eitaa logo
اختران علم و عمل
11.9هزار دنبال‌کننده
588 عکس
174 ویدیو
0 فایل
کانال مذهبی وسیاسی کپی آزاد و بلا مانع است. ایدی حقیر👇👇 @darmahzareolama کانال تبلیغات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707606947C7df93ecd6d
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز بعد از نماز جماعت یک مرد روستایی به خدمت آیت الله شاه آبادی می رسد و می گوید: هر وقت من نمازم را به شما اقتدا می کنم، را می بینم که جلوتر از شما به نماز می ایستند. آقا از او می پرسند شغل شما چیست؟ او می گوید مرد کشاورزی هستم که از یکی از روستاهای ورامین محصولات خود را به شهرمی آورم و می فروشم. آقاپرسیدند :غذا چه میخوری؟ روستایی پاسخ میدهد از محصولات خودم. روز بعد همان مرد خدمت آقای شاه آبادی می رسد و عرض می کند که من امروز آن سید را ندیدم. آقای شاه آبادی می پرسند امروز غذا چه خورده ای؟ مرد روستایی پاسخ می دهد که از بازار تهیه کردم آقای شاه آبادی می فرمایند: به همین دلیل است که آن سید را ندیده ای. آسمانی ص۴۱ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در منزل آیت الله مروارید آیت الله بهجت فرمود: در رشت یک اهل منبر بود که می گفت: وقتی بالای اول منبر می روم و به امام حسین علیه السلام سلام می دهم، اگر جواب مرا داد منبر را ادامه می دهم، و گرنه از مردم عذر خواهی می کنم و به پایین می آیم. شخصی از او سوال کرد چه کار کردی که به این مقام رسیدی ؟ گفت: یک مجلسی بود دو تا منبری قبل از من به منبر رفتند و من در دل گفتم: طوری باید صحبت کنم که منبر او را خراب کنم ولی بعد پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با نفس خودم مبارزه کنم، بنابراین تا چهل روز به منبر نرفتم و خداوند این عنایت را به من کرد. نکته های ناب از آیت الله العظمی بهجت ص۱۴۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند : زنی بود که شوهرش سید و از دوستان جناب شیخ بود، او خیلی شوهر را اذیت می کرد. پس از چندی آن زن فوت کرد هنگام دفنش جناب شیخ حضور داشت. بعد فرمودند: روح این زن جدل می کند که خوب مردم که مردم چطور شده ! موقعی که خواستند او را دفن کنند اعمالش به شکل سگ درنده سیاهی شد، همین که خانم فهمید که این سگ باید با او دفن شود متوجه شد که چه بلایی در مسیر زندگی بر سر خود آورده، شروع کرد به التماس و التجاء و نعره زدن ! دیدم که خیلی ناراحت است، لذا از این سید خواهش کردم که حلالش کند، او هم به خاطر من حلالش کرد، سگ رفت و او را دفن کردند. در محضر صاحبدلان ص۱۵ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آقای سید عبدالکریم کشمیری (ره) فرموده است: یک بار از مرحوم آقای قاضی (قدس سره) درخواست و راهنمایی رسیدن به آن را کردم. ایشان فرمودند: این ذکر را بسیار بگو: «اللَّهُمَّ أَغْنني بحلالك عَنْ حرامک وَ بِفَضْلِكَ عَمَّن سواک)) که این خود کیمیاست. جمال آفتاب ص۲۰۱ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آقا سید علی قاضی (قدس سره) به جناب حاج شیخ محمد تقی آملی رحمه الله تعالی علیه در شیوه ی قرائت قرآن فرموده بودند که قرآن کریم را باید ایستاده و رو به قبله در حالی که قرآن را بر روی دو دست گرفته ای و دستانت را به سوی آسمان بلند نموده ای و همراه با تأمل در آیات شریفه قرائت نمایی در این صورت است که حالات معنوی خاصی برای شما حاصل خواهد شد منبع:در محضر صاحبدلان ص۲۶۹ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از دوستان شیخ از او نقل می کند که فرمود: ((در مسجد جمعه ی تهران، شبها می نشستم و حمد و سوره ی مردم را درست می کردم، شبی دو بچه با هم دعوا میکردند یکی از آنها که مغلوب شد برای این که کتک نخورد آمد پهلوی من نشست، من از فرصت استفاده کردم، حمد و سوره اش را پرسیدم، و این کار آن شب ،همه ی وقت مرا گرفت. شب بعد درویشی نزدم آمد و گفت: من علم كيميا، سيميا، هيميا و لیمیا دارم و آمده ام به شما بدهم،مشروط به این که ثواب کار دیشب خود را به من بدهید . به او پاسخ دادم: نه اگر اینها به درد می خورد به من نمی دادی. منبع:کیمیای محبت ص۵۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حاج شیخ حسین ازغدی ساعت ساز می گفت :برادری داشتم مصروع که در اثر حمله ی صرع در جوی آب افتاده و مرده بود. آب جنازه ی او را برده بود و جسد در زیر پلی مانده بود. چون جسد مانع جریان آب می شد آبیاران به جستجوی علت بند آمدن آب پرداختند و جنازه را پس از یکی دو ساعت از زیر پل بیرون کشیدند. خلاصه جنازه را روی زمین خواباندیم و با پارچه ای آنرا پوشاندیم. در آن هنگام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در ده ما که «حصار» نام داشت ساکن و به ریاضتی مشغول بودند.باری گریه کنان به خدمتشان رفتم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم آن مرد بزرگ بالای سر جسد برادرم حضور یافتند و با انگشت خود بر پیشانی او اشارتی کردند و دعایی خواندند. ناگاه برادرم که قریب دو ساعت زیر پل در آب مغروق مانده بود، عطسه ای کرد و برخاست. در محضر صاحبدلان ص۱۳۵ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حجت الاسلام منافی نقل می کرد: مرحوم شیخ بهایی مارهای نجف را طلسم کرده بود و به همین جهت تاکنون که حدود سیصد سال از وفات شیخ بهایی میگذرد شنیده نشده که مارهای نجف کسی را نیش بزنند .حجره ی من سوراخ هایی داشت که همواره مار از سوراخی به سوراخ دیگر می رفت.اما به خاطر آن طلسم کمترین هراسی پیدا نمی کردیم. منبع:سینای معرفت ص۲۱۱ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
روزی آیت الله بهجت فرمودند: یکی از علمای نجف اشرف به جهت بیماری به تهران می آید و بعد از مراجعه به پزشک و تشکیل کمیسیون پزشکی بنا بر آن میشود که آقا از ناحیه ی مغز عمل جراحی شود، آقا خیلی وحشت زده شده و سخت ناراحت میشود و اجازه می گیرد به مشهد مقدس مسافرت نماید. پس از تشرف و توسل شبی در خواب می بیند، آقای بزرگواری نزد ایشان می آید و میفرماید: چرا اینقدر ناراحت هستید صلاح دیده شد که عمل نشوید و با دارو معالجه شوید. از خواب بیدار می شود و می گوید: نتیجه گرفتم، به تهران برویم.به تهران می آیند، پس از مراجعه مجدد به پزشک، رئیس کمیسیون طبی به او می گوید: ناراحت نباشید صلاح دیده شد که عمل جراحی انجام نشود، با دارو معالجه می کنیم. با تطبیق این گفتار در خواب و بیداری بر یقین او افزوده می شود و با توسل به ثامن الحجج عليه السلام معالجه نموده و شفا می یابد. برگی از دفتر آفتاب ص۲۱۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
درباره مکاشفات آیت الله سید عبدالکریم کشمیری نقل است: استاد در منزل یکی از اهل سلوک بودند که شیخی فاضل از اهل آذربایجان نزدایشان آمد و گفت: دخترم مریض است و التماس دعا دارم. در همان حال استاد فرمودند: یک مرتبه تابوت و جنازه ی آن دختر در جلوی چشمم پدیدار شد و فهمیدم که آن دختر می میرد و خوب هم نمی شود. بعد از یک هفته خبر رسید که آن دختر مرد. منبع:آفتاب خوبان ص۴۹ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
شخصی در مجلسی مشغول سحر و جادو بود. فرزند شیخ رجبعلی خیاط که در آن مجلس حضور داشت نقل میکند که من جلوی کار او را گرفتم، جادوگر هر چه کرد، نتوانست کاری انجام دهد، سرانجام متوجه شد که من مانع کار او هستم و با التماس از من خواست که نان مرا نبر سپس قالیچه ای گرانبها به من هدیه داد. قالیچه را به خانه بردم هنگامی که پدرم آن را دید فرمود: «این قالیچه را چه کسی به تو داده است که از آن دود و آتش بیرون می آید؟! زود آن را به صاحبش برگردان. در محضر صاحبدلان ص۱۰۷ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
جناب حجة الاسلام آقای علامه لاهیجانی انصاری (ره) می فرمودند: روزی از حضرت آقا سید علی قاضی پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابد؟ در جواب فرمودند: پس از پنج بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان، بسیار بگو: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنى فى دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ التي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تَشَاءُ)) تاگشایش یابد. معاد شناسی علامه طهرانی ،ج۷ص۲۳۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: اگر ما برای تعجیل فرج دعا نکنیم، یا در دعا کردن جدی نباشیم، یا آثار جدیت در ما نباشد، به ضرر دنیای ما هم خواهد بود، چه رسد به آخرت؛ 🔸 و از شروط استجابت دعا، توبه از معاصی است. 📚کتاب حضرت حجت(عج)، ص٢٣٢ مجموعه فرمایشات آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت حجت ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 📝 اگر انسان در مواقع شدت و خطر در صحنه‌های گناه، خدا را یاد کند و آن را بر فعل حرام ترجیح دهد و حلوای به این لذیذی را برای خدا ترک کند، خدا می‌داند که چه حلوایی نصیبش می‌شود! 📚در محضر بهجت، ج۳، ص۲۰۷ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸در محضر استادمان آیت‌الله قاضی بودیم. 🔹ایشان فرزندان زیادی داشتند؛ چون چند عیال داشتند؛ 🔸بچه‌ها می‌آمدند، می‌گفتند: پول بدهید! 🔹ایشان می‌فرمودند: نیست! 🔸در آخر که بچه‌ها رفتند، آقای قاضی فرمودند: من اگر بخواهم، طلا هم حاضر می‌شود! استاد من هم می‌توانست این کار را بکند، ولی ما نمی‌کنیم! ✨هدف از خلقت ما این است که بنده‌ی خدا شویم، مقام بندگی خدا، بسیار مقام بالایی است. 🔸 ما خلق نشده‌ایم که حتماً دارای کشف و کرامات باشیم، بلکه غرض اصلی، عبودیّت و بندگی است. چه مقامی بالاتر از این که خداوند رب‌ّالعالمین از انسان راضی باشد؟! 📚برگی از دفتر آفتاب، ص٢٣٠ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
💐🍃 میلاد سراسر نور و سرور خاتم‌الانبیاء والمرسلین، رحمةٌ لِلعالمین، ستوده در آسمان و زمین، پیام‌آور اخلاق و مهر و مهرورزی، حضرت محمد مصطفی صلّی‌اللّه علیه و آله وسلم، و ششمین ستاره تابناک ملکوت ولایت و امامت، پیشوای سعادت و راستی، امام جعفر صادق علیه‌السلام مبارکباد 🌺🌻🍃 ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 💠مراد از این روایت که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید: «إِن الله‌ تَعالی خَتَمَ النبُوَةَ بی؛ خداوند نبوت را به من خاتمه داده است»، ختم وحی است، نه انقطاع فیض؛ 🔹اما افسوس که میان آن حضرت و تلامیذ او [که دارای شأنیت فیض نبوت هستند] جدایی انداختند! 📚در محضر بهجت، ج٣، ص٢۶٨ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
ایت الله خوانساری: امام هیچ گاه غیبت نمی کردند. سیره شان این بود که اگر حس می کردند کسی می خواهد اسم شخصی را ببرد یا بلند می شدند می رفتند و یا جلوگیری می کردند. منبع:برداشت‌هایی از سیره امام خمینی ج۳ص۲۹۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیة الله مصباح یزدی می فرمایند: یکی از دوستان می گفت خانواده ما باردار بود. نزدیک ماه رمضان بود و من میخواستم به مسافرت بروم برای خداحافظی و التماس دعا خدمت آیة الله آقای بهجت رفتم ایشان برای من دعا کردند و فرمودند: در این ماه خدا پسری به شما عطا خواهد کرد اسمش را بگذارید محمدحسن. بنده به ایشان چیزی نگفتم و ایشان هیچ اطلاعی نداشتند که خانواده ما حامله وطبعاً راهی نبود برای این که بدانند فرزند پسر است یا دختر وکی متولد میشود. بچه ما شب نیمه رمضان که تولد امام حسن بود متولد شد و ایشان جلوتر اسمش را گذاشتند و فرمودند: اسمش را بگذاریدمحمد حسن. منبع:فریادگر توحید ص۷۰ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
همسر مکرمه آیت الله شیخ محمد کوهستانی نقل می کند: برخی از شبها مرحوم اقا در رختخواب هم مناجات می کرد و مشغول ذكر بود، هرگاه احساس می کرد که یکی از اعضای خانواده بیدار است و متوجه تضرع او می شود ذکر را قطع می کرد. منبع:بر قله پارسایی ص۱۰۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله ملافتح علی سلطان ابادی، مفسر بی بدیل، عالم ربانی و، مجمع تقوی و ورع ، صاحب کرامات باهره است . فرمودند: مرحوم شیخ عبدالکریم حائری نقل کرد که: در مجلس میرزا محمد تقی شیرازی بودیم و آقای شیخ فضل الله نوری هم حضور داشت. شیخ ژولیده ای_ که همان آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی بود _ وارد شد. میرزا خیلی او را تحویل گرفت و ما اصلا اعتنایی به او نکردیم. مسئله ای مطرح شد آخوند گفت: این مسئله این طور نیست که شماتصور می کنید! مطلب صحیح ،این است. میرزا (مطلب او را )نوشت و برای او خواند، سپس پرسید : مطلب، همین طور است؟ او پاسخ داد : آری. بعد( آخوند به من اشاره کرد و )پرسید:این کیست؟ میرزا، (بنده را )معرفی نمودند. آخوند گفت: عبدالکریمی هست که در قم، علم ریاست بلندمی کند و مؤسس حوزه ی علمیه می شود. نکند همین باشد؟! (بعدها آیت الله عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم شد)سپس با اشاره به شیخ فضل الله پرسید :این کیست؟ میرزا، شیخ فضل الله(نوری) را معرفی کرد. آخوند گفت: شیخ فضل الله را در تهران به دار می زنند. نکند همین باشد؟! آقا شیخ عبدالکریم گفت: با همه ی این حرف ها، آخوند برای من اهمیتی پیدا نکرد (تا این که )بعد دیدم موقع رفتن ،میرزا، کفش او را پیش پایش جفت کرد! منبع:زمزم عرفان (مصاحبه های آیت الله ری شهری با آیت الله بهجت) ص۱۵۷،۱۵۹ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
انسان باید در همه چیز همتش بالا باشد. به تقوای کم، قناعت نکن. به ایمان کم، قناعت نکن.به یقین کم، قناعت نکن. برو بالا و در عالم پرواز کن. چرا در کلاس اول مانده ایم. همان طور که بچه ها در این فکر هستند که از کلاس اول به کلاس دوم و از کلاس دوم به کلاس سوم... بعد هم به دانشگاه بروند؛ ما هم باید در ایمان و تقوا همین طور باشیم شبانه روز باید اضافه شویم. ما خیلی جا داریم و میتوانیم برویم بالا. خیلی میتوانیم پرواز کنیم. ولی در این کلاس اول مانده ایم ترس از این است که بمیریم و در همین کلاس باشیم. منبع:طریق دوست ص۸۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مرحوم استاد ما،حاج شیخ اکبر برهان، پسری داشت به نام علی اصغر. این پسر فوت کرد. آقای برهان خیلی برای این بچه ناراحت بود. یک شب خواب دید. این بچه بزرگ شده و نااهل شده همه ی مردم هم می گویند،این هم پسر آقا!ابروی ایشان را برده بود. از خواب بلند می شود و متوجه می شود خواب دیده است. خوشحال می شود که اگر این پسر می ماند، یک بچه ی لاتی میشد که آبروی او را می برد.و صلاح در این بوده که بمیرد. از آن به بعد، دیگر ناراحت نبودند. منبع:طریق دوست ص۱۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
زمانی که حضرت آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی (۱۳۶۶ - ۱۲۸۲ قمری) در مشهد مقدس اقامت داشت به مناسبت سوگواری حضرت امام حسین در مکانی واقع در بالا خیابان، منبر می رفتند. شب، هنگامی که ایشان بالای منبر مشغول سخنرانی بودند، صدای عربده ای از بیرون مجلس شنیده شد. ایشان از مردم پرسیدند که چه خبر است؟ گفتند: رئیس شهربانی مست شده ، می کشد!! آقا با ناراحتی میفرماید: «به جدم قسم از منبر پایین نمی آیم تا خداجزای او را بدهد)) لحظه ای بعد به آقا خبر دادند که رئیس شهربانی، با، نقش بر زمین شده و به درک واصل گردیده است . منبع:حاج آقا حسین قمی قامت قیام ص۱۶۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
🔆یکی از علمای تهران، درباره حضرت آیت الله سیداحمدخوانساری می کرد که در اواخر عمر ایشان که دچار بودند به عیادتشان رفتم. 🔆 ایشان به من فرمود :در یکی از روزها شخص ناشناسی پیش من آمد و گفت: من هستم. 🔆 گفتم: برای روح آمده‌ای؟ 🔆 گفت :نه. برای عیادت آمده ام و اگر مشکلی داری بگو تا کنم. 🔆 گفتم :قسمتی از پایم می کند. آن شخص دستش را بر پایم کشید و درد برطرف شد. 🔆 موقع گفت: قبض روح می آیم. 🔆 10روزبعدایت الله خوانساری از رحلت فرمود. وفات:۳۰دی ۱۳۶۳شمسی مرقد:حرم حضرت فاطمه معصومه https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از کسانی که زیر سایه ی عرش الهی اند، نماز خوانهای خوب هستند. آنهایی که نماز خوب میخوانند؛ تقلید صحیح ،حمد درست با حضور قلب. از نماز لذت ببرید،کیف کنید، همان طور که گرسنه از غذا لذت می برد. طریق دوست ص۵۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در زمان شیخ مفید شخصی از روستایی به خدمت ایشان رسید و سؤال کرد: زنی حامله فوت کرده و بچه اش زنده است آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد، یا اینکه به همان حالت او را دفن کنیم؟ شیخ فرمود: زن را با همان حمل دفن کنید. آن مرد برگشت، ولی متوجه شد که سواری از پشت سر می تازد و می آید. وقتی نزدیک او رسید گفت: «ای مرد!شیخ فرمود: شکم زن را بشکافید و طفل را بیرون آورید، بعد او را دفن کنید. مرد روستایی همین کار را کرد. پس از مدتی ماجرای آن سوار را برای شیخ مفید نقل کردند. ایشان فرمود: من کسی را نفرستاده بودم معلوم است که آن شخص حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده اند. حال که ما در احکام شرعی اشتباه می کنیم همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم! لذا در خانه خود را بست و بیرون نیامد. اما از ناحیه مقدسة حضرت صاحب الامر توقیعی برای شیخ صادر شد. مضمون توقیع این بود که بر شما فتوا دادن است؛ و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید. با صدوراین توقیع، شیخ مفید بار دیگر به مسند فتوا نشست. منبع:برکات حضرت ولی عصر ص۱۷۲ج https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیت الله امامی کاشانی در جلسه سوم مجلس ختمی که در مسجد اعظم قم، از طرف اساتید حوزه علمیه قم برگزار شده بود، در سخنرانی خود فرمودند: یکی از افرادی که مورد وثوق است و گاهی اخباری را در دسترسم قرار می دهد، گفت: به منظور شرکت در تشییع جنازه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی از تهران به قم رفتم و به مسجد امام حسن مجتبی رسیدم. در آنجا به دو نفر از اصحاب حضرت حجت (ارواحنا فداه)برخورد کردم. آنها به من گفتند: امام زمان در مسجد امام حسن عسکری تشریف دارند، برو آقا را ملاقات کن.با عجله خودم را به مسجد امام حسن عسکری رساندم و وارد مسجد شدم. در آن هنگام اذان ظهر را گفته بودند. من متوجه شدم که حضرت با سی نفر از اصحاب، مشغول نماز هستند اقتدا کردم و بعد از نماز حضرت فرمودند: «ما از همین جا تشییع می کنیم)) و از مسجد خارج شدیم و دنبال جمعیت با آقا رفتیم تا به صحن رسیدیم. منبع:عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۳۶۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله آقا نورالدین عراقی شخصیتی است که امام زمان را ملاقات کرده بود و حضرت به ایشان فرموده بودند:(تو اویس زمانی) اویس قرنی از اصحاب درجه اول آقا امیرالمومنین بود. 1️⃣برای مرحوم (آیة الله) آقا نورالدین عراقی خبر آوردند که حاج آقا صابر فوت شده، به زیارت کربلا رفته و در همان کربلا فوت شده است. ((حاج آقا صابر از معمرین و خودش هم پیش نماز و اهل منبر بود و خیلی آدم معتبری بود )) وقتی خبر فوت حاج آقا صابر را به آقا نورالدین رساندند، ایشان سرش را روی کرسی که بود گذاشت، قدری طول کشید و بعد سرش رابلند کرد و گفت: «نه،دروغ است)). گفتند: از کجا میگویید؟ فرمود: «چون وقتی مؤمنی از دنیا می رود هاتفی در میان آسمان و زمین ندا میکند که فلان مؤمن فوت شد و من هر چه گوش دادم، نشنیدم،دروغ است)). بعد هم همین طور شد، دروغ بود . (و بعدها وی در قم فوت شد). منبع:شرح احوالات حضرت آیت الله العظمی اراکی ص۲۸۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در کتاب قصص العلماء می گوید: عبادت این بزرگوار بنحوی بود که از نصف شب تا بصبح به گریه و زاری و تضرع اشتغال داشته و در صحن کتابخانه اش مانند دیوانگان می گردید و دعا و مناجات می خواند و برسرو سینه اش می زد تا صبح . منبع:اسلام مجسم ج۱ص۵۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی: همان طور که اگر از چراغ قرمز عبور کنی جریمه ات می کنند. دین هم چراغ قرمز و چراغ سبز دارد.چراغ قرمز دین، حرام خداست و چراغ سبز حلال خدا. اگر کسی چراغ قرمز دین را مراعات کند چراغ سبز را هم رامراعات کند به این آدم میگویند «با تقوا» منبع:طریق دوست ص۴۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea