پاتوق کتاب
📚رمان امنیتی «از پمبا تا ماریانا» دست سرویسهای اطلاعاتی را رو میکند کتاب «از پمبا تا ماریانا» اثر
📖
نویسنده در کتاب «از پمبا تا ماریانا» از وقایعی میگوید که برای مهران، مسئول یکی از سازمانهای اطلاعاتی دنیا رخ میدهد.
در شبی که مسئول شب بود، اتفاقات عجیب و مرموزی در اتاقش رخ میدهد. مهران در اثر حادثهای به کما میرود در بیمارستان فردی نورانی را با نام ایمان در کنار جسمش میبیند؛ با او لحظههای هیجان انگیزی را تجربه میکند.
با توجه به آزادی سیرشان در عالم، به سازمان سیا و موساد میروند و از بخشهای مرتبط با استفاده از قدرت اجنه و شیاطین برای دسترسی به اهدافشان بازدید میکنند.
در مسیر داستان سر و کارشان به رمالها، جن گیرها، افراد شیاد و ناحسابی، دزدان، دعا نویسان و ... میافتد و حوادث مهیجی را رقم میزند. خانوادههایی را میبینند که اسیر اجنه و دعانویسان و رمالها شدند و چگونه از این قدرتهای شیطانی علیه دیگران استفاده میشود.
بعد از هفت روز مهران از کما خارج میشود، ضمن فراموشی آنچه در این یک هفته دیده است، روند بهبودی اش آغاز میشود.
مطالب کتاب «از پمبا تا ماریانا» به مخاطب آگاهی میدهد چگونه سازمانهای اطلاعاتی دنیا از نیروهای شیطانی برای دست یابی به اهدافشان استفاده میکنند و کسی که درگیر این سازمانها میشود، چه اتفاقی برایش رقم میخورد.
#از_پمبا_تا_ماریانا
#رمان_امنیتی
📗برنگرد
یک رمان امنیتی زیبا و هیجان انگیز👌
برنگرد، داستان فردی به نام حمید است که پدرش به شهادت رسیده و در خانواده ای مذهبی بزرگ شده است. حمید بعد از سالها وارد مجموعه اطلاعاتی و امنیتی سپاه می شود و مورد طعمه یکی از جاسوسان خارجی قرار می گیرد اما تربیت دینی و مذهبی او باعث می شود پایش نلغزد...
قیمت پشت جلد: ۵۷ت
#رمان_امنیتی
🌿🌿🌿
پاتوق کتاب
◽️عزرائیل در قامت یک کهنه سرباز وارد میشود... 📔کتاب عزرائیل (کهنه سرباز) این کتاب درون مایهای ا
📚
🔸عنوان جلد اول مجموعه عزرائیل «کهنه سرباز» است و روایت حمیدرضا هدایتی که سرگرد سازمان حفاظت اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران است از یک سو و علی علیزاده، قاتلی مرموز که رد پایش همه جا دیده میشود اما هیچ راهی برای اثبات آن و یافتنش نیست.
🔹این دو بیآنکه بخواهند درگیر مبارزهای بزرگ میشوند که جغرافیایش تهران در شرق تا نیکوزیای قبرس در غرب است.
🔸داستان عزرائیل از ماجرای قتل یک گروه مواد مخدر در تهران و چند سرباز نیروی قدس سپاه در دوحه شروع میشود و با یک ماجرای هیجانی به ترکیه و شمال سوریه میرود.
🔹رمان نیما اکبرخانی تنها محدود به اتفاقات هیجانانگیز نمیشود. او به سراغ پشت پرده اتفاقات مهمی میرود.
🔸کهنه سرباز نقبی به اتفاقات چهل سال گذاشته ایران هم میزند و داستان را به گروهک تروریستی منافقین و سالهای جنگ میکشاند.
🔹 درد اصلی جلد اول رمان عزرائیل پیدا کردن قاتل و قاتلان احتمالی نیست. درد اصلی این رمان خیانت است! خیانتی که هیچکس باورش نمیکند.
🔸نیما اکبرخانی در رمانش با دقتی مثالزدنی از جزئیات این ماجرا پرده میبردارد و قلمی روان، دو داستان موازی را پیش میبرد.
کتابستان معرفت، رمان عزرائیل؛ کهنه سرباز را در ۲۹۶صفحه و با قیمت ۶۵هزار تومان روی پیشخان کتابفروشیها آورده است...
#رمان_امنیتی
#عزرائیل
☁️☁️☁️
ورق بزنید👆
🔻
رمان نیما اکبرخانی تنها محدود به اتفاقات هیجانانگیز نمیشود. او به سراغ پشت پرده اتفاقات مهمی میرود و حواشیای را بیان میکند که قدمت برخیشان چهل ساله است!
عزرائیل روایت مبارزه دورادور حمیدرضا هدایتی- سرگرد حفاجا- و علی علیزاده- قاتل مرموز- است
نیما اکبر خانی در رمان عزرائیل مهم ترین دغدغهاش عریان کردن لایههای عمیق جنگ و سیاست و امنیت است.
رمان قصدش میخکوب کردن خواننده و نشان دادن فضایی تازه است که تاکنون کمتر کسی آن را تجربه کرده است
به ژانر تریلر که زیر مجموعه ای از ژانر جنایی ست در ایران کم تر پرداخته شده است اما نیما اکبر خانی در عزرائیل به گواه ببشتر مخاطبان کتابش از عهده ی این کار برآمده است.
رمان عزرائیل را خوانده اید؟
نظر شما نسبت به رمان عزرائیل چیست؟
🔻
#کتابستان
#عزرائیل #کتاب_های_پرفروش
#رمان_جنایی #رمان_امنیتی
📘☕️
رمان امنیتی "چایت را من شیرین میکنم" داستان دختریست به نام سارا، ایرانی الاصل و مقیم آلمان با پدری که سمپات سازمان مجاهدین خلق بوده و مادری که نقطه ی مقابل پدر قرار دارد.
طی ماجرایی برادرش هم به اسلام گرایش پیدا کرده، وارد گروه داعش شده و ناپدید می شود.
سارا در حین جستجوی برادر ناخواسته وارد جریانی می شود که با مبنای وجودی این گروه و جنایت هایش آشنا شده و اورا بیش از گذشته از شنیدن نام اسلام و مسلمان به هراس می اندازد.
ولی داستان جوری پیش می رود که در آخر او همسر یک جوان مسلمان و پاسدار ایرانی شده و طعم اسلام حقیقی را می چشد.
این رمان اسلام را با تمام زیبایی هایش مقابل خواننده می چیند و ایمان، قدرت و صلابت ایران و ایرانی را به رخ تمام جهان می کشد.
✨✨✨
#چایت_را_من_شیرین_می_کنم
#زهرا_بلند_دوست #رمان_امنیتی
پاتوق کتاب
📘☕️ رمان امنیتی "چایت را من شیرین میکنم" داستان دختریست به نام سارا، ایرانی الاصل و مقیم آلمان با پ
...
روح بزرگ شخصیت پاسدار داستان و اعمال و رفتارش، میزان تقوا وتسلط او بر خود، زیبایی برخوردهایش با مسائل اعتقادی در حیطه ی زن و خانواده، جلوه ای بسیار زیبا و جذاب از حقیقت زندگی مسلمانان واقعی است و خواننده را به شدت تحت تاثیر قدرت معنوی خود و بزرگی روحش قرار می دهد.
گزیده متن؛
آرام آرام روی قبرهای وسط حیاط قدم می زدم و با گوشه چشم، تاریخ نوشته شده بر آنها را می خواندم. بعضی جوان، بعضی میانسال، بعضی پیر، راستی مردن درد داشت؟ ناگهان یک جفت کفش سرمه ای رنگ با عطری تلخ و آشنا مقابل چشمانم سبز شد.
سرم را بالا آوردم. صدای کوبیده شدن قلبم را با گوش هایم شنیدم. چند روز از آخرین دیدنش می گذشت؟ زیادی دلتنگ این غریبه نبودم؟ اما این غریبه، با شلوار کتاب مشکی و پیراهن مردانه سرمه ای رنگش، زیادی دلنشین به کامِ احساسم آمد. بازهم موهای کوتاه و ته ریشی به سیاهی زغال ...
#چایت_را_من_شیرین_می_کنم
#رمان_امنیتی
پاتوق کتاب
📗مثل بیروت بود «مثل بیروت بود» حکایت جولان است. جولانی که از «چایت را من شیرین میکنم» شروع شده اس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📘او مثل بیروت بود
نویسنده در این رمان که بر پایه واقعیات نوشته شده، اتفاقات آبان سال ۱۳۹۸ را پیش چشم مخاطب، جانی دوباره میدهد.
#زهرا_بلند_دوست
#رمان_امنیتی
📓کتاب رمان - ملکه بامیان - با طعم عشق و جنگ نوشته معصومه حلیمی انتشارات کتابستان
💳قیمت پشت جلد ۴۳ت
📖تعداد صفحات ۲۷۶ ص
قیمت در چاپ جدید ۶۰ت است
#رمان_امنیتی
📗عزرائیل 1/5: (روزهای تاریک) منتشر شد.
این اثر ادامه مجموعه عزرائیل و جلد یکونیم این مجموعه است.
در توضیح چرایی جلد یکونیم، باید گفت در این جلد مستقیم به سراغ قهرمان داستان نخواهیم رفت، بلکه شخصیتهای جدیدی وارد دنیای عزرائیل میشوند. شخصیتهایی که قرار است در جلدهای بعدی در کنار قهرمانان جلد اول، نقش کلیدی بازی کنند.
داستان عزرائیل (روزهای تاریک) در ایران و سوریه میگذرد. قهرمان داستان، یک مدافع حرم است که بازداشت شده و اکنون فرصت دارد خاطراتش را برای فرزندش نقل کند. خاطراتی که از نوجوانی شروع میشود و تا روزگار معاصر ادامه پیدا میکند.
نیما اکبرخانی، در این اثر از روزهای ابتدایی جنگ سوریه گفته است و نقش ایرانیهای معمولی در این جنگ.
روزهای تاریک، مانند جلد قبلی این کتاب، یک رمان در ژانر تریلر (امنیتی) است که سعی کرده است بیشترین حس و حال واقعگرایانه را با جزئیات تاریخی و نظامی از اتفاقات آن روز سوریه به مخاطب خود ارائه بدهد.
قیمت پشت جلد: ۵۸ت
#رمان_امنیتی
هدایت شده از پاتوق کتاب
...
روح بزرگ شخصیت پاسدار داستان و اعمال و رفتارش، میزان تقوا وتسلط او بر خود، زیبایی برخوردهایش با مسائل اعتقادی در حیطه ی زن و خانواده، جلوه ای بسیار زیبا و جذاب از حقیقت زندگی مسلمانان واقعی است و خواننده را به شدت تحت تاثیر قدرت معنوی خود و بزرگی روحش قرار می دهد.
گزیده متن؛
آرام آرام روی قبرهای وسط حیاط قدم می زدم و با گوشه چشم، تاریخ نوشته شده بر آنها را می خواندم. بعضی جوان، بعضی میانسال، بعضی پیر، راستی مردن درد داشت؟ ناگهان یک جفت کفش سرمه ای رنگ با عطری تلخ و آشنا مقابل چشمانم سبز شد.
سرم را بالا آوردم. صدای کوبیده شدن قلبم را با گوش هایم شنیدم. چند روز از آخرین دیدنش می گذشت؟ زیادی دلتنگ این غریبه نبودم؟ اما این غریبه، با شلوار کتاب مشکی و پیراهن مردانه سرمه ای رنگش، زیادی دلنشین به کامِ احساسم آمد. بازهم موهای کوتاه و ته ریشی به سیاهی زغال ...
#چایت_را_من_شیرین_می_کنم
#رمان_امنیتی
📓 عاشق داعشی من
«عاشق داعشی من» تلاش می کند جنایت های آشکار داعش را در سایه داستانی عاشقانه روایت کند و از این رهگذر برخی مسائل جامعه را از نگاه زنی مطلقه به چالش بکشد.
نویسنده سعی کرده تا جنایت های داعش را با سبک و سیاق هنری و در قالب رمان روایت کند، و ماجرای دخترانی را بنویسد که با سرخوردگی از ظلم و بیداد جامعه خود، در دام اندیشه های مسموم داعش گرفتار شده اند و زمانی به حقیقت ماجرا پی می برند که دیگر دیر شده است و خود را در بند کسانی می بینند که هیچ بویی از انسانیت نبرده اند و هر یک دچار سرنوشتی خواندنی و عبرت آموز می شوند...
✨
✍🏻نویسنده: هاجر عبدالصمد
📖 تعداد صفحات: ۲۹۶ص
✨
💳 قیمت پشت جلد ۹۵ت
#رمان_امنیتی
✨✨✨
📓پسران دوزخ فرزندان قابیل
رمان "پسران دوزخ فرزندان قابیل" در ارتباط با گروهک داعش است و در آن یک شخصیت ایرانی به نام فاطمه برای سخنرانی به عراق می رود که توسط گروهک داعش اسیر می شود و اتفاقاتی در دل داستان برای وی می افتد و ...
که خواندن آن تجربه ای متفاوت از گروهک داعش برای خواننده رقم خواهد زد و تصویری صحیح از این گروهک و جنایت های آنها را نشان می دهد.
✍🏻مجید پورولی کلشتری
📚ناشر کتاب:عهد مانا
-
قیمت پشت جلد ۶۰ت
#رمان_امنیتی
✨✨✨
📘وزیر قلابی
وزیر قلابی روایت یک نفوذ است؛ شاید هم روایت رسیدن. راوی این ماجرای واقعی؛ خودش نیست، وزیر بودن را از رفیقش قرض گرفته تا با آن زندگی کند و به خواستهاش برسد. رفتن به کمپ مهاجران، انکار ایرانیبودن، تغییر زبان و لهجه و قیافه، همه و همه این شگردها برایش میارزد تا وزیر شود و وزیر بماند. و تازه، این اول دردسرهایش است در این مسیر پر تلاطم، پیش از آنکه حقیقت ماجرا برملا شود...
در برشی از کتاب میخوانیم: مه خاکآلود که کمی خوابید، کیوسک نگهبانی اردوگاه خودش را نمایاند. سرانجام سفرمان همین اتاقک آهنی بود. کیوسک و نگهبانش، تنها علامتهای زندگی وسط آن بیابان بودند. هیچ موجود دیگری در این برهوت پیدا نمیشد. این مکعب فلزی و زنگزده، خط شروع زندگی جدیدم بود. باید از این به بعد بندبازی میشدم که روی طناب باریک مرگ قدم میزند و بالا و پایین میپرد. قرار بود وزیر شوم؛ یک وزیر قلابی.
✨✨✨
📖تعداد صفحات: ۱۴۴
💳قیمت پشت جلد ۶۰ت
✨✨✨
#رمان_امنیتی
📓متولد زندان
نوشته مرتضی احمر، رمانی است جذاب با محوریت نخبهای ایرانی که جذب یکی از سرویسهای اطلاعاتی میشود.
این کتاب ماجرای یک نخبهای ایرانی است که جذب یکی از سرویسهای اطلاعاتی-جاسوسی شده و برای آنها در چندین نوبت جاسوسی میکنند. این کتاب قصه فردی است که در دل تاریکی به روشنایی قدم میگذارد و پرورش پیدا میکند؛ ولی دوباره خودش با پای خودش وارد تاریکی میشود.
📖تعداد صفحات ۱۷۶
💳قیمت پشت جلد ۵۳ت
#رمان_امنیتی
#جاسوسی
...
📔باروت خیس
جدیدترین اثر زهرا اسعد بلنددوست نویسنده داستانهای امنیتی "چایت را شیرین میکنم" و "مثل بیروت بود"، منتشر شد.
یک خبرنگار غیر معمولی، برای رسیدن به هدفی بزرگ، همه جا را زیر و رو می کند. سینه اش انبار باروت است اما جز برای سرکوب احساس تربیت نشده. حالا او تمام آسیای غربی را جستجو کرده تا در عراق به مقصودش برسد.
دختری که آموزش هایی طاقت فرسا را در دژ های نامقدس سرزمین مقدس گذرانده تا بدل به اسلحه ای شود برای شکار فرمانده.
فادیه فقط چند بند انگشت تا نشستن مدال افتخار عبری بر سینه اش فاصله دارد اما ناگهان…
دانیال و حاج اسماعیل (مثل بیروت بود) این بار هم در مسیر طغیان ایستاده اند. قرار است فادیه چون تاسی سرگردان بچرخد تا بالا بیاورد تمام آن جفت شیش های مشقی اش را.
در این میان پای یک غریبه آشنا هم باز می شود، موساد و مهره هایش، عقرب زرد به دنبال سهم خود از اتفاقات آشوب زده است.
باروت خیس یک روایت مهیج و امنیتی است
از حاج قاسمی که نمی شناسیم...
💳قیمت پشت جلد ۱۷۵ت
📖تعدادصفحات ۲۹۲
#رمان_امنیتی
#تازه_های_نشر
هدایت شده از پاتوق کتاب
📘وزیر قلابی
وزیر قلابی روایت یک نفوذ است؛ شاید هم روایت رسیدن. راوی این ماجرای واقعی؛ خودش نیست، وزیر بودن را از رفیقش قرض گرفته تا با آن زندگی کند و به خواستهاش برسد. رفتن به کمپ مهاجران، انکار ایرانیبودن، تغییر زبان و لهجه و قیافه، همه و همه این شگردها برایش میارزد تا وزیر شود و وزیر بماند. و تازه، این اول دردسرهایش است در این مسیر پر تلاطم، پیش از آنکه حقیقت ماجرا برملا شود...
در برشی از کتاب میخوانیم: مه خاکآلود که کمی خوابید، کیوسک نگهبانی اردوگاه خودش را نمایاند. سرانجام سفرمان همین اتاقک آهنی بود. کیوسک و نگهبانش، تنها علامتهای زندگی وسط آن بیابان بودند. هیچ موجود دیگری در این برهوت پیدا نمیشد. این مکعب فلزی و زنگزده، خط شروع زندگی جدیدم بود. باید از این به بعد بندبازی میشدم که روی طناب باریک مرگ قدم میزند و بالا و پایین میپرد. قرار بود وزیر شوم؛ یک وزیر قلابی.
✨✨✨
📖تعداد صفحات: ۱۴۴
💳قیمت پشت جلد ۴۵ت
✨✨✨
#رمان_امنیتی
پاتوق کتاب
🌸🍃
آلاء همتی یک دختر معمولی است.
از آن دخترهایی که می خواهد هم مستقل بماند؛ هم از رویاهایش دست نکشد. او در تهران، خبرنگاری می کند و در کنارش درگیر تحصیل در مقطع ارشد سینما است.
سهند پایدار، استاد دانشگاه و جوان ترین تهیه کننده سینمای ایران است که خیلی از فیلم سازها، فیلم نامه نویس ها و بازیگران آرزو دارند در یکی از فیلم های سهند فیلم که مدیرش سهند پایدار است، حضور داشته باشند.
ماجرایی که آلاء همتی و سهند پایدار در «آنفولانزای نیویورکی» درگیرش هستند، تنها درگیری ساده ای میان یک دانشجوی لجباز و استاد سخت کوش نیست. داستان آن ها بوی خون می دهد؛ بوی جنون، خیانت، جاسوسی و عشق!
آنفولانزای نیویورکی یک رمان جاسوسی امنیتی است. قتل هایی سریالی رخ داده و امنیت جمهوری اسلامی زیر سوال رفته است. نیروهای امنیتی در حال تلاش برای حل آن هستند و پای آلاء هم وسط می آید.
آیا آلاء در این میان نقشش را به درستی ایفا خواهد کرد یا سهند پایدار از همه چیز با خبر خواهد شد و آلاء جانش را بر سر این کار خواهد گذاشت؟!
#رمان_امنیتی
#نفوذ
...
رمانی داستانی جذاب که با شیوه جالب و ادغام داستان، اسناد معتبر به نقش موساد و رژیم صهیونیستی در جنایات بسیار علیه ملت ایران پرداخته
تقارن لحظه ارتحال امام خمینی «ره» با تولد بنیامین، قهرمان اصلی داستان در همان ساعت و دقیقه
📖 پرونده فوق سری ۲۰۴۰
✍🏻 به قلم: محمد قنبری
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
#رمان_امنیتی
...
📔کتاب «برای آزادی» مستند داستانیامنیتی از اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ به قلم علیرضا سکاکی منتشر شد.
برشی از کتاب: دیشب دست ما خالی بود؛ ولی اونها اسلحه داشتن! بدون ترس و استرس تیر زدن و چند نفری رو کشتن ... راستش دیشب طرف مقابل دیگه هیچ حمایتی از مردمی که معترض بودن نداشت، نمیدونم چه بلایی سر یه عده اومده که راضی شدن ملت رو تو خیابون آتیش بزنن و ...
این کتاب در ۳۰۴ صفحه و با قیمت پشت جلد ۱۳۲ هزار تومان توسط نشر نوید فتح به چاپ رسیده است...
https://www.farsnews.ir/news/14020916000444/
#برای_آزادی
#رمان_امنیتی
پاتوق کتاب
💭
🔖برشی از متن:
مرد سياهپوش وسط چهارچوب در واميسته. لوله اسلحه رو نشونه ميره سمتم. دیگه حال ترسيدن ندارم؛ ولى دروغ چرا؟ ته دلم مىلرزه. زياد. خيلى زياد. اما تيس دليل خوبى براى موندن تو كثافت زندگيم نيست. أخرين نفسم رو حبس میكنم۔
چشمهام رو میبندم و منتظر مى مونم
من آدم مردن تو رختخواب. تو بيمارستان. تو تصادف نبودم۔
میدونستم. هميشه می دونستم. آخرش يه روز گلوله جونم رو مىگيره. البته. خيلی هم بد به نظر نمى آد. حداقلش اينه كه قشنگ تموم مىشه؛ مثل فيلمها. هيجانى. اكشن. دراماتیک.
کاش واسه تیتراژ پایانی هم فیروز بخونه یا لااقل کاظم الساهر.
به لبخند تلخ روی لبم لم
میده. از اون زهرماری ها. از اونا که هر کودنی ببینه می فهمه چقدر ویرونی، چقدر آواری چقدر دلت مردن می خواد…
#باروت_سوخته
#رمان_امنیتی
🌾🌾
📙از پمبا تا ماریانا
✍🏻نویسنده: محمد قنبری
از پمبا تا ماریانا / روایتی داستانی از استفاده قدرتهای مافوق بشری و انرژیهای شیطانی در سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی
🔹وقتی انسانها به اجنه و قدرتهای شیطانی متوسل میشوند، خود را از ولایت خداوند خارج میکنند و در بندگی شیاطین قرار میگیرند.
🔹امروزه استفاده از قدرتهای ماورایی و شیطانی، در دستور کار سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی دنیا، برای دستیابی به مقاصد خاص سازمانی قرار گرفته است.
🔹در بین عوام هم تسخیر موکل، طلسم، سحر، جادو و... برای کوتاه کردن مسیرهای دستیابی به اهداف مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو میبایست نسبت به اینگونه مسائل، بیش از پیش هشیار بود. اینها مسائلیست که در این کتاب به تفصیل در قالب رُمان به آن پرداخته شده است.
🔹هرچند که داستان بر مدار یک روایت امنیتی-اطلاعاتی استوار شده است؛ اما این رمان سرشار از مفاهیم اسلامی و عقلی است که مانند چراغی مسیر برخورد خانوادهها با انرژیهای فوق بشری عمدتاً شیطانی را روشن میکند. مخصوصاً کسانی که زندگی موفقی دارند و توسط تنگنظران دچار چشمزخم میشوند و یا افرادی که احساس میکنند توسط انرژیهایی غیرقابل روئیت، دچار اذیت و آزار میشوند.
💳قیمت پشت جلد ۱۰۰هزارتومان
📖تعداد صفحات ۲۰۸
#رمان_امنیتی
🌿
#تازه_های_نشر
📓کتاب ماتروشکا
✍🏻نویسنده شیما جوادی
سودا از کودکی با عقده طرد شدن توسط مادرش بزرگ شده است. مادری که او و پدرش را به خاطر آرمان های سازمان های منافقین ترک می کند و در حال انجام عملیاتی تروریستی دستگیر و اعدام می شود. سودا در رویاهایش مادرش است و در واقعیت پدری که از هر سایه ی غریبه ای می ترسد.
میل شدید شبیه مادر شدن او را در جوانی بهسمت گروهی که فعالیتهای سیاسی دارند، میکشاند. رفقای همرزمش هم همانند مادر او را مثل دستمالی چرک دور میاندازند و طرد میکنند. حالا در آستانه چهل سالگی در حالی که حفرههای خالی درونش چون هیولایی گرسنه هر شب او را میبلعد، مقابل رفقای گذشته قرار میگیرد. بازی تازهای در جریان است، بازیای که او را بهسمت پرتگاهی ابدی میکشاند. باید انتخاب کند؛ تَرک همیشگی رؤیای مادر یا افتادن در گردبادی تاریک و بیانتها؟
قیمت پشت جلد ۲۲۰ هزارتومان
#ماتروشکا
#رمان_امنیتی
🌿🌿🌿
پاتوق کتاب
🌺🌿
✍🏻کتاب «عشقالگر» نوشتۀ سیده مارال بابائی ، روایتی زیبا از عشقی میان فرجام و نافرجام و سید حسین که خود را سرزنش میکند زیرا برای یک لحظه فکر کردن به معشوق، شهادت را از کف میدهد.
🔖در برشی از کتاب میخوانید :
می گویند یک گلوله ام ۱۶ با سرعت تقریبی ۳۴۰۰ کیلومتر در ثانیه حرکت می کند؛ سرعتی که فراتر از سرعت صوت است. این به آن معناست که اگر تیری به قلبتان شلیک شود و گلوله در آن فرو برود، شما حتی صدای تیری را که جانتان را از شما می گیرد نمیشنوید نمیدانم چه شد چشم هایش از گلوله مسلسل هم مرگبارتر شدند و قبل از آنکه نگاهی میانمان رد و بدل شود، جانم را آن خودش کرد. امیر محمد وسط آوار ساختمانی ویران شده کنار شعله آتش نشسته است.
بوی چوب سوخته و نم هوا ترکیب شده اند. امیر محمد به آتش زل زده است و نور طلایی رنگ شعله بر روی صورتش بازتاب میشود معلوم است فکر و خیالات زیادی در سر دارد؛ آن چنان که متوجه حضورم نمیشود دستانش را دراز میکند و نوک انگشتهایش را به آتش نزدیک میکند و عقب میکشد. به شوخی با صدای بلند صدایش میزنم به به! حاج امیر نور بالا میزنی امشب! دستت رو نسوزونی حالا! دستپاچه میشود. از جایش تکان میخورد و می گوید: «کی اومدی؟ یه اهنی یه اوهونی....
#رمان_امنیتی
#جاسوسی
🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿
جاسوس لبنانی موساد که
دلباخته یک جوان مدافع حرم ایرانی شد...
رمان "عشقالگر"
اثر سیده مارال بابایی
#عشقالگر
#رمان_امنیتی
#جاسوسی
🌿