eitaa logo
پاتوق کتاب
3.2هزار دنبال‌کننده
323 عکس
72 ویدیو
0 فایل
📚کتابهای خوب را خوب بخوانیم🌱 . 💭ارتباط با ادمین و سفارش کتاب @adgann . 📨ارسال به تمام نقاط ایران . . https://eitaa.com/joinchat/2524643445C2c140c016c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◽️عزرائیل در قامت یک کهنه‌ سرباز وارد می‌شود... 📔کتاب عزرائیل (کهنه سرباز) این کتاب درون مایه‌ای امنیتی جاسوسی دارد و اتفاقات مختلفی از چهل سال گذشته را روایت می‌کند. ✍🏻 داستان عزرائیل از ماجرای قتل یک گروه مواد مخدر در تهران و چند سرباز نیروی قدس سپاه در دوحه شروع می‌شود و با یک ماجرای هیجانی به ترکیه و شمال سوریه می‌رود... 💳قیمت ۹۵ت 🌾🌾🌾
پاتوق کتاب
◽️عزرائیل در قامت یک کهنه‌ سرباز وارد می‌شود... 📔کتاب عزرائیل (کهنه سرباز) این کتاب درون مایه‌ای ا
📚 🔸عنوان جلد اول مجموعه عزرائیل «کهنه سرباز» است و روایت حمیدرضا هدایتی که سرگرد سازمان حفاظت اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران است از یک سو و علی علیزاده، قاتلی مرموز که رد پایش همه جا دیده می‌شود اما هیچ راهی برای اثبات آن و یافتنش نیست. 🔹این دو بی‌آنکه بخواهند درگیر مبارزه‌ای بزرگ می‌شوند که جغرافیایش تهران در شرق تا نیکوزیای قبرس در غرب است. 🔸داستان عزرائیل از ماجرای قتل یک گروه مواد مخدر در تهران و چند سرباز نیروی قدس سپاه در دوحه شروع می‌شود و با یک ماجرای هیجانی به ترکیه و شمال سوریه می‌رود. 🔹رمان نیما اکبرخانی تنها محدود به اتفاقات هیجان‌انگیز نمی‌شود. او به سراغ پشت پرده اتفاقات مهمی می‌رود. 🔸کهنه سرباز نقبی به اتفاقات چهل سال گذاشته ایران هم می‌زند و داستان را به گروهک تروریستی منافقین و سال‌های جنگ می‌کشاند. 🔹 درد اصلی جلد اول رمان عزرائیل پیدا کردن قاتل و قاتلان احتمالی نیست. درد اصلی این رمان خیانت است! خیانتی که هیچکس باورش نمی‌کند. 🔸نیما اکبرخانی در رمانش با دقتی مثال‌زدنی از جزئیات این ماجرا پرده می‌بردارد و قلمی روان، دو داستان موازی را پیش می‌برد. کتابستان معرفت، رمان عزرائیل؛ کهنه سرباز را در ۲۹۶صفحه و با قیمت ۶۵هزار تومان روی پیشخان کتابفروشی‌ها آورده است... ☁️☁️☁️
••• چند بار بستمش و از جا پریدم و رفتم، گفتم دیگر نمی خوانم... اما ضرباهنگ‌ قلم جذاب بود و نمیشد از هیجانش هم گذشت. سعی کردم قوی باشم و دوباره بخوانم. رمانِ تریلرِ هایپر رئالیستیِ خوش خوان اگر دوست دارید، عزرائیل _کهنه سرباز، گزینه خوبی است. « همه انسان ها رازهایی دارند که فقط خودشان می دانند. رازهایی که آدم حتی وسوسه نمی‌‌شود با کسی در میان بگذارد. رضا هم داشت. رضا زیر بازجویی شکسته بود. این بود که هیچ کس نمی دانست...» ✍🏻نوشته خانم لیلا مهدوی نویسنده رمان نشان حسن، پیرامون کتاب عزراییل کهنه سرباز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 دیدار آخر وصیت‌های سحرگاهان خانم منتظری با نقل خاطرات آن شب می‌گوید: «محمد گفت که من دیگر از جبهه برنمی‌گردم و این آخرین دیدار ماست. به احتمال زیاد جنازه من برنمی‌گردد و ممکن است اگر برگشت، سر نداشته باشم. فقط دعا کن که از امام حسین علیه‌السلام جلو نیفتم. اگر شهید شدم و راضی بودی، آن کفنی را که از مکه برای خودت آورده‌ای و با آب زمزم شست‌وشویش داده‌ای، به تنم بپوشان و شال سبزی را که از سوریه آورده‌ای به گردنم بیاویز. گریه نکن و اگر گریه کردی جلوی چشم دیگران نباشد. در تنهایی هر چه خواستی گریه کن.» قرص و محکم، تمام حرف‌هایش را شنیدم. صبح شده بود. نماز خواندیم و رفتیم دنبال کار و بارمان.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ورق بزنید👆 خیلی کتاب جالبی بود تا حالا همچین کتابی یا موضوعی نزدیک بهش نخونده بودم یه رمان امنیتی اطلاعاتی که حس ترس، هیجان، کنجکاوی و شک رو درونت زنده میکنه، یه جاهایی آدم نمیدونه کتاب و باور کنه یا نه... باور نکنی این همه آیات و مستندات و چیکار کنی باور کنی اصلا یه جاهاییش ترس تمام وجودتو میگیره که چجوری آدمی زندگی میکنه با این همه دشمنی و خطرات شیاطین و جن و انس واقعا جمله آخر کتاب بسیار مناسب انتخاب شده بود گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد خدایا خودت نگهدار همه مون باش یا ارحم الراحمین وقتی انسان ها به اجنه و قدرت های شیطانی متوسل می شوند، خود را از ولایت خداوند خارج می کنند و در بندگی شیاطین قرار می گیرند. امروزه استفاده از قدرت های ماورایی و شیطانی، در دستور کار سازمان های اطلاعاتی و امنیتی دنیا، برای دستیابی به مقاصد خاص سازمانی قرار گرفته است. سپاس از نویسنده خلاق این اثر🌷
رمان‌های تریلر که آنها را در ایران با عنوان رمان‌های امنیتی می‌شناسیم مدتی است که در بازار نشر ایران رونق گرفته است. امروز به معرفی دو رمان کتابستان در این ژانر می‌پردازیم. 📙اولی مجموعه است: جلد اول این مجموعه با عنوان کهنه‌سرباز پاییز ۱۴۰۰ منتشر شد. رمانی مهیج، دقیق و کاملا مبتنی بر واقعیت به قلم نیما اکبرخانی نویسنده جوان و خوش‌اتیه ایرانی. عزرائیل روایت کشف چند قتل است که از ایران تا قطر و سوریه و قبرس را دربر‌میگیرد. قتل‌هایی که ارکان امنیتی و نظامی ایران را نشانه گرفته است. یک سو سرگرد هدایتی، بازپرس حفاجای نیر‌وهای مسلح ایران است و سوی دیگر علی علیزاده قاتل گمنام اما کاربلد قرار دارد. 📔رمان یک قصه امنیتی و درباره وقایع دی ماه ۹۸ است. آنچه در جان‌بها روایت می‌شود، ماجرایی پرهیجان، نفس‌گیر، درگیرانه و جاندار از روزهایی است که مأموران امنیت این کشور برای نگهبانی از مرز باورهایشان از سر می گذرانند؛ سربازان گمنامی که با زدن به دل خطر، پیچیده‌ترین چالش‌ها را پیش رو دارند و به مبارزه با مکارترین و بی‌رحم‌ترین دشمنان دور و نزدیک می‌روند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘صعود چهل ساله (ویرایش جدید) موضوع کتاب صعود چهل ساله ، اثبات کارآمدی نظام با تکیه بر اسناد بین‌المللی است که طبق فرموده فرزند رهبری، قلب رهبر معظم انقلاب را شاد کرد. 💳قیمت ۱۱۰ت سفارش کتاب @assrraa 🌺🌿
پاتوق کتاب
📘صعود چهل ساله (ویرایش جدید) موضوع کتاب صعود چهل ساله ، اثبات کارآمدی نظام با تکیه بر اسناد بین‌الم
🇮🇷 پیشرفت‌ها و دستاوردهای ایران اسلامی در چهاردهه گذشته بنابر آمارهای بین المللی نشانگر موفقیت‌های جمـهوری اسـلامی علیرغم همه مشکلات و کمبودهاست. جهت آشنایی بیشتر با دستاوردهای غرور آفرین ملت مسلمان ایران، این کتاب که ثمـره تلاش نزدیک به ۷۰ نفر از نخبـگان حـوزوی و دانشـگاهی و مطالعه بیش از ۱۷ هزار ساعت است در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. ویراستاری جدید “صعود چهل ساله” نسبت به قبل تغییرات گسترده‌ای پیدا کرده است، از جمله: – به روز شدن کلیه آمارهای کتاب بر اساس آخرین داده‌های روز؛ – اضافه شدن چندین فصل‌ جدید مانند: نقد شاخص‌های بین‌المللی، علل عدم تحقق کامل اهداف انقلاب و…؛ – تغییر گسترده متون سرفصل‌های قبلی با محتوای جدید مانند: فصل آزادی،علم و…؛ – پاسخ به شبهات مطرح شده نسبت به نسخه قبلی مانند: طبیعی بودن رشد در طول ۴۰ سال گذشته، عدم بیان ضعف‌های کشور و…؛ 🌹☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاتوق کتاب
📘صعود چهل ساله (ویرایش جدید) موضوع کتاب صعود چهل ساله ، اثبات کارآمدی نظام با تکیه بر اسناد بین‌الم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️نظر شخصیت‌های مشهور درباره کتابی بی‌نظیر❗️ 🔅 ویرایش جدید کتاب “صعود چهل ساله” از نشر معارف منتشر شد. فروش ویژه با تخفیف ده درصدی ویژه ایام الله دهه فجر 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆چقدر این عکس حال آدم را خوب می کند! 📚 کتابخوانی در مترو تهران... اگر تصویر در مترو یا اتوبوس لندن/پاریس/نیویورک بود ، غرب پرستان ذوقمرگ میشدند!
از پمبا تا ماریانا به چاپ پنجم رسید✊ ✍🏻 روایتی داستانی از استفاده قدرت‌های های مافوق بشری و انرژی‌های شیطانی در سازمان های اطلاعاتی و امنیتی 🌬
📔عصرهای کریسکان این کتاب، خاطرات امیر سعید زاده (سعید سردشتی) آزاده کُرد است که بیش از شش سال در زندان‌های گروه کومله و دموکرات شکنجه شده است. او عضو هیچ سازمانی نیست. یک نیروی آزاد است و در عین حال در مأموریت های اطلاعاتی و عملیاتی شرکت می کند، مأموریت هایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد. پس از آن راهی سپاه می شود، او تقریبا تنها نجات یافته از زندان مخوف کریسکان است و بقیه هم‌بندی‌های او همه بدون محاکمه اعدام شده‌اند...
پاتوق کتاب
📔عصرهای کریسکان این کتاب، خاطرات امیر سعید زاده (سعید سردشتی) آزاده کُرد است که بیش از شش سال در ز
❄️ 🔸او عضو هیچ سازمانی نیست. یک نیروی آزاد است و در عین حال در مأموریت های اطلاعاتی و عملیاتی شرکت می کند، مأموریت هایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد. پس از آن راهی سپاه می شود. 🔹سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک، مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری می شود. اسیر کومله می شود و از سازمان کومله نیز فرار می کند. 🔸۴ سال بعد از جنگ، سعید زاده به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق در می آید. این دوران از ابتدای انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله، به طول می انجامد. کریسکان منطقه ای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. 🔹سعیدزاده دوران اسارت ۴ ساله خود را، در منطقه کریسکان بوده است. به دلیل اینکه بیشتر اتفاقات در آن منطقه رخ داده، این نام را برای کتاب انتخاب کرده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 اگر دست جوان ها به این کتاب برسد.... 🎙سخنان استاد پناهیان در مورد کتاب علی از زبان علی علیه‌السلام✨ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 📔 کتاب علی(ع) از زبان علی (ع)🌟
از پمبا تا ماریانا، کتابی بر اساس وقایع و استناد‌ قرآنی است/این کتاب در حوزه علمیه نیز مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد محمد قنبری در گفت‌وگو با خبرگزاری میزان پیرامون مضمون کتاب «از پمبا تا ماریانا» گفت: کتاب «از پمبا تا ماریانا» یک رمان جذاب برای جامعه جوان و نوجوان امروزی است، این کتاب بخش‌ها و لایه‌های بسیاری را در مورد رمال ها، جن گیرها، دعا نویسان همچنين کلاهبرداری‌ها و حضور سازمان‌های جاسوسی رژيم صهيونيستى و تلاش برای کمک گرفتن از قدرت اجنه در پیشبرد اهداف خود سخن گفته شده، همچنین این کتاب پاسخ برخی از رویداد‌ها را بر اساس اعتقاد و ایمان افراد به خداوند متعال بیان کرده، مستنداتی که براساس آیات و روایت قرآنی مسیر درست زندگی را نشان می‌دهد.... متن کامل گفتگو👇 https://www.mizan.news/fa/news/720682
پرونده فوق سری 2040 رمان داستانی از جنایات رژیم صهیونیستی علیه بشریت به خصوص ایران از ترور دانشمندان هسته‌ای تا نبردهای بیوتروریسم و ربایش چهره‌های شاخص انقلاب 💳قیمت ۴۰ت
این اثر داستانی است عاشقانه با زمینه ی مذهبی که حکایت از دلدادگی جوانی پاک سیرت از اهل سنت به دختری شیعه مذهب دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه است💕 جذابیت قلم نویسنده به اندازه ای است که مخاطب را دچار خود کرده و تا انتهای داستان همراه میسازد. گزیده «پدر بزرگ از پشت قفسه ها بیرون آمد و به گوشواره ای زیبا و گران بها که من طراحی کرده بودم و ساخته بودم اشاره کرد. خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛ هر چند بعید می دیدم که مادرش زیربار قیمت آن برود.گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم. • طراحی و ساخت این گوشواره، کار هاشم است. حرف ندارد! مادر ریحانه گوشواره ها را گرفت و ورانداز کرد. • قشنگند، ولی ما چیزی ارزان قیمت می خواهیم. مادر ریحانه گوشواره ها را روی مخمل گذاشت. با نگاهش گوشواره های قبلی را جستجو کرد. پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه کوچکی گذاشت. جعبه را به طرف مادر ریحانه سُراند. • از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است. در دلم به پدربزرگ آفرین گفتم. از خدا می خواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود. قیمت واقعی اش ده دینار بود. یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم.»
یادت باشد💕 نویسنده: رسول ملاحسنی زندگی داستانی و عاشقانه به روایت همسر شهید مدافع حرم، حمید سیاهکالی مرادی✨ حمید از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه حضرت صاحب‌الامر(عج) بود که در حین انجام مأموریت مستشاری در پاییز ۱۳۹۴ به شهادت رسید. این کتاب گلچینی از مجموعه‌خاطرات همسر این شهید سرافراز از زمان خواستگاری تا شهادت و دوران غربت است. در وصیت‌نامه‌اش سفارش کرده بود به عموم جامعه خصوصاً بین نظامیان و پاسداران حریم ولایت که «هیچ‌چیز بالاتر از حسن خلق در رفتار نیست.» از صفات بارز او می‌توان توجه به نماز اول وقت، خرید تولید داخلی، دستگیری و کمک به فقرا اشاره کرد. ازجمله آثار نویسنده می‌توان به کاش برگردی اشاره کرد.
📙 رمان امنیتی عزرائیل پشت این نقاب آرام و موقر چه کسی قرار دارد؟ واقعا او کیست؟ موش؟ گربه؟ یا عزرائیل؟ .... رمان امنیتی عزرائیل نسخه کهنه سرباز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا روایتی فانتزی از یک ماجراجویی دینی✨ محمدجواد که در پی یافتن ردی از فضایی‌­ها، وارد زیرزمین خانه‌­شان می­‌شود، در کنج زیرزمین و در میان کارتن­‌های کتاب، با پرنده‌­ای آشنا می‌شود که او را به‌سوی ماجراهای پیچیده و زیادی می‌برد. ویژگی اصلی رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» رویکرد آن به قرآن است. رویکردی که تازگی و بکر بودن، شاخصه اصلی آن است. محمدجواد به باغ قرآن می‌رود و در آنجا با شخصیت‌های زیادی آشنا می‌شود؛ شخصیت‌هایی که هر کدام قسمتی از خمیر وجودی محمدجواد را تغییر می‌دهند. رده سنی:کودک و نوجوان 💳قیمت کتاب: ۴۸ت قیمت کتاب در چاپ جدید ۶۰ت است. 😍🎁 🎊
پاتوق کتاب
📔کتاب محمدجواد و شمشیر ایلیا روایتی فانتزی از یک ماجراجویی دینی✨ محمدجواد که در پی یافتن ردی از ف
برشی از کتاب: محمدجواد نفس عمیقی کشید. آرام پایش را بلند کرد. پله‌ی بعدی پله‌ی امتحان بود، پله‌ی هدایت، پله‌ی عشق، پله‌ی نور… همه‌چیز در آنجا خلاصه شده بود. ناگهان هوا درهم پیچید. طوفانی به پا شد که او را تکان می‌داد تا شاید بترسد و ذکر آخر را نگوید. ۱۲شاخه به دور محمدجواد حلقه زدند تا به او کمک کنند. محمدجواد مصمم بود. چشم‌هایش را بست و با صدایی رسا گفت: «یا امامِ زمان!» همه‌چیز در سکوت فرو رفت. انگار هرگز طوفانی نبوده است. وقتی چشم‌هایش را باز کرد. دستانش میله‌های دروازه بهشت را گرفته بود. به اطرافش نگاه کرد. به‌دنبال مرد سبزپوش می‌گشت؛ اما خبری از او نبود. با آرامش قرآن کوچکش را در جایگاهش روی دروازه‌ی بهشت قرار داد و با دلهره‌ای شیرین دروازه را هل داد. دروازه باز شد. نور عجیبی همه‌جا را فراگرفت. نسیم خنکی صورتش را نوازش کرد و بوی گل‌های بهشتی همه جا را پر کرد. از شدت نور نمی‌توانست جایی را ببیند. دست روی چشمانش گذاشت تا به نور عادت کند. وقتی حس کرد می‌تواند چشم‌هایش را باز کند تعجب کرد. اینجا اتاقش بود و روی تختش دراز کشیده بود. سراسیمه از جایش بلند شد. روی تخت نشست. او کی از باغ قرآن برگشته بود؟ چیزی را به‌خاطر نمی‌آورد.