1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷آدم ها رو چطور بشناسیم؟!
🔔بسیار شنیدنی
#روایت زیبای امام_صادق_علیه_السلام
🎥استاد مسعود عالی
………………💠💠💠………………
کپی با ذکر صلوات بر تعجیل فرج آزاد
https://chat.whatsapp.com/K3OSMtvwLfgDlVCeuqLFlH
کانال عاشقان منتظر🌹 در شبکه داخلی ایتا🔰
@asheghane_montazer
14.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬
#در_رکاب_حسین علیهالسلام
🎼 باصدای #مژده_لواسانی
🔻بعضیها انتخاب شده بودند در کربلا، برای #تماشا و #روایت ...
" امامداریِ " آنها در همین خلاصه میشد،
آنها باید کربلا را "ادامه" میدادند!
آنها آغازِ رسانهی کربلا بودند ...
🔺سهم من و شما و شما و شما :
از همان اول، برای ادامهی کربلا مشخص شده بود!
و از همین حالا معلوم است کداممان در آن نقش خواهیم داشت!
🌐 آپارات | اینستاگرام | یوتیوب
- سایت | فایل صوتی | کاور
➖ پرداختِ آخرالزمانی به واقعهی کربلا
با کمک هنر سازههای کاغذی
⚜️ کاری از موسسه منتظران منجی (علیهالسلام)
هدایت شده از تحلیل و تبیین
📢#روایت | بخوان... بخوان سرود #ای_ایران را...
✍روایتی از مراسم عزاداری شب عاشورا در حسینیه امام خمینی با حضور رهبر معظم انقلاب
▪️دوازده شب گذشت؛ دوازده شبِ پر شراره، شبهایی که آسمانِ وطن، با فریاد موشکها و نعرهی ضدهوایی میلرزید. دشمن آمده بود تا امید را خاموش کند، تا ستونهای ایمان را بلرزاند، اما در دل تاریکیها، یک دلتنگی بزرگتر از صدای آژیرها بود: نبودن او... نبودن آن قامتِ آشنا در حسینیهی خاموش اما زنده به نورِ عشق حسین.
▪️مردم میآمدند، مینشستند، عزاداری میکردند، میگریستند، اما چشمشان مدام به در بود؛ چشم به راه سایهی آن عبای خاکخورده، آن دست بالا رفته برای سلام، آن نگاه که بیشتر از هزار خطبه، قوت قلب بود.
▪️اما او نیامده بود… نه به خاطر خستگی، که خستگی در قاموسش معنا ندارد؛ نه به خاطر ترس، که ترس در فرهنگ مردان الهی بیمعناست. او نبود، چون جنگ بود؛ چون خطر بود؛ چون دشمن، دقیقاً میدانست کجا باید بزند تا دلها بلرزد.
▪️و حال... شب عاشوراست. شبی که کربلا زنده میشود، شبی که اشک از چشم نمیریزد، که از دل میجوشد. حسینیه امام پر است، اما هنوز یک چیز کم است...
تا آنکه در باز میشود...
▪️ناگاه سکوت، صدای گامهای آشنا را میشنود. بغضها میترکند، اشکهای شوق اما بیاجازه جاری میشوند. او آمده... در میان شعلهی تهدید، با اقتدار آمده...
▪️رهبر آمده است. ساکت، محجوب، اما با نوری که تا عمق قلبها میتابد. حسینیه، نفس نمیکشد. همه ایستادهاند؛ اشکها جاری است، عشق و اندوه در هم تنیده. او نگاهی به مداح میاندازد و با صدایی که سالهاست ستون امید این ملت است، آرام میگوید:
📢 بخوان... بخوان سرود ای ایران را...
▪️و صدای مداح، لرزان اما محکم، میخواند:
در روح و جان من میمانی ای وطن...
▪️و همه باهم با فرمانده کل قوا میخوانند؛
ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران، بد گهران...
▪️حسینیه دیگر فقط جای سوگ نیست؛ شدهاست حریم افتخار، حریم دلتنگیهایی که حالا با اشکِ شوق شسته میشوند. اشکِ حسین، با اشکِ وطن، یکی میشود. صدای گریه، صدای ایمان است، صدای دلدادگی به مردی که در میانهی آتش، با لبخند آمده تا به ما بگوید:
من کنار شمایم، تا آخرین نفس.
✍ پرویز کرمی
🖥 Farsi.Khamenei.ir