eitaa logo
غریبه ی آشنا
256 دنبال‌کننده
75 عکس
80 ویدیو
0 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم _رزمنده جان به کف اسلام ... کپی حلال .. هدف ترویج اندیشه اسلامی وتشیع ...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از غریبه ی آشنا
‌ رفیقم ازم پرسید طلبه بشم یا برم دانشگاه ؟ بزرگترین وظیفه‌ی ما اینه که توی راهی قدم برداریم که به درد جمهوری اسلامی بخوریم و دردی رو دوا کنیم . هر آدمی ویژگی هایی داره استعداد هایی داره و مسیر موفقیتش متفاوت از کس دیگه ای هست . شهید آوینی نویسنده و هنرمند بود شهید همت معلم بود شهید ابراهیم هادی ورزشکار بود شهید ردانی پور طلبه بود حالا این وسط باید با خودت بسنجی توی کدوم مسیر میتونی به درد اسلام بخوری ؟
دلم هوای حرم کرده‌است می‌دانی؟ دلم هوای دو رکعت نمازِ بالا سر
در نمازم چون رسیدم به صراط المستقیم جان و دل فریاد می‌زد چشمِ یار است آن صراط . . - حسین شفیع‌زادہ
از خلوتی راه سعادت نهراسید مولا علی:)
خون‌میچکدازدیده‌درین‌کنج‌صبوری این‌صبرکه‌من‌می‌کنم‌افشردن‌جان‌است
غریبه ی آشنا
ما دویدیم ببخشید جسارت کردیم 🥲
خدا افزون کند در هجر تو، صبر کم ما را...!
زمانِ بستر جاری عشق است تا انسانها را در خود به خدا بِرساند وتمامیِ آنچه در زمان حدوث می یابد باقي است . [آسِد‌ مرتضیٰ آوینی]
ما به فطرت خویش بازگشته ایم ودر آن حسین بن علی را یافته ایم و این چنین است اگر حسین را ندیده حسین حسین میکنیم
از خدا پروا کنید تا پر ، وا کنید (چ)
یک گوشه از رواقِ تو،جا داشتن بس است مارا همین امام رضا داشتن بس است
گر هشت رضا و نُه جواد است، بگذار که هشتَم گروِ نُه باشد
سلطان ما ست آنکه بدون غرور و ناز دورش شلوغ بود و سراغ گدا گرفت
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته ست گنه‌کار نیاید
زندگی پرنوسانی داشت! روزی را گذرانده که نان او فقط همان مقداری است که شب با همسر و فرزندانش بخورد، و وقتی آن را انفاق کرد دیگر چیزی در خانه نداشت. ایامی هم بر او گذشت که در راس بزرگترین کشورِ روز دنیا بود؛ و بیت المال عظیمی در اختیارش بود و وسایل برای هر نوع تنعمی که میخواست، فراهم بود. _ اما • نه آن روزی که چیزی نداشت • نه آن روز که بیش از همه داشت؛ هیچوقت "من" او "من" نبود همیشه "من" او "ما" بود! همیشه خودش را فراموش کرده بود و در فکر دیگران بود..... | انسان‌کامل،ص۲۸۰
بیچاره ی غمت را راهی بجز نجف نیست . . دریاب این گدا را تا سمت شر نرفته . .
هر بار که نگاهت می‌کنم جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند ؛ در این سرزمین هنوز چیزی هست که ارزش زندگی کردن دارد .
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی... _ حافظ شیرازی
صد نغمه ز دل از غم هجرانِ تو گفتیم، در کنجِ قفس، مرغِ غزل‌خوانِ تو هستیم