✨ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
💠 برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار میگیرد یا نه، ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می دهید:
1⃣ الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه
🍃 اگر طاعت پشت طاعت انجام می دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.
2⃣ الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه
🍃 اگر بعد از معصیت و گناه، طاعتی انجام می دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.
3⃣ المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه
🍃 اگر بعد از طاعتی، گناه و معصیتی انجام دهید، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.
4⃣ المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد
🍃 اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود، "وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🌷 آیـت الله مجتهــدی تهرانی (ره) :
☝️ هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.
🔹بعد از هر نماز دست خود را بلند کن و حاجت از خدا بخواه، هرکس بعد از نماز یک دعا پیش خدا دارد که حاجت بگیرد،آن وقت بلند می شود و میرود.
🔸تا نماز خود را خواندی بلند نشو، برو و تعقیبات بخوان،دعا بخوان.
🔹همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود،نمازم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
🔸بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان، بنشین در ِ خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه،شاید همین امشب دعایت گرفت.
🔹انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، خود خدا می فرماید: «اُدعوُنی اَستَجِب لَکُم»
🔸شما بخوانید مرا، من دعایتان را مستجاب می کنم..
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
آیت الله بهجت :
کسی که بداند در مقابل دیدگان خدا است، نمیتواند گناه کند.
تمام انحرافات ما از این است که خدا را ناظر و شاهد نمیبینیم.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#احکام چشم👆
✔️ برای ترویج احکام؛ حداقل برای یک نفر ارسال بفرمایید.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#همانگونه_که_توقع_دارید_خداوند_با
#شما_رفتار_کند_با_بچه_ها_رفتارکنید
❓بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آقای بهجت پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
@Panahian_irPanahian-Clip-ChegooneBayadFarzandemoonRoNamazKhoonKonim.mp3
زمان:
حجم:
1.65M
🎵 چطور باید بچههامون رو نمازخون کنیم؟
🔻 با تشویق؟
🔻با تنبیه؟
🔻 یا ...
#کلیپ_صوتی #تربیت_فرزند
@Panahian_ir
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی»
📽 ویدئو ویژه | نظر رهبر انقلاب درباره مسئلهی چند همسری را در کلیپ بالا ببینید
زن، خانواده و سبک زندگی در نگاه رهبر انقلاب👇
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از علیرضا پناهیان
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 اثرات ویژه نماز جعفر طیار در زندگی روزمره ما
➕سخنان آیت الله بهجت(ره)
#تصویری
@Panahian_ir
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
توپ🌹
واردِ کوچه که شد، مادرش از پشت سر صدا زد:" پارسا نون و تخم مرغ یادت نره."
دلش هُری ریخت. نگاهی به جعبه واکسش انداخت و گفت:" چشم."
بغض کرد.
کمی ایستاد. نفس عمیقی کشید. قدم هایش را تند کرد.
به ایستگاهِ تاکسی رسید. جعبه کوچکش را زمین گذاشت. وسایل کار را بیرون آورد. به کفش های مردمی که از آنجا رد می شدند نگاه کرد.
پسرِ کوچکی با مادرش نزدیک شدند. به کفش های نو و براق پسرک نگاه کرد. توپِ فوتبالِ قشنگی هم در دست داشت.
پسرک به مادرش گفت:"مامان جون الان که بریم خونه، اجازه می دی برم کوچه فوتبال بازی کنم."
مادرش گفت:" بله اجازه می دم."
پسرک توپی را که در دست داشت به هوا پرتاب کرد. روی وسایلِ پارسا افتاد.
پارسا توپ را برداشت. همیشه آرزوی داشتنِ چنین توپی را داشت.
پسرک جلو رفت و توپ را از دستِ پارسا گرفت. موقع رفتن، دوباره نگاه پارسا به کفش های براقش افتاد.
آهی کشید و منتظر نشست.
هوا تاریک شد. فقط چند نفر برای واکس زدن آمدند. پول هایش را شمرد.
با این پول فقط می توانست، نان و تخم مرغ بخرد.
امروز هم نتوانست پس اندازی داشته باشد.
پول هارا در جیبش گذاست. وسایلش را برداشت.
از جا بلند شد. به طرف خانه راه افتاد.
صدایی از پشت سرش شنید.
:"صبر کن. پسرم صبر کن."
به طرف صدا برگشت. مردی کیسه به دست ایستاده بود.
کیسه را به طرفِ پارسا گرفت.
با لبخند گفت:" پسرم لطف کن بیا این کفش ها را هم واکس بزن."
پارسا با خوشحالی برگشت.
دوباره بساطش را پهن کرد. مشغول واکس زدن شد.
کارش که تمام شد، مرد کفش ها را برداشت. دستمزدِ پارسا را داد.
پارسا با خوشحالی اسکناس ها را نگاه کرد.
حالا می توانست با اضافه کردنِ این پول به پس اندازهای قبلش، یک توپ خوب بخرد.
( فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون