⚫️ تلنگر محرم
🖤 به بچه هاتون یاد بدید امام حسین (ع) از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی...
🖤حضرت عباس از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب...
🖤اونجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب...
🖤به بچه هاتون از #آزادگی امام حسین(ع) بگید نه از لبهای تشنه...
🖤خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن.
🖤حسین (ع) یعنی #مردانگی...#آزادگی...#غیرت...#شجاعت و #شهامت.
🖤عباس یعنی #جوانمردی... #معرفت....#حیا....#غیرت
🖤عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست...
🖤حسین(ع) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادش دریده شد...
🖤افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلیا بره...
🏴پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است
به بچه هاتون راه اصلی کربلا رو نشون بدید🏴
"التماس دعا"
#کانال_آسیابسر
@asiabsar
🌴از جبهه آمده بود ؛ با عجله و خشمگین روانه شهر شد.
گفتم: کجا با این عجله؟!
گفت: بیا متوجه می شی!!
به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!!
با #شجاعت تمام #تراکتها_و_پوسترها را کند و در وسط خیابان #آتش_زد...
مردم جمع شدن ،
رفت بالای پلکان بانک؛
با فریاد رسا گفت:
ای مردم!!
من از مریوان می آیم.
من از کردستان می آیم.
همراهم بیایید،
تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات است.
#سالروز_شهادت 🥀
#سردارشهید_علی_حسین_عامری
💠پایگاه بسیج یارسول(ص)آسیابسر
#کانال_آسیابسر
@asiabsar
🌴از جبهه آمده بود؛ با عجله و خشمگین روانه شهر شد.
گفتم: کجا با این عجله؟!
گفت: بیا متوجه می شی!!
به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!!
با #شجاعت تمام #تراکتها_و_پوسترها را کند و در وسط خیابان #آتش_زد...
مردم جمع شدن ،
رفت بالای پلکان بانک؛
با فریاد رسا گفت:
ای مردم!!
من از مریوان می آیم.
من از کردستان می آیم.
همراهم بیایید،
تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات است.
#سیره_شهدا
#شب_جمعه_بیاد_شهدا
#سردارشهید_علی_حسین_عامری
#کانال_آسیابسر
@asiabsar
🌴از جبهه آمده بود؛ با عجله و خشمگین روانه شهر شد.
گفتم: کجا با این عجله؟!
گفت: بیا متوجه می شی!!
به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!!
با #شجاعت تمام #تراکتها_و_پوسترها را کند و در وسط خیابان #آتش_زد...
مردم جمع شدن ،
رفت بالای پلکان بانک؛
با فریاد رسا گفت:
ای مردم!!
من از مریوان می آیم.
من از کردستان می آیم.
همراهم بیایید،
تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات است.
#سیره_شهدا
#شب_جمعه_بیاد_شهدا
#سردارشهید_علی_حسین_عامری
#کانال_آسیابسر
@asiabsar
🌴از جبهه آمده بود ؛ با عجله و خشمگین روانه شهر شد.
گفتم: کجا با این عجله؟!
گفت: بیا متوجه می شی!!
به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!!
با #شجاعت تمام #تراکتها_و_پوسترها را کند و در وسط خیابان #آتش_زد...
مردم جمع شدن ،
رفت بالای پلکان بانک؛
با فریاد رسا گفت:
ای مردم!!
من از مریوان می آیم.
من از کردستان می آیم.
همراهم بیایید،
تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات است.
#سالروزشهادت 🥀
#سردارشهیدعلی_حسین_عامری
#کانال_آسیابسر
@asiabsar
#هشت_روز_مانده
#سی_و_سومین_یادواره_شهدای_آسیابسر
🔻برشی از زندگی
#شهید_سیدعلی_اکبر_حسینی
🔸سیدعلی اکبر حسینی
در پاییز سال ۱۳۴۹ به دنیا آمد.
▫️به خاطر شغل پدر با خانواده به قم مهاجرت کردند و تحصیلات دبستان و راهنمایی را در شهر قم و دوران دبیرستان را در دبیرستان شهید عباس زاده بهشهر به تحصیل پرداخت.
▫️از مهمترین #صفات اخلاقی شهید #شجاعت و #بی_باکی ایشان بود. طوریکه قبل از انقلاب با ذغال روی دیوارها شعار می نوشت و هیچ اِبایی نداشت.
▫️در ارتباط با دیگران به قدری ادب و اخلاق را رعایت می نمود که با آن سن کم، بزرگترها شیفته اخلاق و منش ایشان میشدند.
▫️از همان سنین کودکی سعی میکرد هزینه مخارج تحصیلش را خودش بپردازد برای این منظور صبح ها به مدرسه می رفت و بعدازظهر به عنوان شاگرد مغازه مشغول به کار می شد.
▫️بر روی شیشه نقاشی میکشید و مجسمه گِلی درست میکرد تعدادی از آنها را می فروخت و مابقی را به اطرافیان و بستگان به عنوان یادگاری هدیه میکرد.
▫️گاهی جلوی درب منزل باقلا و لبو می فروخت و از این راه پول تو جیبی اش را خودش تامین میکرد.
▫️از #نه_سالگی مقید بود #نماز و #روزه ش را سروقت انجام دهد.
به خواهران و خانم های فامیل میگفت: #حجابتون_رعایت_کنید.
▫️چون سن و سالش کم بود اولین بار از طریق هلال احمر با عضویت #بسیجی به جبهه اعزام شد.
▫️پدر بزرگوارش به او میگفت: من در اهواز هستم و برادر بزرگتر شما در جبهه است شما نزد مادر و بقیه اعضای خانواده بمان تا آنها در شهر غریب تنها نباشند. اما شهید سیدعلی اکبر نمی پذیرفت.
▫️بار دوم به عنوان امدادگر هلال احمر به همراه شهیدعبدالصاحب داوری به نزد پدرش رفت و از او خداحافظی کردند.
🔹سرانجام در روز نهم بهمن ماه سال ۶۵
در سن ۱۶ سالگی در عملیات کربلای پنج
در اثر اصابت ترکش به سر و شکمش به #شهادت رسید.🕊
#کانال_آسیابسر
@asiabsar