eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
620 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2هزار ویدیو
279 فایل
✅ ارتباط با مدیر کانال: @a_m_k_m_d جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🎊🎉🎊🎉 لباس یاس بر تن ڪرد زهرا ڪناردست او بنشست مولا♥️ محمد خطبہ خواندزهرا بلے گفت غلط گفتم بلے نہ، یاعلے گفت😍 •|سالروز ازدواج امام علے؏ و حضرت فاطمہ.؏مبارڪ باد|• #پیوند_آب_و_آئینه ✅ @asheghaneruhollah
💢اینکه گفته میشود، مهریه حضرت زهرا(س) بوده است، چه معنایی دارد؟ آب مگر میتواند شود؟ ✅نکته ای که به اشتباه در مورد حضرت زهرا(س) درک شده این است که: ۱-مهریه مادی_ظاهری مهریه ظاهری حضرت زهرا(س) درهم یا اندکی بیش تر یا کم تر بود، که با این وسایلی خرید: 🔵پیراهنی به بهای هفت درهم. چارقدی به بهای چهار درهم . دستمال و قطیفه ای مشکی بافت خیبر . دو عدد تشک و چهارعدد بالش و پرده ای از پشم و یک تخته بوریا و یک آسیاب دستی و لگنی از مس و مشکی از چرم و یک ظرف چوبی و کاسه ای برای دوشیدن شیر .نیز یک آفتابه و یک خمره و چند عدد کوزه. وقتی این ها را نزد پیامبر آوردند، فرمود: خدا به اهل بیت دهد. 🔵زندگانی حضرت فاطمه (س) ص 59. ✅به پیامبر گفتند: این مقدار فاطمه روی زمین است: مهر او در آسمان ها چه مقدار است ؟ فرمود: این سؤال ها را که را از شما دوا نمی کند، نپرسید. گفتند: نه ، برای ما اهمیت دارد؛ بفرمایید. فرمود: مهر فاطمه در آسمان ها یک پنجم زمین است. هر کس روی راه برود، در حالی که به فاطمه و فرزندان او بغض و کینه داشته باشد، کرده است. 🔵بحارالانوار،ج 43 ،ص 113. ✅از امام باقر(ع)نقل شده: زهرا(س) یک پنجم دنیا و یک سوم بهشت و چهار نهر و نیل و نهروان و بلخ است، ولی روی زمین پانصد درهم قرار داده شد، تا برای دیگران اسوه و مِلاک باشد ✅ اگر در روایات، آب و ثلث بهشت به عنوان مهریه حضرت بیان شده ، مهریه اصطلاحی و نیست، بلکه مهریه معنوی است. مهریه متداول را باید شوهر از مال خود به همسرش بدهد، اما آب فرات و...و بهشت ملک امام علی نبود تا به حضرت زهرا بدهد، مگر اینکه از نوع ولایت تکوینی و به عنوان خلیفه الهی آن ها را مالک بر کل زمین بدانیم، اما این نوع مالکیت نیز از نوع مالکیت معنوی است. این حاکی از حرمتی است که خدا برای بنده محبوبش حضرت زهرا قائل است. اما ظاهری حضرت زهرا خیلی کم بود. •|سالروز ازدواج امام علے؏ و حضرت فاطمہ.؏مبارڪ باد|• @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیوندتان مبارک! ❌تخیلات فراگیر درباره که تبعات خطرناکی دارد 💞 خوب است زوج‌های جوان این نکته را بدانند! 🎤 حجت الاسلام @asheghaneruhollah
Hamed Zamani - Eshghe Paak.mp3
11.05M
🌺🌺شادمانه سالروز پیوند آب و آئینه 💐💐 آهنگ فوق العاده زیبای "عشق پاک"❤️❤️ 🎤 "حامد زمانی" چه صاف و ساده شروع شد چه عاشقونه و زیبا 😍 حکایت دوتا عاشق حکایت دوتا دریا 👏👏👏👏👏 👏👏👏👏👏 ✅ @asheghaneruhollah
📸 امروز؛ تصاویری از حضور اقشار مختلف مردم در دیدار با رهبرانقلاب. ۹۷/۵/۲۲ ✅ @asheghaneruhollah
📣 مردم زیر فشار هستند ⚠️ آن کارمند روزمزد در این شرایط برایش چیزی نمی‌ماند 👈 کارشناسان و بسیاری از مسئولین معتقدند مشکل درونی است 📛 مشکل و بخاطر بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌ها بود 🔻رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار اقشار مختلف مردم: 🔷آحاد مردم مشکلات معیشتی امروز را احساس می‌کنند. یک بخشی از مردم واقعاً زیر فشارند و این گرانی مواد غذایی و مسکن و... روی مردم فشار می‌آورد. 🔷کاهش ارزش پول ملی از مشکلات کنونی اقتصاد کشور است. 🔷وقتی قیمت ریال این‌جور پایین می‌آید، آن کارمند روزمزد است که برایش چیزی نمی‌ماند. کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولین بر این مسئله متفقند که عامل این مسئله خارجی نیست، درونی است. نه اینکه تحریم‌ها اثر نداشته باشد اما عمده‌ی تأثیر مربوط به عملکردهاست. اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگام‌تر و قوی‌تر باشد، تحریم‌ها اثر زیادی نمی‌گذارد و می‌شود ایستاد. 🔺 مثلاً در همین قضیه‌ی ارز و سکه بر اثر برخی بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌ها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند. این مشکل، مربوط به نحوه‌ی مدیریت و سیاست‌گذاری اجرایی است. وقتی ارز و سکه را به‌صورت غلط توزیع می‌کنند، این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را می‌گیرد و یکی که آن را می‌دهد. ما همه‌اش داریم دنبال آن کسی می‌گردیم که می‌گیرد، درحالی‌که تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد؛ نمی‌گوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است. ۹۷/۵/۲۲ ✅ @asheghaneruhollah
💕 خب امروز ۲۲ مرداد ، روز هاست کاش میشد هر چه گل در باغ هستی هست را یک به یک در بین گلدان پراز لطف تو کاشت تا که باشد سایه ی پر برکت تو مستدام کاش میشد عمر من را روی عمر تو گذاشت @asheghaneruhollah
🔵 #چله_نوکری | تا مُحرم هر شَب مهمانِ یک #شهید 🔸شهید شب دوازدهم : #شهیدان_رجائی_و_باهنر 💥این دو شهید از یاد نخواهند رفت 🔻29 روز مانده به #محرم ✅ @asheghaneruhollah
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 👈این داستان کاملا واقعی است قسمت 1⃣6⃣ " اینکه ندونی کدوم یکی از اون سربازا، پدرِ بچه ی تو شکمتِ یعنی چی؟؟ تو اردوگاهی که بودم اکثر زنها از فرط جهاد نکاح دیگه توانایی راه رفتن نداشتن.. فلج شده بودن.. روز و شب از درد به خودشون می پیچیدن و ضجه می زدن.. اما هیچکس دلش نمی سوخت.. عفونت و نکبتی سرتاسر وجود اهالی رو گرفته بود.. فکر میکنی سرآخر چی شد؟؟ یه فرمانده ی جدید اومد واسه بازرسی و گفت : مردان جنگ، زنان تازه نفس میخوان.. اینا دیگه به درد نمیخورن.. یه عده که وضعشون بهتر بود رو بردن واسه درمان.. یه عده رو که پشیمونی شونو فریاد میزدن، سر به نیست کردن.. موندن یه گروه که انقدر حالشون وخیم بود، که ارزش درمان یا حتی کشتن رو هم واسشون نداشتن. حدس بزن باهاشون چیکار کردن؟؟ با یه ماشین بردن بیرون از سوریه و ولشون کردن. وسط بیابون.. منم یکی از همونام.. تب داشتم.. میلرزیدم.. مدام بالا میاوردم.. اما بر خلاف خیلی از اون زنها زنده موندم.. چون انگیزه داشتم.. واسه زنده موندن، کشتنِ دانیال بزرگترین انگیزه ی ممکن بود.. میدونی تا خودمو برسونم به مرز، چقدر پیاده روی کردم؟؟ چقدر زمین خوردم؟؟ چقدر ترسیدم؟؟ چقدر اشک ریختم و جیغ زدم؟؟ چقدر لرزیدم و درد کشیدیم؟؟ اما هر طور بود زنده موندم.. بعد از چندین روز گرسنگی و راه رفتن بالاخره به مرز ترکیه رسیدم.. اونجا دستگیر شدم. بعد از کلی بازجویی وقتی فهمیدن از کجا اومدم، با خودشون گفتن ما هم بی نصیب نمونیم.. واسه چند ساعت با اون همه درد و عذاب، شدم برده جنسیِ چند تا آشغال مثله برادرت.. خلاصه زندگی یه لطف کوچیک در حقم کرد و به بیمارستان منتقل شدم که بعد از کلی آزمایش متوجه شدن که ایدز دارم و حامله ام.. " ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 👈این داستان کاملا واقعی است قسمت 2⃣6⃣ " خوشبختانه بعد از چند روز به خاطر خونریزی، بچه سقط شد.. اما ایدز نه.. همیشه همراهمه.. و قرار نیست تا جون برادرتو نگرفتم، جونمو بگیره.. هر چند تو اصلا نمیفهمی، چون جای من نبودی.. دیدی، واسه ملاقات با برادرت باید این همه بها بدی.. من که میگم ارزششو نداره، حتی اگه دانیال هیچکدوم از اون کارها رو نکرده باشه و من در موردش بهت دروغ گفته باشم.. چون در هر حال، ماهیت این گروه عوض نمیشه.. " کمی روی میز به ستم خم شد " اینو واسه خاتمه میگم.. اون برادر حیوونت.. واسه تو هم نقشه داشت.. یه شب تو مستی از رستگار کردنت، حرفایی میزد.. اما نمیدونم هنوز واسه انجام این ماموریت الهی زنده س یا نه.." از فرطِ گیجی توانایی حرف زدن نداشتم. صوفی ایستاد. کلاهش را روی سرش مرتب کرد و کیفِ قهوه ایی رنگ را روی دوشش انداخت " من امشب از اینجا میرم.. خیلی چیزها رو واسه عثمان تعریف کردم. سوالی داشتی ازش بپرس.." یک قدم برداشت، اما ایستاد و برگشت : " راستی اگر دانیال رو دیدی.. بهش بگو اگه فقط یه نفس، به زنده بودنم، مونده باشه.. زندگیشو میگیرم.. " رو به عثمان پوزخندی صدا دار بر لب نشاند : " راستی ، اگه خدا رو دیدی، سلام منو بهش برسون.. بگو به اندازه ی تمام اشکهایی که ریختم ازش متنفرم.. بگو حتما انتقامِ التماس هایی که واسه نجات از دست اون حرومزاده، بهش کردم رو ازش میگیرم.. " و رفت.. با چکمه های بلند و پاشنه دارش.. عثمان به موهایش چنگ زد و من به معده ام.. ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷