eitaa logo
کانال آسیابسر
1.3هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
10.4هزار ویدیو
34 فایل
مجله ی اجتماعی، فرهنگی که در آن آداب و رسوم مردم با صفای روستای آسیابسر را معرفی می نماید. روستای شهیدپرور و توریستی آسیابسر در مازندران(بهشهر)قرار دارد. همه #آسیابسری ها اعضای یک #خانواده اند از خانواده ات باخبر باش 🔻ارتباط با ادمین @Mehdi_hoseyni63
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ تلنگر محرم ‏🖤 به بچه هاتون یاد بدید امام حسین (ع) از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی... ‏🖤حضرت عباس از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب... ‏🖤اونجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب... ‏🖤به بچه هاتون از امام حسین(ع) بگید نه از لبهای تشنه... ‏🖤خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن. ‏🖤حسین (ع) یعنی ......... و . ‏🖤عباس یعنی ... ........ ‏🖤عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست... ‏🖤حسین(ع) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادش دریده شد... ‏🖤افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلیا بره... 🏴‏پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است به بچه هاتون راه اصلی کربلا رو نشون بدید🏴 "التماس دعا" @asiabsar
🌴از جبهه آمده بود ؛ با عجله و خشمگین روانه شهر شد. گفتم: کجا با این عجله؟! گفت: بیا متوجه می شی!! به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!! با تمام را کند و در وسط خیابان ... مردم جمع شدن ، رفت بالای پلکان بانک؛ با فریاد رسا گفت: ای مردم!! من از مریوان می آیم. من از کردستان می آیم. همراهم بیایید، تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات است. 🥀 💠پایگاه بسیج یارسول(ص)آسیابسر @asiabsar
🌴از جبهه آمده بود؛ با عجله و  خشمگین روانه شهر شد. گفتم: کجا با این عجله؟! گفت:  بیا متوجه می شی!! به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!! با تمام را کند و در وسط خیابان ... مردم جمع شدن ، رفت بالای پلکان بانک؛ با فریاد رسا گفت: ای مردم!! من از مریوان می آیم. من از کردستان می آیم. همراهم بیایید، تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات  است. @asiabsar
🌴از جبهه آمده بود؛ با عجله و  خشمگین روانه شهر شد. گفتم: کجا با این عجله؟! گفت:  بیا متوجه می شی!! به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!! با تمام را کند و در وسط خیابان ... مردم جمع شدن ، رفت بالای پلکان بانک؛ با فریاد رسا گفت: ای مردم!! من از مریوان می آیم. من از کردستان می آیم. همراهم بیایید، تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات  است. @asiabsar
🌴از جبهه آمده بود ؛ با عجله و  خشمگین روانه شهر شد. گفتم: کجا با این عجله؟! گفت:  بیا متوجه می شی!! به دنبالش راه افتادم، رفت به خیابان امام(ره)؛ دیدم حزب توده نمایشگاه فرهنگی جنب بانک ملی زده!! با تمام را کند و در وسط خیابان ... مردم جمع شدن ، رفت بالای پلکان بانک؛ با فریاد رسا گفت: ای مردم!! من از مریوان می آیم. من از کردستان می آیم. همراهم بیایید، تا ببینید که دست حزب توده در دست حزب کومله و حزب دمکرات  است. 🥀 @asiabsar
‍ ‍ ‍🔻برشی از زندگی 🔸سیدعلی اکبر حسینی در پاییز سال ۱۳۴۹  به دنیا آمد. ▫️به خاطر شغل پدر با خانواده به قم مهاجرت کردند و تحصیلات دبستان و راهنمایی را در شهر قم و دوران دبیرستان را در دبیرستان شهید عباس زاده بهشهر به تحصیل پرداخت. ▫️از مهمترین اخلاقی شهید و ایشان بود. طوریکه قبل از انقلاب با ذغال روی دیوارها شعار می نوشت و هیچ اِبایی نداشت. ▫️در ارتباط با دیگران به قدری ادب و اخلاق را رعایت می نمود که با آن سن کم، بزرگترها شیفته اخلاق و منش ایشان میشدند. ▫️از همان سنین کودکی سعی می‌کرد هزینه مخارج تحصیلش را خودش بپردازد برای این منظور صبح ها به مدرسه می رفت و بعدازظهر به عنوان شاگرد مغازه مشغول به کار می شد. ▫️بر روی شیشه نقاشی می‌کشید و مجسمه گِلی درست می‌کرد تعدادی از آنها را می فروخت و مابقی را به اطرافیان و بستگان به عنوان یادگاری هدیه می‌کرد. ▫️گاهی جلوی درب منزل باقلا و لبو می فروخت و از این راه پول تو جیبی اش را خودش تامین میکرد. ▫️از مقید بود و ش را سروقت انجام دهد. به خواهران و خانم های فامیل میگفت: . ▫️چون سن و سالش کم بود اولین بار از طریق هلال احمر با عضویت به جبهه اعزام شد. ▫️پدر بزرگوارش به او می‌گفت: من در اهواز هستم و برادر بزرگتر شما در جبهه است شما نزد مادر و بقیه اعضای خانواده بمان تا آنها در شهر غریب تنها نباشند. اما شهید سیدعلی اکبر نمی پذیرفت. ▫️بار دوم به عنوان امدادگر هلال احمر به همراه شهیدعبدالصاحب داوری به نزد پدرش رفت و از او خداحافظی کردند. 🔹سرانجام در روز نهم بهمن ماه سال ۶۵ در سن ۱۶ سالگی در عملیات کربلای پنج  در اثر اصابت ترکش به سر و شکمش به رسید.🕊 @asiabsar