eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.2هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
روز قیامت به زائر امام حسین علیه السلام خطاب میشود ، دست هرکس را که میخواهی بگیر و به بهشت ببر فرا رسیدن ماه محرم ، ماه حزن و اندوه بر امام زمان عج الله و تمامی شیعیان و محبان اهل بیت و عصمت وطهارت را تسلیت می نماییم
مَوْلاي بِذِكْرِكَ عاشَ قَلْبي‬ ‫اي مولاي من.. 😔💞 به ياد تو دلم زنده است به امید ظهور آقامون صلوات❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علیرضا پناهیان
3.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈🏻 معرفی کتاب حسین(ع) از زبان حسین(ع) 🔻زندگی و زمانه امام حسین(ع) از زبان ایشان @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ زینبم! باور میکنی اینجا کربلاست؟ @Panahian_ir
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 مادرم اول نام حسین علیه السلام را به من یاد داد 🏴@IslamLifeStyles 🏴@CilipTM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ ماسک، گرما، فاصله، ضدعفونی، وقت‌ کم روضه‌هایت ناز دارد، هرچه باشد می‌خرم http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎄🎄🎄🕊🕊🦃🐓🐥 دردونه🌹 یکی بود یکی نبود. دردونه؛ اسم کبوتری بود که روی درختِ کاج زندگی می کرد.🌲🕊 ولی یک روزباد تندی وزید و لانه ی در دونه را خراب کرد. دردونه تصمیم گرفت. برای خودش یک جای دیگری لانه درست کند. او شنیده بودکه کمی دورتر؛ شهری هست که پرنده ها باهم زندگی می کنند. دردونه راه افتاد. پرواز کرد تا آن شهر را پیدا کند.🕊 رفت و رفت و رفت ؛ تا بالاخره به شهرِ پرنده ها رسید. خسته و گرسنه بود. پیشِ طوطی بزرگ رفت که شهردار شهر پرنده ها بود.🐦 طوطی وقتی حرف های در دونه را شنید؛ گفت: _خب تو الان تنهایی نمی تونی برای خودت لانه درست کنی. خیلی هم خسته هستی. صبر کن تا بگم پرنده ها بهت کمک کنند. طوطی بالای درختی رفت و همه پرنده هارا صدا زد و گفت: _همه شما به دردونه کمک کنید تا برای خودش لانه درست کنه. تا هوا تاریک نشده؛ باید لانه آماده باشه. بعضی پرنده ها قبول کردند و برای کمک آمدند. ولی بعضی پرنده هاگفتند: _ما خودمان کار داریم. به ما ربطی نداره. ونیامدند کمک کنند. خلاصه؛ بعد از چند ساعت لانه ی دردونه آماده شد.🎍🌳 و او با خوشحالی به لانه ی جدید وارد شد. واز همه پرنده هایی که کمکش کرده بودند تشکر کرد. پرنده هایی که کمک نکرده بودند.وقتی دیدندکه لانه دردونه به این سرعت ساخته شده وطوطی و پرنده هایی که کمک کردند همه خوشحال هستند؛ از این که کمک نکرده بودند؛ پشیمان شدند. جلو آمدند و از طوطی و دردونه معذرت خواهی کردند. وگفتند: _مارا ببخشید. ماهم دلمون می خواد کاری کنیم. طوطی خندید وگفت:🐦 _شماهم برید برای شام امشب فکری کنید. چون همه ی ما خسته و گرسنه ایم. پرنده ها با خوشحالی رفتند تا شام را آماده کنند. آن شب در شهر پرنده ها جشنِ بزرگی بر پا شد. وهمه شاد و خوشحال کنارِ هم یک شام خوشمزه خوردند.💥 🎄🎍🌳🌴🎋✨⚡️💥💥 (محمد حسین) @dastanhay_mohamadhisyn داستانهای کودکانه_محمد حسین😎 https://eitaa.com/dastanhay
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا