eitaa logo
کلُّ یَومٍ عاشُورا وَ کلُّ اَرضٍ کَربَلا
613 دنبال‌کننده
766 عکس
95 ویدیو
160 فایل
_ هدف، ارائه طریق و الگوست _ با شبکه های اجتماعی کسی متفکر نمی شود _ باید کتاب خواند... { کارگروه فرهنگی شهید عنایت نژاد} 📬برای انتقاد و پیشنهاد به آیدی های زیر مراجعه نمائید ⬅انتقاد و پیشنهاد @sad_ein@habib133
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
arafe_980520_9.mp3
5.06M
▪️ریان بن شبیب؛ جدمون رو غریب؛ گیر آوردن ▪️ریان بن شبیب؛ رفته شیب الخضیب؛ زیر مرکب
▪️بعد از شهادت تمام اصحاب؛ علی اکبر به عنوان اولین نفر از بنی هاشم از اباعبدالله اذن میدان گرفت و حضرت بدون معطلی به او اجازه دادند و هنگام عزیمتِ جوانشان به سوی میدان محاسن خود را در دست گرفتند و با نگاهی مأیوسانه به فرزندشان؛ فرمود خداوندا شاهد باش که شبیه ترین انسانها به پیامبرت را از حیث خَلق و خُلق و منطق به میدان فرستادم. ما هر وقت مشتاق دیدار پیامبر میشدیم این جوان را میدیدیم.
▪️علی اکبر بعد از مبارزه طولانی به علت خستگی و عطش و زخمهایی که برداشته بود؛ با ضربه ای که به سرش اصابت کرد؛ روی اسب افتاد و اسبش او را به اشتباه تا میانه لشکر دشمن کشاند و آنجا بر زمین افتاد.
▪️بعد از آنکه علی اکبر بر زمین افتاد اباعبدالله را صدا زد و حضرت به سرعت خود را به بالین جوانش رساند و او را در آغوش کشید و صورت به صورت او گذاشت و در میان هلهله لشکر دشمن؛ با صدای بلند ناله کردند.
▪️وقتی حضرت زینب بر سر بالین علی اکبر حاظر شد؛ اباعبدالله به سرعت؛ خواهرشان را به سوی خیمه ها برگرداندند و به جوانان بنی هاشم فرمودند که بدن علی اکبر را به سمت خیمه ها حمل کنند.
▪️اباعبدالله در حالی به بالین قاسم بن الحسن رسید که تمام سر و بدن برادر زاده اش؛ بر اثر اصابت سنگها؛ مجروح و زخمی بود و در حال جان دادن؛ پاهای خود را بر زمین میکشید و تنها عموی خود را صدا میزد. حسین فرمود برای عمویت سخت است که او را صدا کنی و او نتواند ترا اجابت کند. و بعد از جان دادن؛ او را در خیمه مخصوص شهدا کنار بدن علی اکبر قرار داد.
▪️عباس بن علی به عنوان آخرین یاور اباعبدالله برای آوردن آب به سمت فرات رفت و موفق شد وارد شریعه شود و مشکهایی که همراهش بود را پر کرد اما خودش آب ننوشید.
▪️اما عباس؛ در راه بازگشت به خیام مورد هجوم همه جانبه لشکر دشمن قرار گرفت و دست راست و چپش قطع شد و بدنش تیر باران گردید و نتوانست آب را به خیمه ها برساند و همانجا با لبان تشنه به شهادت رسید.
◾️اباعبدالله بعد از شهادت برادرش عباس؛ لباس جنگی از تن خارج کرد و لباس پیامبر را پوشید؛ سپس فرزند شیرخوارش را طلب نمود و سوار مرکب شد و به سوی میدان رفت. و برای او طلب آب نمود.
▪️اما دشمن حتی یک قطره آب هم به این کودک ندادند و به جای آب؛ تیری به گلوی این طفل صغیر زدند و او را در آغوش پدر به شهادت رساندند و ابا عبدالله خون گلوی طفل صغیرش؛ علی اصغر را به سوی آسمان ریختند و بدن بی جان طفل را برگرداندند.
▪️اباعبدالله در پشت خیمه ها؛ با نوک خنجر قبر کوچکی کندند و بدن کودک شیرخوارشان را بعد از وداع زنها با او دفن کردند.