#خاطرات_شهدا
پشت دار قالی نشسته بودم. آمد ، دولا شد و پایم را بوسید. گفت ،
خیلی از شما شرمندهام . خانهداری ، بچهداری و حالا قالیبافی میکنی؟
خیلی زحمت میکشی ، کاری میخواهم انجام دهم و انجامش به رضایت شما و بابا بستگی دارد !
میخواهم درس حوزه بخوانم، اجازه میدهی؟! گفتم ،
به یک شرط. اینکه تلاش کنی تا تو هم یکی مثل#شهید_مطهری شوی.
شرطم را قبول کرد. ، جان حضرت زهرا (س) را قسم خورد که در این راه کمکاری نکند....
#شهیدمحسن_آقاخانی
📚 🔹
📌راهی که "شهید بصیر" دید،امروز زائران اربعین میروند
🔸دختر شهید حاج سردار حسین بصیر، فرمانده لشکر ۲۵ کربلای مازندران روایت میکند: پدرم، مردی بود که شوق کربلا در رگهایش میجوشید.
🔹همیشه میگفت: «وقتی راه کربلا باز شود، اولین زائران باید پدر و مادرها، همسران و فرزندان شهدا باشند. خودم میخواهم پشت فرمان اتوبوسشان بنشینم و آنها را تا حرم ارباب ببرم.»
▪️آن روزها، هنوز گرد و غبار جنگ بر دلها نشسته بود و پدر، هم آرزوی زیارت کربلا را در دل داشت و هم رؤیای آزادسازی بیتالمقدس را.
▫️باور داشت که این جاده، روزی با خون شهیدان باز خواهد شد و مردم آزاده، بیهراس از دشمن، به سوی حسین(ع) خواهند رفت.
□امروز، سالها پس از پرکشیدنش، پدرم در جوار ارباب بیکفن، به زائران اربعین مینگرد؛ زائرانی که از دورترین شهرها، با دلهای آتشگرفته و پای پیاده، خاک مسیر را میبوسند.
●هر گامی که برمیدارید، گویی جای پای شهیدی را دنبال میکنید که نتوانست این راه را تا پایان برود. شما «نایبالشهید» هستید؛ امانتدار آرزویی که در دل پدرم و هزاران شهید دیگر شعله میکشید.
🔻پس وقتی به گنبد طلایی میرسید، سلامشان را برسانید؛ سلام رزمندگانی که جاده کربلا را با خون خود هموار کردند تا امروز شما، بیهیچ مانع، میهمان آقاجان باشید.
🖋راوی: دختر شهید حاج حسین بصیر
#اربعین
#نایبالشهید
#خاطرات_شهدا
#شهید_حاجحسین_بصیر
🇮🇷🌷🇮🇷
https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen