خوش به حال مدافعان حرم
پر کشیدند از میان حرم...🚩
#مدافعان_حرم
#لبیک_یازینب
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_جواد_محمدی
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من غیر از تو ،تواین عالم ندیدم
از غیر از تو ،بریدم،بریدم
من #جامونده از یارای #شهیدم
به تنهایی رسیدم،رسیدم
#سعادت میخوام
#زیارت میخوام
#رفیقام رفتن
#شهادت میخوام...
🎤حاج #محمود_کریمی
🔹شور احساسی
#یاحسین
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_جواد_محمدی
✅ @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پروندههای فسادی که «اکبر طبری» ماست مالی میکرد!
🌀مردی که گفتند دیوار خواهد کشید، دیوارها را بر می دارد...
#رئیسی
#انقلابی
✅ @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دوستانی دارم که اگر بخواهم کل لواسان را به نام من می کنند!
اظهارات طبری در دادگاه:
🔹 من با مشایخ و نجفی مانند سه برادر بودیم
🔹اگر شما از این دوستان ندارید به من ارتباطی ندارد!😂
🔹آقای طبری محبوب دلهای متهمان اقتصادی
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #شانزده کیش و ماتش کرده بود که
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هفده
سوال کرد
_شما #ایرانی هستید؟😨
زبانم طوری بند آمده بود..
که به جای جواب فقط با نگاهم التماسش میکردم نجاتم دهد..
و حرف دلم را شنید که با لحنی مردانه دلم را قرص کرد
_من اینجام، نترسید!
هنوز نمیفهمید این دختر غریبه در این معرکه چه میکند..
و من هنوز در حیرت اسمی بودم که او صدا زد😱
و با هیولای وحشتی که به جانم افتاده بود نمیتوانستم کلامی بگویم..
که 🔥سعد🔥 آمد...
با دیدن همسرم بغضم شکست😭 و او همچنان آماده دفاع بود..
که با دستش راه سعد را سد کرد و مضطرب پرسید
_چی میخوای؟😡✋
در برابر چشمان سعد که از غیرت شعله میکشید،😠 به گریه افتادم و او از همین گریه فهمید محرمم آمده که دستش را پایین آورد..
و اینبار سعد بیرحمانه پرخاش کرد
_چه غلطی میکنی اینجا؟😠
پاکت خریدش را روی زمین رها کرد، با هر دو دست به سینه اش کوبید و اختیارش از دست رفته بود که در صحن مسجد فریاد کشید😡🗣
_بیپدر اینجا چه غلطی میکنی؟
نفسی برایم نمانده بود تا حرفی بزنم و او میدانست چه بلایی دورم پرسه میزند که با هر دو دستش دستان سعد را
گرفت،...
او را داخل پرده کشید و با صدایی که میخواست جز ما کسی نشنود، زیر گوشش خواند
_ #وهابیها دنبالتون هستن، این مسجد دیگه براتون امن نیست!😡☝️
سعد نمیفهمید او چه میگوید و من میان گریه ضجه زدم😩😭
_همونی که عصر رفتیم در خونه اش، اینجا بود! میخواست سرم رو ببُره...😰😱😭
و او میدید..
برای همین یک جمله به نفس نفس افتادم که به جای جان به لب رسیدهام رو به سعد هشدار داد
_باید از اینجا برید، تا خونش رو نریزن آروم نمیگیرن!😠
دستان سعد سُست شده بود،...
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
⏪ ادامه دارد...
رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
🌟🌟🌟🌟
منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
👈 این جا صحبت از #عشق است ...❤️👇
✅ @asheghaneruhollah
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هجده
دستان سعد سُست شده بود،..
همه بدنش میلرزید..
و دیگر #رجزی برای خواندن نداشت که به لکنت افتاد
_من تو این شهر کسی رو نمیشناسم! کجا برم؟😥
و🌸 او🌸 در همین چند لحظه فکر همه جا را کرده بود که با آرامشش پناهمان داد
_من اهل اینجا نیستم، اهل دمشقم. هفته پیش برا دیدن برادرم اومدم اینجا که این قائله درست شد، الانم دنبال برادرزاده ام زینب اومده بودم مسجد که دیدم اون نامرد👿 اینجاست. میبرمتون خونه برادرم!😊
از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا میزد من نبودم،..
سعد ناباورانه نگاهش میکرد و من فقط میخواستم با او بروم..
که با اشک چشمانم به پایش افتادم
_من از اینجا میترسم! تو رو خدا ما رو با خودتون ببرید!😭
از کلمات بی سر و ته عربی ام اضطرارم را فهمید..
و میترسید هنوز پشت این پرده کسی در کمین باشد..
که قدمی به سمت پرده رفت و دوباره برگشت
_اینجوری نمیشه برید بیرون، شناساییتون کردن.
و فکری به ذهنش رسیده بود که #مثل_برادر از سعد خواهش کرد
_میتونی فقط چند دیقه مراقب باشی تا من برگردم؟
برای #حفاظت از جان ما در طنین نفسش #تمنا موج میزد و سعد صدایش
درنمیآمد که با تکان سر خیالش را راحت کرد..
و او بالفاصله از پرده بیرون رفت...
فشار دستان سنگین آن وهابی را هنوز روی دهانم حس میکردم،..
هر لحظه برق خنجرش😰🔪 چشمانم را آتش میزد..
و این ترس دیگر قابل تحمل نبود که با هق هق گریه به جان 🔥سعد🔥 افتادم
_من دارم از ترس میمیرم!😰😭
رمقی برای قدمهایش نمانده بود،..پای پرده پیکرش را روی زمین رها کرد..
و حرفی برای گفتن نداشت که فقط...
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
⏪ ادامه دارد...
رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🎀دوستاتون رو تو لذت این داستان دعوت کنید تا داستان رو بخونن، حیفه خیلی قشنگه😍🎈🎀
🌹🌹🌹🌹🌹
🌟🌟🌟🌟
منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
👈 این جا صحبت از #عشق است ...❤️👇
✅ @asheghaneruhollah
#پوستر | این روضهها از عبادات درجۀ اول ماست؛
✍️آیت الله جاودان
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#پوستر | این روضهها از عبادات درجۀ اول ماست؛ ✍️آیت الله جاودان ✅ @asheghaneruhollah
Untitled 22.mp3
8.41M
👌براونهایی که دلتنگ #روضه_کربلا شده اند 😭😭
بودن تو این #روضه ها
#یاحسین برام نعمته ❤️❤️
تو زیارت ناحیه است
الشفاء فی التربه
🎤کربلایی #حمید_علیمی
👌شوراحساسی
#یاحسین_جان
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
👌براونهایی که دلتنگ #روضه_کربلا شده اند 😭😭 بودن تو این #روضه ها #یاحسین برام نعمته ❤️❤️ تو زیارت نا
مرده باشم آقا اگه
#روضه_تو_تعطیل بشه
حال ما فقط با دم و نوحه ی تو بهتر میشه....
دمغروبشدهبخوای
باخاطراتگریهکنی...
یهگوشهایبشینیتو
تنهاییاتگریهکنی...
#شب_جمعه
#دلتنگمحسینمنودریاب 😭
👈 این جا صحبت از #عشق است ...❤️👇
✅ @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_زیارتی_ارباب_دوعالم ❤️
شبای جمعه
قلبم هوایی اربابه.....
🎤حاج #ابوذر_بیوکافی
#شب_جمعه
#دلتنگمحسینمنودریاب 😭
👈 این جا صحبت از #عشق است ...❤️👇
✅ @asheghaneruhollah
بفرمایید روضه😔
آدرس: دروازه ی ساعات
بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها
تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه
گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه
بفرمایید روضه با حضور ذاکران
این بار چوب خیزران با لب...
بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام
به صرف شام،بعدش هم شراب از جام...
#ته_گودال_مادر_افتاده
#شب_جمعه
👈 این جا صحبت از #عشق است ...❤️👇
✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
بفرمایید روضه😔 آدرس: دروازه ی ساعات بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازار
shab2307.mp3
4.35M
#شب_زیارتی_ارباب
#دوخط_روضه_زهرای_سه_ساله
#بابا_حسین😭😭😭
#چشماتو واکن حالم خرابه
بدتر از این بوی خاکستر و دود بوی شرابه 😔
میگم #بابا شاید منو یادت رفته
نپرسیدی حال منو چندین هفته....
دور از چشم تو بابااااا وااای
#حرم_سوخت
#پرم_سوخت
نیگاه کن #سرم_سوخت 😭😭😭
🎤حاج #امیر_کرمانشاهی
🔹شور روضه ای
👌التماس دعا
یارقیه جان نگاهی...
👈 این جا صحبت از #عشق است ...❤️👇
✅ @asheghaneruhollah