|أَشْکْ|
❤️
•
حُسینُ مِنِّی
حُسِینِ مَنَی
با اشکِ تو آمیخت خدا آب و گِل ما
ای حضـرتِ نزدیـکتر از مـا،به دلِ ما
@ashk128
|أَشْکْ|
🍂
•
وقتی که تو فکه غروب میشه
انگار تازه روز شروع میشه،
شروع روز تو فکه از غروبه...
غروب میفهمی چند چندی
غروب میفهمی دلتنگی
غروب میفهمی عاشقی
غروب غروب غروب
امان از غروب و دلتنگی هاش...
در فَكّـه
روایت همچنان جاریست...
@ashk128
|أَشْکْ|
🍂
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
عَلَم کِشا
میون دارا
ناجایا
انتظامیا
سپاهیا
سردارا
انقلابیا
خبر بدید به اباالفضلیا
یار اومده،
علمدار اومده...
@ashk128
|أَشْکْ|
🍂
•
دو تا دستشو و یه چشمشو
تو خنثیسازی مین
از دست داده بود؛
ازش پرسیدن:
شما قشنگترین اتفاقِ تو جنگُ،
کدوم اتفاق میدونی؟
گفت:
جانبازشدن خودم...
|جانبازعلیفریدوننژاد|
@ashk128