#کرامتی_از_سید_بحرالعلوم
مرحوم میرزا محمد ابراهیم کرباسی اصفهانی از شاگردان #سید_بحرالعلوم بوده و گفته است به مسجد سهله رفتم دیدم سید بحر العلوم ایستاده به نماز و تمام صحن پر از جمعیت است و به او اقتدا کردند. من نزدیک در اقتدا کردم و تا سلام گفتم، دیدم جمعیتی در کار نیست.
به سید بحرالعلوم گفتم این ها#جن بودند، فرمود:از کجا ملائکه نبودند ؟
روزنه های از عالم غیب ص۲۸۵
https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
#سید_بحرالعلوم (رحمة الله علیه) مبتلای به مرض خفقان شده بود و با این مرض در ایام تابستان به جهت یکی از زیارتهای مخصوصه حضرت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) از نجف اشرف خارج شدند و آن روز بسیار گرم بود. مردم تعجب نمودند که سید با این مریضی و گرمای هوا چگونه عزم سفر کرده است و از جمله همسفریهای ایشان#شیخ_حسین_نجف(رحمة الله عليه) بود که از علماء معروف عصر سید بود.
هنگامی که بر مرکبهای خود سوار شدند و به راه افتادند، ابری در آسمان پیدا شد و بر سر آنها سایه افکند و نسیمی خنک نیز وزیدن گرفت و هوا به قدری سرد و خنک شد که گویادر سرداب هستند.
آن ابر همچنان بر سر آنها سایه افکنده بود تا اینکه نزدیک «خان شور»رسیدند، در آنجا کسی از آشنایان شیخ حسین پیدا شد که مرحوم#شیخ_حسین_نجف، برای احوالپرسی و مکالمه ایستاد و سید به راه خود ادامه داد.
آن ابر بر سر سید سایه افکند و همراه سید بود تا اینکه وارد کاروانسرا شدند آفتاب بر سر شیخ حسین تابید، به قدری هوا گرم بود که حالش متغیر شد و از مرکب به زمین خورد و بیهوش شد، چون هم سنش زیاد و هم بنیه اش ضعیف بود. او را برداشتند و به کاروانسرا رساندند.
بعد از اینکه به هوش آمد به سید بحرالعلوم گفت:
«سيدنا لم لم تدركنا الرحمة»یعنی چرا رحمت ما را فرا نگرفت.
سيد بحر العلوم در جواب فرمودند:
«لم تخلفتم عنها..»
یعنی چرا از رحمت تخلف کردید.
بعضی از بزرگان گویند: در این
جواب سید، توریه ای بسیار لطیف
وجود دارد.
منبع:امام زمان و سید بحرالعلوم ص۲۱تا۲۳
https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea