایی او در محضر امام راحل(ره)شهرت ویژه‌ای دارد، نقل می‌کند که؛ یکی از روزهای ماه محرم برای حضور در مراسم عزاداری از خانه خارج شدم. در میانه راه کودکانی را دیدم که موکب کوچکی زده بودند و اصرار کردند برایشان روضه بخوانم. اول قبول نکردم ولی با اصرار آنها به موکبشان وارد شدم و روی منبری که با روی‌هم گذاشتن آجر ساخته بودند نشستم و چند بیتی برایشان خواندم. برایم چای آوردند و من که از نوشیدن آن اکراه داشتم، بی‌آن‌که متوجه شوند، چای را در گوشه‌ای ریختم و با تشکر از کودکان خداحافظی کردم و به سراغ مجالس عزای معتبری که وعده داده بودم رفتم. مرحوم کوثری می‌گوید؛ آن شب وقتی به خانه رسیدم، دیروقت بود و با خستگی به خواب رفتم. در عالم رؤیا حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را دیدم که روی به من کرده و فرمودند: ـ «‌آقای کوثری! تنها روضه‌ای که از تو قبول شد، همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی». و در ادامه گفتند: ـ «چرا آن چای را دور ریختی؟ من آن چای را با دست خودم برایت ریخته بودم». 📚روزنامه کیهان | گفت و شنود 4 مرداد 1402 «» ▪️برای‌دوستان‌بفرست👇 https://eitaa.com/joinchat/593494260Cf75cecfca7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا