eitaa logo
یاوران امام زمان عج
234 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
11 فایل
برای تعجیل و فرج ما بسیار دعا کنید! 🌼که فرج من، فرج و گشایش کار شماست. 🌼 "امام مهدی عج" مهدی را یاری کنیم تا حسینی بمانیم ارتباط با ادمین https://eitaa.com/mahdyar313zohor https://eitaa.com/joinchat/2386427907Ce237f3eb95
مشاهده در ایتا
دانلود
💠امام باقر علیه السّلام فرمود ؛ 🍃 لو يعلم الناس ما فى زيارة قبرالحسين عليه السلام من الفضل، لماتوا شوقاً. 🌺 اگر مردم مى‏ دانستند كه چه فضيلتى در زيارت مرقد امام حسين عليه السلام است از شوق زيارت مى‏ مردند. 📚 ثواب الاعمال، ص ۳۱۹؛ به نقل از كامل الزيارات.
*✋ روزم بنامتان♥️* * ڪه خیالٺ بہ سرم مےآید* *دسٺ برسینہ دلم سمٺ مےآید* *بعد هر ذڪر ڪه بہ تو مےگویم* * اسٺ ڪه از دور وبرم مےآید* *🌷* *دستــ بر سینه* *ادبــ حڪم ڪند* *وقتــ قیــام* *رو به اربابــ* *دو عالــم دهے* *هرروز سلام✋* * ❤* *ساعت سه عرض ادب به سومین اختر آسمان هستی شاه کربلا*♥️ *دست بر سینه* *گـــــــذاریم* *و سلامی بدهیم* *اَلسلام علی الحسین* *وعلی علی بن الحسین* *وعلی اولاد الـحسین* *وعلی اصحاب الحسین* ✋ ** *التماس دعای زیارت 🙏* *زیارت دلتون قبول عاشقان*❤
📚زائری که امام حسین (ع) با تبسم جواب سلامش را داد عالم زاهد و وارسته، مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشکور قدس سره فرمود: در عالم رؤيا ديدم در مطهر حضرت عليه السلام مشرف هستم و آن حضرت نيز در آنجا تشريف دارند. در اين اثناء يک نفر معدي (دهاتي) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت نيز با جوابش دادند. فرداي آن شب که شب جمعه بود، به حرم امام حسين عليه السلام مشرف شدم و در گوشه ي حرم توقف کردم. ناگهان آن جوان عرب معدي را که در خواب ديده بودم، وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد، با لبخند به آن حضرت سلام کرد! ولي حضرت سيدالشهداء عليه السلام را نديدم و مراقب آن جوان عرب بودم تا از خارج شد. به دنبال او رفتم و سبب لبخندش را در هنگام سلام دادن به امام عليه السلام پرسيدم. و تفصيل خواب خود را نيز برايش نقل کردم و سپس گفتم: چه کرده اي که امام عليه السلام با لبخند به تو جواب مي دهند؟ جوان گفت: من و پيري دارم و در چند فرسخي زندگي مي کنيم. شبهاي جمعه که براي زيارت مي آمدم، يک هفته پدرم را سوار بر الاغ مي کردم و مي آوردم و يک هفته هم مادرم را مي آوردم. تا اينکه شب جمعه اي نوبت پدرم بود، چون او را بر الاغ سوار کردم؛ مادرم گريه کرد و گفت: مرا هم بايد ببري! شايد تا هفته ي ديگر زنده نباشم! به مادرم گفتم: امشب باران مي بارد و هوا سرد است و بردن دو نفر مشکل است. اما نپذيرفت! ناچار پدرم را سوار کردم و مادرم را بر دوش کشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم امام حسين عليه السلام رسانيدم. چون در آن حالت همراه با پدر و مادرم وارد حرم شدم، حضرت سيدالشهداء عليه السلام را ديدم و سلام کردم. آن بزرگوار نيز به من لبخند زدند و جوابم را دادند و از آن وقت تا به حال، هر شب جمعه که به کربلا مشرف مي شوم، حضرت امام حسين عليه السلام را مي بينم و ايشان با تبسم جوابم را مي دهند. 📚منبع : داستانهاي شگفت ص 255 - کرامات الحسينيه ج 1، ص 97. اللهم عجل لولیک الفرج
❇️جمهوری اسلامی، است. ✨سردار : 🔹جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین‌بن علی (علیهما السلام)، است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (صلی الله علیه وآله وسلم)