🔺با شهادت بهشتی می شید ولی اگه تو خونه خوش اخلاق نباشی ممکنه دچار فشار قبر هم بشی
پس دقت کنید به جزئیات تا جز غافلان نباشيد✅
🔻حالا می رسیم به توصیه هایی که روایات به خانم ها دارن 😊
قبلش باید یه موضوع رو به خوبي درک کنيد👇
یه خانمی اومد محضر رسول اکرم و گفت حقوقی که من گردن شوهرم دارم چيه
🔸که چند تا رو ما گفتیم قبلا، ولی پیامبر فرمودن قبل از اینکه حقوق تو رو بگم اینو بهت بگم ،حقوقی که شوهرت گردن تو داره بيشتر از حقوقی هست که تو گردن شوهرت داری
💥⚡️💥⚡️💥⚡️
🔸خب معنی این حرف پیامبر اکرم چیه?
از نظر خیلی ها تبعیض هست و ظلم نسبت به خانم ها😒
🔹 میگن اسلام حقوق زن رو نادیده گرفته و از همین طریق هم دارن تلاش میکنن زن ها رو برابر دین قرار بدند⚠️
🔹وقتی گفته میشه حق فلانی بیشتره یعنی به رعایت کردن بیشتر شما احتیاج داره
🔸وقتی گفته شده حقوق شوهرت بیشتره ،یعنی شوهرت به رعایت کردن بیشتر از جانب شما احتیاج داره
💠یعنی اینکه شوهر شما چهار تا کار انجام بده نیازهای شما برطرف شده
ولی شما باید ده تا کار انجام بدی تا نیازهای شوهرت برطرف بشه👇
تا بتونه روی پای خودش بايسته و کار و وظایفش رو در قبال شما و بچه هات درست انجام بده👌
🌀معنيش اینه که خدا بخواد امتحان کنه شوهرتون رو ،هفتاد درصد امتحاناتش بیرون از خونه گرفته میشه و سی درصد تو خونه گرفته میشه
🌀ولی شما رو بخواد امتحان کنه، هفتاد درصد تو خونه امتحان میکنه و فقط سی در صد بیرون از خونه
⚜🔱⚜🔱⚜
🔅یعنی اینکه بیشترین امتحانات یک خانم در ارتباط با شوهر و بچه هاش گرفته میشه و مقدار کمی در ارتباط با دیگران و اقوام ✅
🔅پس میشه گفت اگه شوهر شما غفلت کنه سی درصد به شما و بچه ها ضربه زده ولی اگه شما غفلت کنی هفتاد درصد به شوهر و بچه هات ضربه زدي
و این خیلی خطرناکه
⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
دردونه🌹
یکی بود یکی نبود.
دردونه؛ اسم کبوتری بود که روی درختِ کاج زندگی می کرد.🌲🕊
ولی یک روزباد تندی وزید و لانه ی در دونه را خراب کرد. دردونه تصمیم گرفت. برای خودش یک جای دیگری لانه درست کند.
او شنیده بودکه کمی دورتر؛ شهری هست که پرنده ها باهم زندگی می کنند.
دردونه راه افتاد. پرواز کرد تا آن شهر را پیدا کند.🕊
رفت و رفت و رفت ؛ تا بالاخره به شهرِ پرنده ها رسید. خسته و گرسنه بود.
پیشِ طوطی بزرگ رفت که شهردار شهر پرنده ها بود.🐦
طوطی وقتی حرف های در دونه را شنید؛ گفت:
_خب تو الان تنهایی نمی تونی برای خودت لانه درست کنی. خیلی هم خسته هستی.
صبر کن تا بگم پرنده ها بهت کمک کنند.
طوطی بالای درختی رفت و همه پرنده هارا صدا زد و گفت:
_همه شما به دردونه کمک کنید تا برای خودش لانه درست کنه. تا هوا تاریک نشده؛ باید لانه آماده باشه.
بعضی پرنده ها قبول کردند و برای کمک آمدند. ولی بعضی پرنده هاگفتند:
_ما خودمان کار داریم. به ما ربطی نداره.
ونیامدند کمک کنند.
خلاصه؛ بعد از چند ساعت لانه ی دردونه آماده شد.🎍🌳
و او با خوشحالی به لانه ی جدید وارد شد.
واز همه پرنده هایی که کمکش کرده بودند تشکر کرد.
پرنده هایی که کمک نکرده بودند.وقتی دیدندکه لانه دردونه به این سرعت ساخته شده وطوطی و پرنده هایی که کمک کردند همه خوشحال هستند؛ از این که کمک نکرده بودند؛ پشیمان شدند.
جلو آمدند و از طوطی و دردونه معذرت خواهی کردند.
وگفتند:
_مارا ببخشید.
ماهم دلمون می خواد کاری کنیم.
طوطی خندید وگفت:🐦
_شماهم برید برای شام امشب فکری کنید.
چون همه ی ما خسته و گرسنه ایم.
پرنده ها با خوشحالی رفتند تا شام را آماده کنند.
آن شب در شهر پرنده ها جشنِ بزرگی بر پا شد. وهمه شاد و خوشحال کنارِ هم یک شام خوشمزه خوردند.💥
🎄🎍🌳🌴🎋✨⚡️💥💥
(محمد حسین)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
باز هم شب آمد و من در تبِ دیدارِ تو سوزم.
دستم به تمنا دراز و زبانم به نیاز، باز.
چون دل به امید تو نشیند، همه شور است و همه عشق.
این آتشِ عشق هرگز نشود فروکش.
تا وعده دهی لحظه دیدار و وصالش،
چون شمع بسوزد و با فراقِ تو سازد.
یارب چه کنم لایق دیدارِ تو گردم.
رحمی بنما چو پروانه سرگشته و شب گردم.
گر یک لحظه نظر بر من بیچاره کنی تو
هرگز نروم من ز درت،
چون محتاج نگاهت هستم و
محتاج ندایت.✅
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
درپناه خدا
حاجاتتون روا
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون