eitaa logo
کانون گفتگوی قرآنی
776 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
322 ویدیو
61 فایل
با توجه به عدم پاسخگویی به سوالات در انجمن های مرکز ملی برای طرح سوال خود از سامانه پاسخگو استفاده کنید 📱 نرم افزار پاسخگو app.mmpd.ir 🌐 پایگاه پاسخگوی من my.pasokhgoo.ir آیدی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در پیام رسان ها @pasokhgoo
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼 ⁉️پرسش: منظور از "عقبه" در آیات سوره بلد چیست؟ ✍️پاسخ: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْعَقَبَةُ»؛ ولى او از آن گردنه مهمّ نگذشت. و تو نمى ‏دانى آن گردنه چيست.(1) معنای لغوی: اقتحام از ریشه "قحم" به معنای قرار گرفتن و ورود در كار سخت و خوفناك است.(2) هم چنین به معنای وارد و داخل شدن و گذشتن از چيزى با شدت و مشقت است.(3) عقبه به معناى گردنه و راهى در قله كوه است.(4) به بیان دیگر این كه لازم است در آن عقوبت، تنگى و سختی و خطر را متحمل شود.(5) نکته: «وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ»؛ تعبير اين كه تو نمى ‏دانى، كنايه است از عظمت و اهمیت آن عقبه.(6) بیان تفسیری: در این که مراد از عقبه چیست، وجوهی بیان شده: 1. عقبه، توسط آيات بعد تفسير می شود: مجموعه ‏اى است از اعمال خير كه عمدتا بر محور خدمت به خلق و كمك به ضعيفان و ناتوان ها دور مى ‏زند، و نيز مجموعه ‏اى از عقائد صحيح و خالص است كه در آيات بعد به آن اشاره شده است.(7) 2. عقبه، گذرگاهی بر جهنم است كه سؤال از ايمان می شود، اگر ايمان باشد عبور می كند، و اگر ايمان نباشد سقوط در آتش است. اگر هم در روایات، چیزی معین شده، از باب بیان مورد و مصداق است.(8) 3. عقبه، به معناى هواى نفس است كه جهاد با آن، جهاد اكبر ناميده شده است.(9) 4. عقبه، گردنه صعب العبورى است در قيامت.(10) 5. عقبه، ائمه معصومین است. هر کس ولايت ایشان را قبول كرد نجات يابد.(11) بیانی دیگر: می توان گفت مراد از این عقبه، ایمان داشتن (ایمان قلبی و ایمان عملی) است. جهاد اکبر و مبارزه با هوای نفس، گردنه سخت و صعب العبوری است که در سایه ایمان می توان از آن گذشت. کسی که ایمان در قلب و عمل داشته می تواند از پل صراط و مواقف در قیامت، گذر نماید. در راستای اعتقاد به ولایت و امامت ائمه معصومین، ایمان کامل، و عبور از مواقف قیامت، ممکن می شود. توضیح آیه: آزاد کردن بنده، اطعام در روزهای سختی و قحطی و انفاق های سخت و دشوار، و ... از مصادیق ایمان و جهاد با نفس است که می تواند انسان را از این گردنه صعب العبور بگذراند، ولی این انسان های ناسپاس (مورد اشاره آیه) کسانی هستند که هرگز خود را برای گذشتن از این گذرگاه، آماده نکرده اند، نه نه بنده ‏اى آزاد كرده، و نه در روز قحطى طعامى داده، نه ... .(12) (1) بلد، 11 و 12. (2) مجمع البحرين، ج ‏6، ص 134؛ المفردات في غريب القرآن، ص 656؛ قاموس قرآن، ج ‏5، ص 244. (3) الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج ‏4، ص 756. (4) المفردات في غريب القرآن، ص 575، واژه، عقب؛ قاموس قرآن، ج ‏5، ص 21. (5) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏10، ص 745. (6) ترجمه الميزان، ج ‏20، ص 490. (7) تفسير نمونه، ج ‏27، ص 27. (8) أطيب البيان في تفسير القرآن، ج ‏14، ص 123. (9) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏10، ص 750. (10) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏10، ص 750. (11) تفسير القمي، ج ‏2، ص 422؛ الكافي، ج ‏1، ص 430، ح 88. (12) ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏20، ص 490؛ تفسير نمونه، ج ‏27، ص 27. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34706 🆔@askquranir 🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌼
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ⁉️پرسش: مواد چهارگانه اى كه در روز حج اکبر اعلام شد چه بود؟ ✍️پاسخ: «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَري‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُهُ»؛ و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر [روز عيد قربان‏] كه خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند!(1) در تفسیر نمونه آمده: گرچه قرآن اعلام بيزارى و برائت خدا را از مشركان به صورت سر بسته بيان كرده است، اما از روايات اسلامى استفاده مى‏ شود كه على (علیه السلام) مأمور بود چهار موضوع را به مردم ابلاغ كند: 1- الغاى پيمان مشركان. 2- عدم حق شركت آن ها در مراسم حج در سال آينده. 3- ممنوع بودن طواف افراد عريان و برهنه كه تا آن زمان در ميان مشركان رايج بود. 4- ممنوع بودن ورود مشركان در خانه خدا. (در بعضى از روايات به عدم دخول بت پرستان در خانه كعبه اشاره شده است).(2) از امام باقر (علیه السلام) نقل شده كه على (علیه السلام) در مراسم حج آن سال خطبه ‏اى خوانده و فرمودند: «لا يطوفن بالبيت عريان و لا يحجن البيت مشرك و من كانت له مدة فهو الى مدته، و من لم يكن له مدة فمدته اربعة اشهر»؛ از اين پس هيچ برهنه ‏اى نبايد طواف خانه خدا بيايد، و هيچ بت پرستى حق شركت در مراسم حج ندارد، و آن هايى كه پيمانشان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) مدت دارد تا پايان مدت محترم است، و آن ها كه پيمانشان مدت ندارد، مدتش چهار ماه خواهد بود.(3) علامه طباطبایی(ره) این چهار حکم را قرآنی دانسته و می آورد: على (علیه السلام) در مكه هم چنان كه آيات برائت را به گوش مردم رسانيد، احکام قرآنی دیگری را نیز ابلاغ فرمود: 1. هر كس عهدى با مسلمين دارد و عهدش محدود به مدتى است، تا سررسيد آن مدت عهدش معتبر است، و اگر محدود به مدتى نيست تا چهار ماه ديگر عهدش معتبر خواهد بود. اين مطلب را آيات برائت نيز بر آن دلالت دارد. 2. هيچ كس حق ندارد از اين به بعد برهنه در اطراف كعبه طواف كند. اين نيز يک حكم الهى بود كه آيه شريفه «يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»(4) بر آن دلالت دارد. 3. بعد از امسال ديگر هيچ مشركى حق ندارد به طواف و يا زيارت خانه خدا بيايد. اين حكم نيز مدلول آيه شريفه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا»(5) است. 4. در بعضى از روايات آمده، هيچ كس داخل بهشت نمى‏ شود مگر مؤمن. و اين معنا هر چند در ساير روايات نيامده، و خيلى هم بعيد به نظر مى ‏رسد، ليكن مدلول خود آيات برائت نيز همين است. در بعضى از روایات دارد: «هيچ كس داخل كعبه ـ و يا خانه ـ نمى‏ شود مگر مؤمن». البته حكم مستفاد از آن ها نظير حكم به ممنوعيت مشركين از طواف، حكمى ابتدايى خواهد بود. به هر حال، رسالت على (علیه السلام) منحصرا راجع به رساندن آيات برائت نبود، بلكه هم راجع به آن بود و هم راجع به سه و يا چهار حكم قرآنى ديگر، و همه آن ها مشمول گفته جبرئيل هست كه گفت: «از تو پيامى نمى ‏رساند مگر خودت و يا مردى از خودت»، زيرا هيچ دليلى نيست تا اطلاق اين كلام را تقييد كند.(6) (1) توبه/ 3. (2) تفسير نمونه، ج ‏7، ص 289. (3) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏5، ص 7. (4) اعراف/ 31. (5) توبه/ 28. (6) ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏9، ص 219 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=33825 🌸@askquranir 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔹💠🔹 🔹💠🔹 🔹💠🔹 ⁉️پرسش: وسیله تقرب به خدا چیست؟ در سوره مائده آیه 35 می خوانیم که باید وسیله ای برای تقرب به خداوند انتخاب کنیم . ✍️پاسخ: «أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جَاهِدُواْ فىِ سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ هان اى كسانى كه در زمره مؤمنين در آمده‏ ايد، از خدا پروا داشته باشيد، و در جستجوى وسيله‏ اى براى نزديك شدن به ساحتش- كه همان عبوديت و به دنبالش علم و عمل است برآئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار گرديد(1) "وسيله" در اصل به معنى تقرب جستن و يا چيزى كه باعث تقرب به ديگرى از روى علاقه و رغبت مى‏ شود مى ‏باشد. بنابر اين وسيله در آيه فوق معنى بسيار وسيعى دارد و هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه مقدس پروردگار مى‏شود شامل مى‏ گردد كه مهم ترين آنها ايمان به خدا و پيامبر اكرم (صل الله علیه و آله) و جهاد و عبادات همچون نماز و زكات و روزه و زيارت خانه خدا و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا اعم از انفاق هاى پنهانى و آشكار و همچنين هر كار نيك و خير مى ‏باشد. همانطور كه على ع در" نهج البلاغه" فرموده است: «ان افضل ما توسل به المتوسلون الى اللَّه سبحانه و تعالى الايمان به و برسوله و الجهاد فى سبيله فانه ذروة الاسلام، و كلمة الاخلاص فانها الفطرة و اقام الصلاة فانها الملة، و ايتاء الزكاة فانها فريضة واجبة و صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب و حج البيت و اعتماره فانهما ينفيان الفقر و يرحضان الذنب، و صلة الرحم فانها مثراة فى المال و منساة فى الاجل، و صدقة السر فانها تكفر الخطيئة و صدقة العلانية فانها تدفع ميتة السوء و صنائع المعروف فانها تقى مصارع الهوان.»؛ بهترين چيزى كه به وسيله آن مى‏ توان به خدا نزديك شد ايمان به خدا و پيامبر او و جهاد در راه خدا است كه قله كوهسار اسلام است، و همچنين جمله اخلاص (لا اله الا اللَّه) كه همان فطرت توحيد است، و بر پا داشتن نماز كه آئين اسلام است، و زكاة كه فريضه واجبه است، و روزه ماه رمضان كه سپرى است در برابر گناه و كيفرهاى الهى، و حج و عمره كه فقر و پريشانى را دور مى‏ كند و گناهان را مى‏ شويد، و صله رحم كه ثروت را زياد و عمر را طولانى مى‏ كند، انفاق هاى پنهانى كه جبران گناهان مى‏ نمايد و انفاق آشكار كه مرگ هاى ناگوار و بد را دور مى‏ سازد و كارهاى نيك كه انسان را از سقوط نجات مى‏ دهد.(2) و در قرآن مجید عامل تقرب بدین گونه بیان گردید: «وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ في‏ رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ و پاره ‏اى از عرب هاى باديه‏ نشين به خدا و روز قيامت ايمان دارند و آنچه را كه خرج مى‏ كنند براى نزديك شدن به خدا و به خاطر دعاى پيامبر خرج مى‏ كنند. بدانيد كه همين سبب نزديكيشان به خدا خواهد شد و خدا به رحمت خويش داخلشان خواهد كرد، زيرا آمرزنده و مهربان است‏.(3) (1) مائده/ 35. (2) خطبه 110 نهج البلاغه (3) توبه/ 99. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=35968 🆔@askquranir 🔹💠🔹 🔹💠🔹 🔹💠🔹
اللهم عجل لولیک الفرج 🆔@askquranir
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸 ⁉️پرسش: چرا خداوند در مورد قرآن و باران، هر دو تعبير به «نزول» نموده است؟ آیا این تعبیر برای دو چیز متفاوت از نظر ماهیت درست است؟ ✍️پاسخ: برای دانستن جواب باید كاربردهاى نزول در قرآن را مورد بررسی قرار داد: اصل نزول بمعنى فرود آمدن است چنانكه در مفردات و مصباح و اقرب گفته است عبارت راغب چنين است: «النّزول فى الاصل: هو انحطاط من علوّ» درباره باران آمده: «أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ»؛ آيا شما آنرا از ابر فرود آورده‏ايد يا ما فرود آورندگانيم؟(1) ايضا: «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ ...»؛ خدايا بما از آسمان مائده‏اى فرود آور.(2) «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ»(3) «وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ ...»(4) «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ ...»(5) «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً. رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ ...»(6) می دانيم كه آهن در سنگ هاست، انعام ثمانيه در زمين‏ اند، لباس از زمين تهيّه می شود و رسول در عالم ما است پس علت آمدن «انزال» در اينها چيست: بنظر می آيد كه جواب همه اينها در «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(7) باشد. در اين آيه به هر چيز انزال اطلاق شده و چون تدبير همه از جانب خداوند است اطلاق انزال بر همه صحيح می باشد. می شود گفت: ذرّات آهن در اشعّه كيهانى و گازهاى هوا و غيره است و از آسمان بزمين می بارد، می شود گفت: نطفه حيوانات از هوا می بارد همانطور كه ميكروب‏ ها بر گوشت ها و پنيرها می بارد و مخمّرها بر آب انگور می بارند، بعضى‏ ها «رسولا» را جبرئيل گفته‏ اند ولى جمله يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ آنرا ردّ می كند. (نزل): (بضمّ ن، ز): آنچه براى ميهمان آماده شده تا بر آن نازل شود چنانكه در قاموس گويد: آنرا منزل نيز گفته‏ اند راغب گويد: «النّزل: ما يعدّ للنّازل من الزّاد». «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا»؛ برای اهل ايمان و عمل جنّات فردوس منزل يا مهيّا شده است.(8) «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ. فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ. وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ»؛ امّا اگر از مكذّبين و گمراهان باشد پس براى اوست آماده شده‏اى از آب جوشان و انداخته شدن بآتش بزرگ.(9) «إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ نُزُلًا»(10) نزلة: يكبار نازل شدن «وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى»؛‏ در يك نزول ديگر او را ديده است.(11) (منزل): (بصيغه مفعول) مصدر ميمى و اسم مفعول است «وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً ...»؛ بگو پروردگارا مرا از كشتى فرود آور فرود آوردن مباركى.(12) و در آيه «أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ»(13)؛ اسم مفعول است. (تنزّل): در صحاح، آنرا نزول با مهلت و تأنى گفته است «وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ ...»؛ قرآن را شياطين نازل نكرده ‏اند.(14) می شود مهلت و تدريج را از آيه «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ»(15) فهميد كه نزول امر تدريجى است. بنابر این بکار بردن واژه نزول برای قرآن و باران در معانی و کاربردهای متناسب با آن می باشد و هر جا معنای خاص خودش را دارد.(16) (1) واقعة/ 69./(2) مائده/ 114./(3) حديد/ 25/(4) زمر/ 6./(5) اعراف/ 26./(6) طلاق/ 10./(7) حجر/ 21./(8) كهف/ 107./(9) واقعة/ 92- 94./(10) كهف/ 102./(11) نجم/ 13./(12) مؤمنون/29./(13) آل عمران/ 124./(14) شعراء/ 210./(15) طلاق/ 12./(16) مفردات راغب و صحاح اللغه واژه نزل. http://www.askquran.ir/showthread.php?t=34682 🌸@askquranir 🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸