eitaa logo
سرو قامتان عاشورایی
153 دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
24.6هزار ویدیو
59 فایل
شهیدرجایی:(جنگ مازمانی آغازمیشودکه آخرین فشنگ ماتمام بشود) (ماایستاده ایم)
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ بازی کثیف روباه پیر علیه ایران 🔸 از استقرار استودیوها در لندن تا جاسوسی به بهانه شاهکار اطلاعاتی وزارت اطلاعات 🔸 انگلیس چه منافعی را در ایران از دست داده که این چنین به آب و آتش میزند؟ ۱۴۰۱/۱۰/۲۱ 🔺 از ساعات گذشته خبری در خصوص بازداشت یک اَبر جاسوس در رسانه ها منتشر شده است. خبری که کمی بعد از انتشارش با یک اشتباه محاسباتی از سوی برخی اکانت‌های غیرِ اصلاح طلب رو به رو شده است. آنچه اکنون در رسانه ها در حال مطرح شدن است به بازداشت علیرضا اکبری، جاسوسی که در مراکز حساس فعالیت داشته حکایت دارد. به همین بهانه بسیاری از اکانت ها در حال بررسی نگاه سیاسی علیرضا اکبری و ارتباط نزدیکش با شمخانی، روحانی، ظریف و ... هستند. تا اینجای کار هیچ اشکالی وجود ندارد و تحلیل رفتار سیاسی یک جاسوس که اتفاقا کنشگری سیاسی هم داشته می‌تواند بسیار خوب باشد. 🔺 نکته مهم البته اینجاست که نوع پرداختن به این مسئله اگر بخواهد به شکلی پیش برود که آن را شبیه به یک دعوای حزبی با هدفِ تحقیرِ اصلاح طلبان کند؛ 🔹 اولا یک گارد در این جریان نسبت به پوشش دادن این خبر مهم و این "شکارِ ملی" به وجود می آورد. 🔹 دوما در دستاوردِ ملیِ سرویس اطلاعاتی ایران به جای آنکه شرارت انگلستان علیه کشورمان را برجسته کند، ما را درگیر خودمان میکند. 🔹 سوما سطح یک مسئله ی مهم ملی را به یک دعوای سیاسی پایین آورده و به دو قطبی کردن فضا، پیرامونش کمک می‌کند... فارغ از این فضا سازی ذکر چند نکته در خصوص آنچه رخ داده ضروری است. بررسی سایت خبری نشان می‌دهد که در یک نمونه بیش از 40 مصاحبه و یادداشت (فقط با همین یک سایت) داشته و عددهای مشابه دیگری مصاحبه و یادداشت با دیگر رسانه‌های اعتدال گرا و اصلاح طلب انجام داده است. نکته مهم البته مواردی ست که در این مصاحبه‌ها مطرح شده! 🔺 بررسی این موضوعات نشان می‌دهد که علیرضا اکبری در بسیاری از موارد تلاش کرده موضع گیری هایی بسیار معقول و در چهارچوب داشته باشد. به طوری که کسی به او حساس نشود و همه چیز پیرامون او عادی به نظر رسیده و خودش نیز بتواند شبیه به مهره ی دلسوز به مخاطب معرفی شود. مهره ی دلسوزی که از متن مصاحبه و یادداشت‌هایش اینطور به نظر می‌رسد که کوشیده تا به عنوان "صاحب نظرِ دلسوز" خود را معرفی کند، تا اگر یک مقامِ مسئول رصد کننده ی اظهاراتش بود، تصور کند که شاید بتوان از نظرات و تحلیل های او استفاده کرد. (و بدیهی ست که او در این مرحله فرصت خوبی دارد برای آنکه شما را دچار اشتباه محاسباتی کند) البته یک نکته را باید اعتراف کرد که علیرضا اکبری با وجود آنکه تلاش کرده رفتاری معقول داشته باشد اما گاه به شکلی افراطی مانند یک هوادار در قامت دفاع از برخی چهره ها از جمله ظریف، روحانی، جهانگیری و شمخانی وارد شده است. مسئله ای که برای تحلیل دقیق ترش باید تأمل بیشتری به خرج داد 🔺 ماجرای این مهره ی پیچیده و مرموز از کجا شروع می‌شود؟ او برای دریافت ویزا به سفارت انگلیس در تهران مراجعه می‌کند پس از بررسی های صورت گرفته عوامل متوجه وزن اکبری در دولت میشوند. رفت و آمدهایی از سوی وی به مقاصدی در خارج از کشور صورت میگیرد. سفارت هم به طوری غیر عادی تلاش می‌کند که در سفر های او به خارج از کشور از هر نظر سهولت ایجاد کرده و موانع را بر طرف کند. رفته رفته ارتباط شکل می‌گیرد و اکبری به یک مهره که آگاهانه باسرویس همکاری میکرده، تبدیل میشود فعلا به اینکه اوچگونه به کار گرفته شده و در نقطه ای قرار گرفته که خودخواسته همکاری کند، هنوز از سوی سرویس اطلاعاتی ایران اشاره ای نشده است. نکته مهم درباره اکبری اینجاست که فارغ از جزئیات پرونده تا همینجای کار مشخص است که دشمنی بریتانیای صغیر چیزی فراتر از راه‌اندازی چند استودیو درلندن و ایجاد یک توپخانه ی عملیات روانی علیه ایران است. 🔺 انگلستان یک شبکه در برابر ایران تشکیل داده که بخشی ازآن در چهارچوب رسانه ای و بخشی درچهارچوب اطلاعاتی کوشیده تا مغز استخوان برخی نهادهانفوذ کرده و ماموریت‌هایی را پیش ببرد. سوال اصلی اما اینجاست: آیا انگلستان چنین شبکه ای که از"استودیوها در لندن" تا عوامل میدانی و جاسوس ها درسطوح بالا را شامل شود علیه دیگر کشور ها دارد؟ پر واضح است که بریتانیای صغیر منافعی در ایران داشته که با وجود حکومتی که در 43 سال گذشته شکل گرفته آن را از دست داده است. حقیقتی که آنها را وادار کرده اینگونه با حداکثر توان بازی علیه ایران را پیش ببرند. پرونده علیرضا اکبری را(با در نظر گرفتن جایگاهش) میتوان یکی از مهم‌ترین پرونده‌های سال‌های اخیر ایران دانست. پرونده ای که اثبات میکند انگلیس در دشمنی با ایران شب وروز نداشته و به شکل عجیبی مشغول کار است. باید منتظر ماند و دیدکه ایران این بازی کثیف انگلیس را چگونه پاسخ خواهد داد...
♦️ ام آی سیکس دقیقا به دنبال چه چیزی در ایران بوده است؟ 🔸 ایران چه ارتباطی با انگلیس پیدا میکند. چرا مسئله ی ایران برای چنین کشوری مهم بوده ؟ 🔸 از مسعود بهنود تا علیرضا اکبری، ستون‌های خیمه ی ام آی سیکس در ایران... ۱۴۰۱/۱۰/۲۳ 🔺 این روزها و به بهانه‌ی بازداشت و محاکمه (جاسوس انگلیس) توجه خیلی‌ها به اقدامات اطلاعاتی انگلیس علیه ایران جلب شده است. بررسی ها نشان می‌دهد که انگلیس در طول سالیان گذشته بطور ویژه ای بر کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه توجه و بر آنها تمرکز داشته است. برخی معتقدند که انگلیس به دنبال چیزی فراتر از ایران بوده و رفتار اطلاعاتی این کشور نشان می‌دهد که آنها در منطقه ی سرشار از نفت و گاز و انرژیِ خاورمیانه پروژه هایی را برای خود تعریف کرده اند. پروژه هایی که معمولا کوشیده تا به یا بحران داخلی در کشورها، یا تغییر رفتار این کشورها منجر شود... در خصوص ایران در سال 1393 یک مصاحبه از سوی "جان ساورز" رئیس سابق ام آی سیکس با دیلی تلگراف منتشر می‌شود. او در آن مصاحبه می‌گوید: ما سعی می کنیم تصویر روشنی به سیاستمداران و مذاکره‌­کنندگانمان در مورد برنامه هسته ای ایران و آنچه که در آن کشور می‌گذرد، ارائه دهیم". 🔺 اما ماجرا چه بوده و انگلیس دقیقا چه می‌کرده است؟ فضای کشور را مرور کنید. در مذاکرات هسته‌ای شما میکوشید تا توضیح دهید که ایران نباید از حقش کوتاه بیاید اما وقتی به مسئولان وقت مراجعه می‌کنید از مرحوم هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی تا جواد ظریف و علی شمخانی و دیگرانشان طوری با شما سخن میگویند که گویا شما دچار اشتباه شده اید و منطق آنها (که شبیه به کلامِ آن کسی که در مقابل ایران در مذاکرات نشسته) درست به نظر میرسد... رفتار انگلیس در قبال این مسئله نشان میدهد که ام آی سیکس برای اثرگذاری بر ایران شبکه‌ای ساخته که فراتر از چند جاسوس است. شبکه ای که دو ماموریت اساسی دارد: 1️⃣ فهمیدنِ دقیق ایرانی ها و اینکه چه در سر دارند! 2️⃣ تغییر دادن اولویت ها در ذهن آنها و وادار کردن این کشور به تغییر رفتار... برای این عملیات دو نکته مهم در دستور کار قرار میگیرد: 1️⃣ نفوذ از طریق جاسوس و کار اطلاعاتی 2️⃣ نفوذ در قامت رسانه 🔺 برای نفوذ در قامت رسانه بیش از بیست سال تلاش می‌شود تا با کمک فردی به نام یک شبکه ی رسانه ای با نام بی بی سی فارسی ایجاد شود. شبکه ای که وظیفه داشته بخشی از فعالان سیاسی جناح چپ را در استودیوی خود جمع کرده و با برخی دیگر مصاحبه بگیرد تا بخشی از مسئولان جمهوری اسلامی (به ویژه اصلاح‌طلبان و غربگرایان) مخاطبش شوند. شبکه ای که گاه در قالب مصاحبه و چیزهایی از این دست هم، از این افراد کسب اطلاع میکرده است. هدف چه بوده؟ 1️⃣ کسب اطلاعات از مسئولان جمهوری اسلامی 2️⃣ ایجاد تغییر رفتار در آنها 3️⃣ تغییر اولویت های آنها و این همه ماجرا نبوده؛ شما زمانی که یک مسئول ایرانی باشید با دید همفکران خودتان که حالا برخی از استودیو لندن سر در آورده اند تحت تاثیر قرار نمیگیرد. این بازی به بازیگران بیشتری نیاز دارد. مکمل این شبکه ی به ظاهر رسانه‌ای، علیرضا اکبری و افرادی از این دست بوده که در قالب رفیق، مشاور و همکار می‌کوشیده‌اند از مقامات ایران کسب اطلاعات کرده، محاسبات آنها را دچار اشتباه کرده، اولیت هایشان را تغییر داده و همزمان سیاستگذاری هایشان را دست خوش تغییر رفتار کنند. 🔺 چند سال پیش مسعود بهنود گفته بود: برخی سوالات برای مرحوم هاشمی رفسنجانی پیش می آید، نظرات مختلف را میخواست و نظر من از طریق فائزه به گوش او می‌رسید و به او منتقل می‌شد. حالا برگردید به سال 93 و این جمله ی رئیس ام آی سیکس را دوباره بخوانید: ما سعی می‌کنیم تصویر روشنی به سیاستمداران و مذاکره‌­کنندگان مان در مورد برنامه هسته ای ایران و آنچه که در آن کشور می‌گذرد، ارائه دهیم". تصور کنید شما حسن روحانی یا جواد ظریف یا جهانگیری یا شمخانی هستید. بر و بچه های فعال در بی بی سی که خبرنگاران سابق رسانه های خودتان بوده اند و امثال اکبر گنجی و رفقای دیگرتان در آن استودیوها در ایام انتخابات علنی از لندن مردم را به سمت شما دعوت کرده اند. تحلیل هایشان را درباره مسائل هسته ای می‌شنوید. از طرفی وقتی به علیرضا اکبری و امثال او با هفتاد ماه سابقه جبهه مراجعه می‌کنید آنها هم همان را میگویند. آیا محاسبات شما تغییر نمی کند و در قبال کسانی که مثل شما تحت نفوذ نیستند و بازی را درست میفهمند خشمگین و طلبکار نمی‌شوید؟ مسئله فراتر از یک پروژه جاسوسی است. چیزی فراتر برای ایجاد تغییر در درکِ جامعه ی نخبگانی ایران رخ داده...