eitaa logo
اختران علم و عمل
11.9هزار دنبال‌کننده
587 عکس
171 ویدیو
0 فایل
کانال مذهبی وسیاسی کپی آزاد و بلا مانع است. ایدی حقیر👇👇 @darmahzareolama کانال تبلیغات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707606947C7df93ecd6d
مشاهده در ایتا
دانلود
زمانی که حضرت آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی (۱۳۶۶ - ۱۲۸۲ قمری) در مشهد مقدس اقامت داشت به مناسبت سوگواری حضرت امام حسین در مکانی واقع در بالا خیابان، منبر می رفتند. شب، هنگامی که ایشان بالای منبر مشغول سخنرانی بودند، صدای عربده ای از بیرون مجلس شنیده شد. ایشان از مردم پرسیدند که چه خبر است؟ گفتند: رئیس شهربانی مست شده ، می کشد!! آقا با ناراحتی میفرماید: «به جدم قسم از منبر پایین نمی آیم تا خداجزای او را بدهد)) لحظه ای بعد به آقا خبر دادند که رئیس شهربانی، با، نقش بر زمین شده و به درک واصل گردیده است . منبع:حاج آقا حسین قمی قامت قیام ص۱۶۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
🔆یکی از علمای تهران، درباره حضرت آیت الله سیداحمدخوانساری می کرد که در اواخر عمر ایشان که دچار بودند به عیادتشان رفتم. 🔆 ایشان به من فرمود :در یکی از روزها شخص ناشناسی پیش من آمد و گفت: من هستم. 🔆 گفتم: برای روح آمده‌ای؟ 🔆 گفت :نه. برای عیادت آمده ام و اگر مشکلی داری بگو تا کنم. 🔆 گفتم :قسمتی از پایم می کند. آن شخص دستش را بر پایم کشید و درد برطرف شد. 🔆 موقع گفت: قبض روح می آیم. 🔆 10روزبعدایت الله خوانساری از رحلت فرمود. وفات:۳۰دی ۱۳۶۳شمسی مرقد:حرم حضرت فاطمه معصومه https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از کسانی که زیر سایه ی عرش الهی اند، نماز خوانهای خوب هستند. آنهایی که نماز خوب میخوانند؛ تقلید صحیح ،حمد درست با حضور قلب. از نماز لذت ببرید،کیف کنید، همان طور که گرسنه از غذا لذت می برد. طریق دوست ص۵۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در زمان شیخ مفید شخصی از روستایی به خدمت ایشان رسید و سؤال کرد: زنی حامله فوت کرده و بچه اش زنده است آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد، یا اینکه به همان حالت او را دفن کنیم؟ شیخ فرمود: زن را با همان حمل دفن کنید. آن مرد برگشت، ولی متوجه شد که سواری از پشت سر می تازد و می آید. وقتی نزدیک او رسید گفت: «ای مرد!شیخ فرمود: شکم زن را بشکافید و طفل را بیرون آورید، بعد او را دفن کنید. مرد روستایی همین کار را کرد. پس از مدتی ماجرای آن سوار را برای شیخ مفید نقل کردند. ایشان فرمود: من کسی را نفرستاده بودم معلوم است که آن شخص حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده اند. حال که ما در احکام شرعی اشتباه می کنیم همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم! لذا در خانه خود را بست و بیرون نیامد. اما از ناحیه مقدسة حضرت صاحب الامر توقیعی برای شیخ صادر شد. مضمون توقیع این بود که بر شما فتوا دادن است؛ و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید. با صدوراین توقیع، شیخ مفید بار دیگر به مسند فتوا نشست. منبع:برکات حضرت ولی عصر ص۱۷۲ج https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیت الله امامی کاشانی در جلسه سوم مجلس ختمی که در مسجد اعظم قم، از طرف اساتید حوزه علمیه قم برگزار شده بود، در سخنرانی خود فرمودند: یکی از افرادی که مورد وثوق است و گاهی اخباری را در دسترسم قرار می دهد، گفت: به منظور شرکت در تشییع جنازه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی از تهران به قم رفتم و به مسجد امام حسن مجتبی رسیدم. در آنجا به دو نفر از اصحاب حضرت حجت (ارواحنا فداه)برخورد کردم. آنها به من گفتند: امام زمان در مسجد امام حسن عسکری تشریف دارند، برو آقا را ملاقات کن.با عجله خودم را به مسجد امام حسن عسکری رساندم و وارد مسجد شدم. در آن هنگام اذان ظهر را گفته بودند. من متوجه شدم که حضرت با سی نفر از اصحاب، مشغول نماز هستند اقتدا کردم و بعد از نماز حضرت فرمودند: «ما از همین جا تشییع می کنیم)) و از مسجد خارج شدیم و دنبال جمعیت با آقا رفتیم تا به صحن رسیدیم. منبع:عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۳۶۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله آقا نورالدین عراقی شخصیتی است که امام زمان را ملاقات کرده بود و حضرت به ایشان فرموده بودند:(تو اویس زمانی) اویس قرنی از اصحاب درجه اول آقا امیرالمومنین بود. 1️⃣برای مرحوم (آیة الله) آقا نورالدین عراقی خبر آوردند که حاج آقا صابر فوت شده، به زیارت کربلا رفته و در همان کربلا فوت شده است. ((حاج آقا صابر از معمرین و خودش هم پیش نماز و اهل منبر بود و خیلی آدم معتبری بود )) وقتی خبر فوت حاج آقا صابر را به آقا نورالدین رساندند، ایشان سرش را روی کرسی که بود گذاشت، قدری طول کشید و بعد سرش رابلند کرد و گفت: «نه،دروغ است)). گفتند: از کجا میگویید؟ فرمود: «چون وقتی مؤمنی از دنیا می رود هاتفی در میان آسمان و زمین ندا میکند که فلان مؤمن فوت شد و من هر چه گوش دادم، نشنیدم،دروغ است)). بعد هم همین طور شد، دروغ بود . (و بعدها وی در قم فوت شد). منبع:شرح احوالات حضرت آیت الله العظمی اراکی ص۲۸۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در کتاب قصص العلماء می گوید: عبادت این بزرگوار بنحوی بود که از نصف شب تا بصبح به گریه و زاری و تضرع اشتغال داشته و در صحن کتابخانه اش مانند دیوانگان می گردید و دعا و مناجات می خواند و برسرو سینه اش می زد تا صبح . منبع:اسلام مجسم ج۱ص۵۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی: همان طور که اگر از چراغ قرمز عبور کنی جریمه ات می کنند. دین هم چراغ قرمز و چراغ سبز دارد.چراغ قرمز دین، حرام خداست و چراغ سبز حلال خدا. اگر کسی چراغ قرمز دین را مراعات کند چراغ سبز را هم رامراعات کند به این آدم میگویند «با تقوا» منبع:طریق دوست ص۴۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند. جناب حجت الإسلام والمسلمين سید هاشم دستغیب شیرازی نقل میکرد: یکی از دوستانم خدمت آیت الله انصاری اظهار داشتند خیال مرا اذیت می کند ایشان التفاتی نمود و ضمنا فرمود: قرآن بخوان خود آن دوستم میگویدبا همان نگاه خیالات و اوهام رفتند و دیگر برنگشتند. در کوی بی نشانها ص۹۸ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یک روز آقا سید از شاگردان آیة الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی که خود صاحب کراماتی بوده اند برایم نقل می کردند : جوانی نزد من آمد و گفت پدرم در حال احتضار است مردم می گویند که از شما کارهایی بر می آید اگر پدر من برگشت من مسلمان میشوم. من با آن جوان به سمت منزلش رفتیم، وقتی که پشت در رسیدیم دیدم ملائکه قبض روح داخل خانه آمده اند. به درگاه الهی عرض کردم خدايا من دلم میخواهد این جوان مسلمان شود طوری عمر پدر او را طولانی کن. دیدم که ملائکه قبض روح رفتند بعد داخل خانه شدم دیدم پدرش را رو به قبله کرده بودند دست او را گرفتم و یک سوره حمدخواندم. یک دفعه بلند شد و شروع کرد به بوسیدن من و دور من چرخید. گفت: ملائکه قبض روح آمده بودند، من دیدم این آقا پشت در دعا کرد وملائکه رفتند. آن جوان مسلمان شد و در حال حاضر کارمند یکی از بیمارستانهای اصفهان میباشد. منبع:در کوی بی نشانها ص۱۱۸ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مردم نامه های زیادی برای آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی می نوشتند. وقتی از ایشان میخواهند بواسطه تسهیل در کار کاتب و محرر داشته باشند و خود مستقیماً جوابگوی نامه های فراوان نباشند. ایشان می فرماید : شما نمی دانید، نامه هایی به من نوشته میشود که سرتاپا فحش است،و من نمیخواهم کسی متوجه اینها بشود و کسی برود. منبع:حیات جاودانی ص۱۲۲ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حاج شیخ عباس قمی برای فرزندش نقل کرده است وقتی كتاب منازل الاخره را تألیف و چاپ کردم و به قم رسید، به دست شیخ که قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله می گفت افتاد. پدرم کربلایی محمد رضا از علاقمندان شیخ عبد الرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر می شد.شیخ عبد الرزاق روزها منازل الآخرة را برای مستمعین می خواند. روزی پدرم به خانه آمد و گفت شیخ عباس کاش مثل این مسئله گو می شدی و می توانستی منبر بروی و این کتاب را که امروز برای ما خواند بخوانی . چند بار خواستم بگویم ان کتاب از من است،اما هر بار خودداری کردم و چیزی نگفتم. فقط عرض کردم: دعا بفرمایید خداوند توفیقی مرحمت فرماید. منبع:حاج شیخ عباس قمی مرد تقوی و فضیلت ص۴۸،۴۹ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیة الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی شاگردانی داشت که نماز شب را در منزل خودشان میخواندند و نماز صبح را در خانه استاد و پشت سرایشان اقامه میکردند. یک شب یکی از شاگردان که از سادات بود، وقتی که برای نماز شب از خواب برخاست صحنه وحشتناکی را در منزل خود مشاهده کرد ((شاید در عالم رؤیا بود و شاید هم در بیداری)) به طوری که از شدت زشتی آن و ترس و ناراحتی نماز شب را فراموش کرد و با عجله خود رابه منزل استاد رساند و دق الباب کرد. آقا خودش به پشت در آمد. هنوز در را باز نکرده بود که فرمود: خودت را گم نکن چرا نماز شبت را نخواندی؟ خدا خواسته امتحانت کند. آن صحنه وحشتناکی که دیدی جان کندن یک آدم بود که خدا خواست تا عذاب او را به تو نشان دهد. منبع:عبرتها در آینه داستان ها ص۷۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
خطیب بزرگ شیعه مرحوم شیخ می گوید: یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر امام حسین شدم؛ شخصی در مقابل یکی از حجره های صحن شریف، کتابهای مذهبی می فروخت و من با وی سابقه آشنایی داشتم، چون مرا دید گفت: کتابی دارم که شاید برای شما نافع باشد و در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شما می باشد و قیمت آن این است که یک بار آن را برایم بخوانی. مرحوم شیخ عبدالزهرا می گوید: آن اشعار، قصيدة✨(علامه امینی در کتاب الغدیر ج۷ص۱۴ این قصیده را ذکر نموده است و می فرماید: در میان اصحاب ما معروف است که در هر مجلسی این قصیده خوانده شود،موجب تشریف فرمایی سرور عالم امکان به آن مجلس می شود))✨۔ گمشده من بود و مدتها در جستجوی آن بودم. آن را گرفتم و هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم، ناگهان سیدی از را دیدم که در برابرم ایستاده است وبه اشعارم گوش می دهد و گریه میکند. چون به این بیت رسیدم: ايقْتَلُ ظمآناحُسَينٌ بِكَرَبَلا وَ فِي كُلِّ عضو مِنْ أَنَامِلِهِ بَحْرٌ گریه آن بزرگوار و رو به ضریح امام حسین کرد و این بیت را تکرار می نمود و همچون می گریست همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم .برای دیدن ایشان از صحن خارج شدم تا شاید آن جناب را بیابم ولی ایشان را ندیدم. به هر کجا رو نمودم، اثری نیافتم. گویا از برابر چشمم غایب شده است. به یقین دانستم او حضرت حجت و امام منتظر بوده است. منبع:عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۳۹۶،۳۹۷ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیسی و روسی،که حملات و هجومها به ملت شیعه اوج گرفته بود،مرحوم آیت الله العظمی نائینی خیلی پریشان بودند و نگران از اینکه این وضع به کجا خواهد انجامید، نکند این کشور محب و دوستدارا امام زمان از بین برود و سقوط کند. در همین زمانها، شبی به امام عصر متوسل می شوند و در حال توسل وگریه و ناراحتی به خواب می روند و خواب می بینند:دیواری است به شکل نقشه ایران و این دیوار شکست برداشته و خم شده و در حال افتادن است. در زیر این دیوار،یک عده زن و بچه نشسته اند و دیوار دارد روی سر اینها خراب می شود. مرحوم نائینی وقتی این صحنه را می بینند به قدری نگران می شوند که فریاد می زنند ومی گویند: خدایا! این وضع به کجا خواهد انجامید؟ در این حال می بینند که حضرت ولی عصر تشریف آوردند و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده و در حال افتادن بود، گرفتند و آن را بلندکردند و دو مرتبه در جای خودش قرار دادند. سپس فرمودند: اینجا شیعه خانه ماست! ، خم می شود،،ولی ما نمی گذاریم سقوط کند ما نگهش می داریم. منبع عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۳۱۵ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از شاگردان خاص میرزا جواد آقا ملکی تبریزی می گوید: شبی در شاهرود خواب دیدم که حضرت همراه با جماعتی در صحرایی تشریف داشتند و گویا به نماز جماعت ایستاده بودند. نزدیک رفتم تا جمال مبارکشان را زیارت کنم و دست شریفشان را ببوسم در این هنگام شیخ بزرگواری را در کنار آن حضرت دیدم که آثار بزرگواری و وقار از سیمایش هویدا بود. هنگامی که بیدار شدم درباره آن شیخ فکر کردم و در اندیشه این رفتم که او کیست که تا این اندازه به امام عصر (عجل الله تعالى فرجه الشريف) مربوط و است؟! برای یافتنش به شدم وی را ندیدم. در تهران آمدم، به او برخوردنکردم. به قم مسافرت کردم و در مدرسه فیضیه او را در یکی از حجره ها مشغول تدریس دیدم پرسیدم: این آقا کیست؟ گفتند: آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی است. خدمتش رسیدم از من تفقد کرد و فرمود:کی آمدی؟ گویا مرا شناخته و از قضیه آگاه است! از آن پس ملازمتش را اختیار کرده و او را چنان یافتم که دیده بودم و می خواستم. منبع :عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب ص۱۳۳،۱۳۴ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله شیخ عباس تهرانی((رحمه الله)) از و از شاگردان آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی بود. یکی از ارادتمندان به ایشان، به نام آقا محمد نقل می کند:شبی که مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی فوت نمود، تهران بودم خودم را به قم رسانده و در مراسم تشییع آن مرحوم شرکت نمودم و بسیار ناراحت و متأثر بودم. شب بعد از مرگ او، خواب دیدم در خیابانی نظیر خیابان صفائیه قم هستم و در آنجا منزلی عالی دیدم. پرسیدم: اینجا منزل کیست؟ گفتند: منزل آقا شیخ عباس تهرانی است. در همان حال توجه داشتم که ایشان از دنیا رحلت نموده است. نزدیک آن منزل رفته در زدم. زنی آمد در را گشود. گفت: با کی کار داری؟ گفتم:آقای آشیخ عباس می خواهم، رفت و برگشت و کاغذی به من داد. آن را گرفته دیدم این رباعی در او نوشته است: ✨مهمان بساط میباشم هم خسته زراه چون جنین می باشم. امشب از ملاقات تو من معذورم اندوه مخور از مؤمنین می باشم✨ منبع:شیخ مناجاتیان ص۱۷۸ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
بروجردی ،نادره دهردوار،فاتح اخلاق،خورشید فلک سیادت و سعادت وکرامت، دارای فنون بسیار است. از جمله داستانهای شنیدنی از کرامات سید بحر العلوم این است که روزی خواهرش در بستر بیماری بود و از بیماری خود به سیدشکایت می کرد و از دنیا رفتن خود را به سید بازگو می نمود. سید بحر العلوم فرمود: نگران نباش تو سلامتی خود را باز می یابی و به آرزویی می رسی که من نخواهم رسید، من آرزو میکنم که شیخ حسین نجف که در زهد و تقوا مرتبه بالایی دارد بر من نماز بخواند ولی او نماز نمی گذارد.(( همین گونه هم شد و بر پیکر علامه بحر العلوم آیت الله شهرستانی نماز گزارد )) ولی ای خواهر او بر شما نماز خواهد خواند. . نقل کرده اند که جریان همین طور شد و بعد از درگذشت سیدبحرالعلوم، شیخ حسین نجف در بستر و بیماری افتاده بود که خبر درگذشت خواهر بحر العلوم را به او رساندند. آن شیخ ربانی که به کرده بود، از بستر بلند شد و مثل حال صحت رفت و بر او نماز خواند و بعد برگشت به منزل و باز همان تب شدید بر او عارض شد. منبع :سید بحرالعلوم دریای بی ساحل ص۱۰۲ با اندکی تصرف https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ما خدا را داریم... 🔹روایت شنیدنی سیدحسن نصرالله از توصیه رهبر انقلاب به او برای پشت سر گذاشتن روزهای سخت . https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم که در حین احوالپرسی‌ تصـــــویری با پدر و مادر خــــودش از ناحیه سر هدف گلوله تک تیرانداز داعشی می شود. امثال این شهدا جانشان را دادند که ما در امنیت باشیم... https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹شبی که حاج قاسم سلیمانی، سید حسن نصرالله و شهید عماد مغنیه در ضاحیه بیروت در تیررس ارتش اسرائیل بودند اما ماجرا جور دیگر رقم خورد. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
19.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲دعای «درع حصین» خدایا سید رو حفظ بفرما. توصیه آیت الله بهجت قدس‌سره به سیدحسن نصرالله برای محفوظ ماندن از بلایا و خطرات ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 📚بهجت‌الدعاء، ویراست دوم ص ٣٨٣ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره)🤲 https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مرحوم آخوند آیة الله ملا علی همدانی به خانه یکی از محترمین جهت صرف غذا دعوت شدند. در سر سفره غذا متوجه می شود که آخوند ملا علی از خورش موجود در سفره تناول نمی فرماید. از آن جا که او فرد پارسایی بوده متوجه این مسأله می شود که ممکن است اشکالی از جهت شرعی در خورش وجود دارد که ایشان میل نمی کنند. لذا از خانواده خود سؤال می کند. معلوم میشود اشکال از طرف خانواده نیست. سپس به دنبال قصاب می رود که شاید گوشت آن شبهه دارد. نیز اظهار بی اطلاعی می کند و میگوید که گوشت را از کس دیگری خریده و خود ذبح نکرده است. به ناچار سراغ آن شخص رفته و مسأله را از او سؤال می کند. وی ابتدا وجود هر شبهه ای را انکار می کند، ولی وقتی با اصرار سائل مواجه می شود می گوید: ما گوسفند چاقی داشتیم و در صحرا آن را به جایی بسته بودیم. بعد از چند ساعت که به سراغ حیوان رفتیم،دیدیم از بس که جست و خیز کرده به گردنش پیچیده و او را خفه کرده است. چون متحمل ضرر زیادی شده بودیم، تصمیم گرفتیم گوسفند مرده را سر بریده و گوشت آن را به قصابی بفروشیم. میزبان وقتی عیب کار را متوجه میشود به سراغ مرحوم آخوند می رود و عرض میکند: آقا شما چطور شد که از خورش نخوردید؟ آخوند می فرماید: «من دیدم که در ظرف خورش نجاست وجوددارد» منبع:همچون سلمان ص۹۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 إناللّه و إنّا إلیه راجٕعوُن 🏴 ▪️ «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله العظمی مرعشی نجفی با آیت الله شیخ مرتضی حائری یک قراری گذاشتند. آقازاده‌ی آقای مرعشی می‌فرمودند:یک قرار گذاشتند هر کدام زود‌تر از دنیا رفت به دیگری خبر بدهد پس از مرگ چه شد!؟ آیت الله حائری زود‌تر از دنیا رفت.آیت الله مرعشی ایشان را دید حال یا در خواب یا در چیز دیگری، پرسید: از آن طرف چه خبر؟ آقای آشیخ مرتضی حائری گفت: من وقتی از دنیا رفتم دو ملک آمدند برای سؤال از من که خیلی ترسیدم! می‌گوید: یک مرتبه از پشت سر که نمی‌دیدم کیست،ولی صدا را می‌شنیدم. گفت: . می‌گفت من خیلی آرام شدم این صدا نزدیک می‌شد نترس! این دو ملک دور می‌شدند تا این که صاحب صدا آمد و دو تا ملک کاملا رفتند ترس من هم به کلی برطرف شد. آرام گرفته بودم چهره زیبای منوّر به من گفت: ترسیدی؟ گفتم: در عمرم این قدر نترسیده بودم! بعد فرمود: دیگر ترسی بر تو نیست راحت باش. گفتم: آقا شما؟ گفت: بار زیارت من آمدی این دفعه‌ی اول بازدید من است، 69 بار دیگر طلب داری! https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارتش رژیم صهیونیستی اطلاعات مربوط به ترور سید حسن نصرالله را در اختیار شبکه العربیه گذاشت 🔹 گزارش شبکه العربیه از جزییات ترور سید حسن نصرالله https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
❌همه‌ فرماندهان ترور شده حزب‌الله جایگزین شدند . سردار وحیدی فرمانده اسبق نیروی قدس: 🔹به عنوان مطلع تاکید می‌کنم که هیچ جایگاه فرماندهی در چارت فرماندهی حزب‌الله لبنان، خالی نیست و همه فرماندهان شهید با فرماندهان دیگری جایگزین شده‌اند. 🔹افرادی زیادی در حزب‌الله‌ هستند که می‌توانند جانشین نصرالله باشند. حزب‌الله در عمر ۴۰ ساله خود ترور زیاد دیده. رژیم صهیونیستی از دست حزب‌الله فرار نخواهد کرد. 🔹حزب‌الله اساساً از ذخایر استراتژیک استفاده نکرده. از بین‌بردن ذخایر صرفاً عملیات روانی است. 🔹بمب‌های سنگرشکن مال آمریکاست و ارتباطی به ظرفیت رژیم صهیونیستی ندارد. ماشاالله حزب الله👏👏 https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله محمد اصفهانی معروف به فاضل هندی«متوفی۱۱۳۱ ه‍ _ق» شخصیت فوق العاده ای که قبل از سن به درجه رسیده بود. قبل از سن۱۱سالگی بیش از ده کتاب نوشت. در سن هشت سالگی اموزگار بود و کتاب مطول و مختصر را تدریس می کرد. قبر نازنینش در قبرستان اصفهان است. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
حجةالاسلام و المسلمین سید محمود مرعشی فرمودند: مرحوم ابوی قبل از فوتشان در یکی از وصایایی که به اخوی اینجانب کرده بود فرموده بود: من دیگر عمرم به سر آمده و همین چند روز بیشتر میهمان شما نیستم و من با صحبت کردم او می آید مرا میشوید و نمی خواهد مرا در خانه غسل بدهید. همانجا که همه را غسل می دهند مرا آنجا غسل دهید. ایشان از درخواست کرده بودند که در بستر بیماری نیفتند و اگر زمان مرگشان فرا رسید زود از دنیا بروند. مرحوم ابوی در شب چهارشنبه آخرین نماز مغرب و عشاء را در حرم حضرت معصومه خواندند و به منزل آمدند شب حالشان بد میشود و با من تماس گرفتند و من نزد ایشان رفتم. فرمودند:مرا رو به قبله بخوابانید. ما تماس گرفتیم و پزشک با آمبولانس آمد و دارو به ایشان دادیم کمی حالشان بهبود یافت سپس یک سری وصایایی کردند و در حالی که از گوشه چشمان مبارکشان به سقف نگاه می نمودند و کلماتی را زمزمه میکردند از دنیا رحلت نمودند. قرار شد مراسم تشییع جنازه صبح جمعه برگزار گردد ما شب بدن ایشان را به غسالخانه بردیم مشاهده کردیم غسال آنجا ایستاده ما به تصور این که او از طرف مدیریت بهشت معصومه آمده است چیزی نگفتیم و مدیریت آنجا هم به فکر اینکه این غسال از طرف ما آمده است چیزی نگفت. آن شخص فردی خوش سیما، با قد کشیده، در حالی که نیز پوشیده بود مشغول غسل مرحوم ابوی شد و فقط یک قطره اشکی ایشان ریختند، ما هم متوجه نبودیم ایشان چه کسی هستند و برخوردمان با او خیلی عادی بود. هنگامی که آمدیم منزل یادمان افتاد که ما پولی به عنوان هدیه به غسال نداده ایم، شخصی را جهت پرداخت پول فرستادیم مدیریت بهشت معصومه گفته بود آن غسال از جانب ما نبوده ما فکر میکردیم شما او را فرستادید. به، تا الان ما او را ندیده ایم و علی رغم این که دوازده سال از رحلت ایشان میگذرد این جریان برای ما مجهول مانده و این فیلم را هم آقایان دیگر از جمله مقام معظم رهبری جهت مشاهده تهیه نمودند و در فیلمی که هنگام کفن کردن ایشان برداشتیم چهره همه ما در آن هست به غیر از چهره آن غسال و فقط یک لحظه دستکشهای او در فیلم نمایان است. منبع:ارواح مهربان با کمی تصرف ص۲۷۲،۲۷۳ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea