#سالشب_شهادت🇮🇷 #شهید_قنبر_علی_کُر 🌷 🔸در آخرین اعزام از بهشهر تا شوشتر آروم اشک ریخت ... ▫️گفتم : قنبر !!! ول کن دیگه چقدر گریه میکنی ؟ گفت : برا تنهایی مادرم گریه میکنم. ▫️ظاهرا می دانست دیگر مادرش؛ همه دار و ندارش که شیرزن زندگی اش بود؛ را دیگر نمی بیند.😔 #کانال_آسیابسر @asiabsar

🔻سالروز_شهادت #شهید_قنبر_علی_کر❤️ 🔸نام پدر: عبدالله 🔹تاریخ تولد: ۱۳۴١/٩/١۴ 🔸شهادت: ۱۳۶۵/١٢/۴ 🔹نام عملیات: والفجر ۶ 🔸محل شهادت: شوشتر اهواز 🔹تحصیلات : سوم راهنمایی 🔸مجرد 📩پیام شهید: ملت مسلمان! امام را تنها نگذارید و این انقلاب که حاصل خون شهیدان می باشد حفاظت کنید. 🌸شادی روحش #صلوات 💠پایگاه بسیج یارسول(ص) آسیابسر #کانال_آسیابسر @asiabsar

#نه_روز_مانده #سی_و_یکمین_یادواره_شهدای_آسیابسر برشی از زندگی #شهید_قنبر_علی_کُر🌷 ◽️ در یکی از خانه های قدیمی و باصفای بندرترکمن به دنیا آمد. ◽️در زندگی سختی زیادی کشید... ولی جوانی آرام و سر به زیری بود؛ با سن کم کار میکرد؛ تا خرج مادر و خواهرش را تامین کند. ▫️او با وجود اینکه یک بار زخمی شده بود؛ باز کار کردن رو رها نکرد. ◽️از سرکار منزل می آمد؛با وجود همه خستگی هامی رفت پایگاه و مسجد.گاهی با چوب دستی تا صبح در پایگاه نگهبانی می داد. ◽️یکی ازدوستانش میگفت: در منطقه بچه ها فوتبال می کردن، بازی میکردن، شوخی می کردن ،ولی قنبر آروم ، همیشه در فکر بود. یک روز دیدم خوشحاله. آمد و  گفت : میدونی من چه مسئولیتی دارم!!؟ مهندس سنگر سازی ام☺️ #سنگر_ساز_بی_سنگر ▫️گفتم : قنبر مراقب خودت باش مادرت تنهاست !لبخند شیرینی زد و گفت : خدا بزرگه 💠این آخرین بار بود. بعد از آن دیدار بر اثر اصابت ترکش به #شهادت رسید. شادی روحش #صلوات #کانال_آسیابسر @asiabsar

🔻#سالروز_شهادت #شهید_قنبر_علی_کر❤️ 🔸نام پدر:  عبدالله 🔹تاریخ تولد:  ۱۳۴١/٩/١۴ 🔸شهادت:  ۱۳۶۵/١٢/۴ 🔹نام عملیات: والفجر ۶ 🔸محل شهادت: شوشتر اهواز 🔹تحصیلات :  سوم راهنمایی 🔸مجرد 📩پیام شهید: ملت مسلمان! امام را تنها نگذارید و این انقلاب که حاصل خون شهیدان می باشد حفاظت کنید. 🌸شادی روحش #صلوات 🚩هیات شهدای بسیج آسیابسر #کانال_آسیابسر @asiabsar

#نه_روز_مانده #سی_و_دومین_یادواره_شهدای_آسیابسر برشی از زندگی #شهید_قنبر_علی_کُر🌷 ◽️ در یکی از خانه های قدیمی و باصفای بندرترکمن به دنیا آمد. ◽️در زندگی سختی زیادی کشید... ولی جوانی آرام و سر به زیری بود؛ با سن کم کار میکرد؛ تا خرج مادر و خواهرش را تامین کند. ▫️او با وجود اینکه یک بار زخمی شده بود؛ باز کار کردن رو رها نکرد. ◽️از سرکار منزل می آمد؛با وجود همه خستگی هامی رفت پایگاه و مسجد.گاهی با چوب دستی تا صبح در پایگاه نگهبانی می داد. ◽️یکی ازدوستانش میگفت: در منطقه بچه ها فوتبال می کردن، بازی میکردن، شوخی می کردن ،ولی قنبر آروم ، همیشه در فکر بود. یک روز دیدم خوشحاله. آمد و  گفت : میدونی من چه مسئولیتی دارم!!؟ مهندس سنگر سازی ام☺️ #سنگر_ساز_بی_سنگر ▫️گفتم : قنبر مراقب خودت باش مادرت تنهاست !لبخند شیرینی زد و گفت : خدا بزرگه 💠این آخرین بار بود. بعد از آن دیدار بر اثر اصابت ترکش به #شهادت رسید. شادی روحش #صلوات #کانال_آسیابسر @asiabsar

#استوری 🔻#سالروز_شهادت #شهید_قنبر_علی_کر❤️ 🔸نام پدر:  عبدالله 🔹تاریخ تولد:  ۱۳۴١/٩/١۴ 🔸شهادت:  ۱۳۶۵/١٢/۴ 🔹️محل شهادت: شوشتر اهواز 🔸️تحصیلات : سوم راهنمایی 🔹️مجرد 📩پیام شهید: ملت مسلمان! امام را تنها نگذارید و این انقلاب که حاصل خون شهیدان می باشد حفاظت کنید. 🌸شادی روحش #صلوات 🚩هیات شهدای بسیج آسیابسر #کانال_آسیابسر @asiabsar

#سالروزشهادت برشی از زندگی #شهید_قنبر_علی_کُر🌷 ◽️ در یکی از خانه های قدیمی و باصفای بندرترکمن به دنیا آمد. ◽️در زندگی سختی زیادی کشید... ولی جوانی آرام و سر به زیری بود؛ با سن کم کار میکرد؛ تا خرج مادر و خواهرش را تامین کند. ▫️او با وجود اینکه یک بار زخمی شده بود؛ باز کار کردن رو رها نکرد. ◽️از سرکار منزل می آمد؛با وجود همه خستگی هامی رفت پایگاه و مسجد.گاهی با چوب دستی تا صبح در پایگاه نگهبانی می داد. ◽️یکی ازدوستانش میگفت: در منطقه بچه ها فوتبال می کردن، بازی میکردن، شوخی می کردن ،ولی قنبر آروم ، همیشه در فکر بود. یک روز دیدم خوشحاله. آمد و  گفت : میدونی من چه مسئولیتی دارم!!؟ مهندس سنگر سازی ام☺️ #سنگر_ساز_بی_سنگر ▫️گفتم : قنبر مراقب خودت باش مادرت تنهاست !لبخند شیرینی زد و گفت : خدا بزرگه 💠این آخرین بار بود. بعد از آن دیدار بر اثر اصابت ترکش به #شهادت رسید. شادی روحش #صلوات #کانال_آسیابسر @asiabsar

🔸در آخرین اعزام از بهشهر تا شوشتر آروم اشک ریخت ... ▫️گفتم : قنبر !!! ول هکن دیگه چنده برمه کندی؟ (ول کن دیگه چقدر گریه میکنی ؟) گفت : برا تنهایی مادرم گریه میکنم. ▫️ظاهرا می دانست دیگر مادرش؛ همه دار و ندارش که شیرزن زندگی اش بود؛ را دیگر نمی بیند.😔 #سالروز_شهادت #شهید_قنبر_علی_کر #کانال_آسیابسر @asiabsar

#نه_روز_مانده #سی_و_سومین_یادواره_شهدای_آسیابسر برشی از زندگی #شهید_قنبر_علی_کُر🌷 ◽️ در یکی از خانه های قدیمی و باصفای بندرترکمن به دنیا آمد. ◽️در زندگی سختی زیادی کشید... ولی جوانی آرام و سر به زیری بود؛ با سن کم کار میکرد؛ تا خرج مادر و خواهرش را تامین کند. ▫️او با وجود اینکه یک بار زخمی شده بود؛ باز کار کردن رو رها نکرد. ◽️از سرکار منزل می آمد؛با وجود همه خستگی هامی رفت پایگاه و مسجد.گاهی با چوب دستی تا صبح در پایگاه نگهبانی می داد. ◽️یکی ازدوستانش میگفت: در منطقه بچه ها فوتبال می کردن، بازی میکردن، شوخی می کردن ،ولی قنبر آروم ، همیشه در فکر بود. یک روز دیدم خوشحاله. آمد و  گفت : میدونی من چه مسئولیتی دارم!!؟ مهندس سنگر سازی ام☺️ #سنگر_ساز_بی_سنگر ▫️گفتم : قنبر مراقب خودت باش مادرت تنهاست !لبخند شیرینی زد و گفت : خدا بزرگه 💠این آخرین بار بود. بعد از آن دیدار بر اثر اصابت ترکش به #شهادت رسید. شادی روحش #صلوات #کانال_آسیابسر @asiabsar

#استوری 🔻#سالروز_شهادت #شهید_قنبر_علی_کر❤️ 🔸نام پدر:  عبدالله 🔹تاریخ تولد:  ۱۳۴١/٩/١۴ 🔸شهادت:  ۱۳۶۵/١٢/۴ 🔹️محل شهادت: شوشتر اهواز 🔸️تحصیلات :  سوم راهنمایی 🔹️مجرد 📩پیام شهید: ملت مسلمان! امام را تنها نگذارید و این انقلاب که حاصل خون شهیدان می باشد حفاظت کنید. 🌸شادی روحش #صلوات 🚩هیات شهدای بسیج آسیابسر #کانال_آسیابسر @asiabsar

#سالروزشهادت برشی از زندگی #شهید_قنبر_علی_کُر🌷 ◽️ در یکی از خانه های قدیمی و باصفای بندرترکمن به دنیا آمد. ◽️در زندگی سختی زیادی کشید... ولی جوانی آرام و سر به زیری بود؛ با سن کم کار میکرد؛ تا خرج مادر و خواهرش را تامین کند. ▫️او با وجود اینکه یک بار زخمی شده بود؛ باز کار کردن رو رها نکرد. ◽️از سرکار منزل می آمد؛با وجود همه خستگی هامی رفت پایگاه و مسجد.گاهی با چوب دستی تا صبح در پایگاه نگهبانی می داد. ◽️یکی ازدوستانش میگفت: در منطقه بچه ها فوتبال می کردن، بازی میکردن، شوخی می کردن ،ولی قنبر آروم ، همیشه در فکر بود. یک روز دیدم خوشحاله. آمد و  گفت : میدونی من چه مسئولیتی دارم!!؟ مهندس سنگر سازی ام☺️ #سنگر_ساز_بی_سنگر ▫️گفتم : قنبر مراقب خودت باش مادرت تنهاست !لبخند شیرینی زد و گفت : خدا بزرگه 💠این آخرین بار بود. بعد از آن دیدار بر اثر اصابت ترکش به #شهادت رسید. شادی روحش #صلوات #کانال_آسیابسر @asiabsar

🔸در آخرین اعزام از بهشهر تا شوشتر آروم اشک ریخت ... ▫️گفتم : قنبر !!! ول هکن دیگه چنده برمه کندی؟ (ول کن دیگه چقدر گریه میکنی ؟) گفت : برا تنهایی مادرم گریه میکنم. ▫️ظاهرا می دانست دیگر مادرش؛ همه دار و ندارش که شیرزن زندگی اش بود؛ را دیگر نمی بیند.😔 #سالروز_شهادت #شهید_قنبر_علی_کر #کانال_آسیابسر @asiabsar