🕊هر روز با یاد و خاطره ی یک شهید🥀
#سیره عملی شهدا
نان سنگک گرفته بودیم و می آمدیم طرف خوابگاه. چند تا سنگ به نان ها چسبیده بود. مصطفی کندشان و برگشت سمت نانوایی.
می گفت «...بچه بودم، یه بار نون سنگک خریدم، سنگ هاش رو خوب جدا نکرده بودم. بهش چسبیده بود. خونه که رسیدم بابام سنگ ها رو جدا کرد داد دستم گفت برو بده به شاطر. نونواها بابت اینا پول می دن.»
يادگاران، جلد 22 كتاب شهيد مصطفي احمدي روشن ، ص 26
بـ وقتـ شهـدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است.🕊🥀
🌹🍃🌹🍃