eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علیرضا پناهیان
10.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بهترین راه برای آسوده‌تر زندگی کردن @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
12.mp3
زمان: حجم: 975.3K
🔊 | مقایسه روضه جانسوز حضرت معصومه(س) و حضرت زینب (س) 🏴 وفات حضرت معصومه تسلیت باد. @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
@Panahian_irPanahian-Clip-InPayamRaJahaniKonid.mp3
زمان: حجم: 2.03M
🎵این پیام را جهانی کنید! 🔻ماجرای نامۀ جالب دختر دانشجو بعد از زیارت حضرت معصومه(س) @Panahian_ir
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که در پنهانی مرتکب گناهی شود پس از خدای تعالی بترسد و از فرشتگان نگهبان و ثبت کننده اعمال شرم کند خداوند عزوجل تمامی گناهانش را می بخشاید اگر چه به اندازه گناهان جن و انس باشد. منبع: http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
...«کجا تشریف ندارند؟» 🔶در محضر آیت الله العظمی بهجت(ره) بودم که قبل از منبر روضه‌ خوان خطاب کرد به امام زمان سلام الله علیه و عرض کرد: آقاجان کاش می‌دانستیم کجا تشریف داری. . 🔶آیت‌الله بهجت رحمه‌الله نگاهی به من کردند و فرمودند: «یعنی می‌دانیم کجا تشریف ندارند؟». . 🔶یک بار هم یکی از همراهان آقا گفت: به جمکران که وارد شدیم مداحی در بلندگو می‌گفت: ای‌کاش می‌دانستیم کجا تشریف داری! آقا فرموده بودند: «کجا تشریف ندارند؟». http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
🌾🍂🌿🌾🍂🌿🌾🌾🌾 دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای . . . 🍂🌾 در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت : . من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟ آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ 🍂🌾 و نشست تا گندمها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید ، دانه های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است! . ندا آمد که : تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه . . . 🌾🍂🌿🌾🍂🌿🌾🌾🌾 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کودکانه 🌸 برای کوچولو های نازنین 👶😍🌹 ومامان های مهربون ☺️🌺
_کودکانه4 نقش اگاهی در رشد عقل 🌹 هوا خیلی سرد بود . ومامان هرچی حامد وصدا می زد . بلند نمی شد وبیشتر پتو را به خودش می پیچید . مامان به ناچار به طرفش رفت وپتو را کشید. وحامد را از جایش بلند کرد. تا مدرسه اش دیر نشود . اما حامد خواب الود گفت :مامان جان بگذار بخوابم . مامان گفت:نه پسرم باید به مدرسه بروی . خلاصه با هر روشی بود حامد را به مدرسه فرستاد. توی کلاس سهیل گفت:حامد چرا این قدر کسل هستی⁉️ حامد گفت: اخه من اصلا نمی دانم چرا باید درس بخوانم ⁉️ در این هوای سرد خوابیدن کنار بخاری وزیر پتو . چه قدر لذت بخش است ☺️ بعد ما باید به مدرسه بیاییم 😡 سهیل گفت :بله تودرست می گویی ولی بالاخره باید درس بخوانیم. زنگ تفریح شد. اقای محمدی که معلم پرورشی بود . بچه های کلاس پنجم را صدا زد. وگفت :بچه ها باید روی موضوعِ زندگی کرم های ابریشم تحقیق کنید . ونتیجه را برای من بیاورید🤔 حامد اصلا حوصله مطالعه را نداشت . هرچه می دانست نوشت . وقتی بچه ها حاصل تحقیقاتشان را به مدرسه اوردند . اقای محمدی همه را بررسی کرد . ودر نهایت تحقیق چند نفر را انتخاب کرد. ✅ وبعد حامد را به دفتر خواند . وبه اوگفت:حامد جان چرا تحقیق تو این قدر ناقص بود🙊 حامد گفت :ببخشید من خیلی حوصله کتاب خواندن ندارم . بعدش هم خودم می دانستم . اقای محمدی گفت:حامد جان ما باید مطالعه کنیم تا اگاهیمان بالا برود . واگاهی به عقلمان کمک می کند . تا بتوانیم بهترین علاقه ها را انتخاب کنیم 🤔 متاسفانه تو نتوانستی انتخاب درستی بینِ علاقه هایت انجام دهی . وبینِ استراحت ومطالعه تنبلی واستراحت را انتخاب کردی . من دوست داشتم امروز تحقیق تو از همه بهتر باشد . ولی متاسفانه از همه بد تر بود😔 حامد جان اگر این طوری پیش بروی اخر سال هم نمره خوبی از درس هایت نمی گیری😔 ولی اگر بخواهی من کمکت می کنم تا با یک برنامه منظم موفق شوی 😊 حامد که خودش هم از این وضعیت درسی اش راضی نبود . پیشنهاد اقای محمدی را قبول کرد. وبابرنامه ای که اقای محمدی برای درس خواندن به او داد . توانست علم واگاهی اش را بالاببرد . وبه وسیله عقلش تصمیم درستی بگیرد ☺️ و خودش متوجه شد که برای رسیدن به زندگی بهتر باید توانایی انتخاب بین علاقه هایش را داشته باشد وبتواند بهترین انتخاب را انجام دهد✅ واخر سال وقتی کارنامه اش را گرفت از خوشحالی با لا وپائین می پرید 😍 وبا خوشحال به طرف اقای محمدی رفت واز او تشکر کرد. آقای محمدی تحقیقِ حامد را به عنوان بهترین انتخاب کرد. وسرِ صف فه او جایزه خوبی داد . وحامد نتیجه تلاش وزحمتش را گرفت ☺️ وفهمید همیشه باید با خوب فکر کردن . بهترین راه را انتخاب کند . https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان 🌸