داستان کودکانه 😍
ِبرای کودکان نازنین👶🌹
ومامان های مهربون ☺️🌹
#داستان_کودکانه 6
(احترام به پدر ومادر)
جشن تولد 🌹
زهرا وزهره 2تا خواهر دوقلوی مهربان
بودند که
مامان وبابار اخیلی دوست داشتند 👩❤️👩
هردو باهم مدرسه می رفتند وخوب درس می خواندند .
هر وقت مامان یا بابا برای انها هدیه می خرید ،
هدیه ها شبیه هم بود .
لباسهایشان هم شبیه هم بود .
حتی کیف وکفششان هم شبیه هم بود👚🎒👞
وهیچ وقت هیچ کدام اعتراض نمی کردند .
وبه انتخاب پدرومادر احترام می گذاشتند.
ان روز قرار بود
به جشن تولد فرشته 👧بروند.
لباسها وکفشهایشان را پوشیدند .
وهمراه مامان به تولد رفتند.
فرشته یک برادر کوچک داشت
که خیلی شلوغ می کرد👦
دخترها با مامانها می گفتندومی خندیدند.
اما وحیدکه 7 سالش بود اصلا ارام نبود .
وهمه چیز را به هم می ریخت .
چند بار مامان فرشته وحید را به اتاق برد وگفت :
خواهش می کنم
مهمانی را به هم نزن وارام باش.
ولی وحید اصلا گوش نمی کرد👦
تااینکه نوبت رسید به نشان دادنِ کادوها .😍
ومامان کادوها را باز می کرد واز مهمانها تشکر می کرد .
کادوی زهرا وزهره یک عروسک قشنگ بود که اواز می خواند💃
مامان فرشته از انها تشکر کرد وفرشته
با خوشحالی امد تا عروسک را بگیرد.
ولی وحید سریع پرید وعروسک را گرفت وبا خودش به اتاق برد.
وفرشته به دنبالش
زهرا وزهره با تعجب نگاه می کردند .
چرا وحید به حرف مادرش گوش نمی کرد❓
چرا به مادرش بی احترامی می کرد❓
وچرا هر کاری دلش می خواست می کرد❓
بالاخره فرشته ومامانش از اتاق بیرون امدند
ولی عروسک قشنگ،
دیگر قشنگ بنود😔
لباسش پاره شده بود ودستش کنده شده بود ودیگر اواز نمی خواند .
وفرشته از ناراحتی گریه می کرد😭
وقتی از جشن تولد برگشتند .
زهرا وزهره
از مامان پرسیدند :
_مامان جان چرا وحید این کارها را می کرد❓
_دخترهای گلم
وحید باید یاد بگیرد که به پدرومادرش احترام بگذارد .
ونباید وقتی مادرش به او چیزی می گوید نافرمانی کند.
وباید یاد بگیرد که
نباید هر کاری دلش می خواهد انجام بدهد .
اوباید یاد بگیرد که پدرومادر هرچه به فرزندشان می گویند
به نفع خود اوست .
وباید انجام دهد
شاید تاحالا متوجه نشده باشد .
ولی ازاین به بعد باید
پدرومادرش اینها را به او یاد بدهند
دخترهای گلم شما 9 سال دارید
شماهم باید بدانید که
همیشه باید به پدرومادر احترام بگذارید
چون خداوند کسانی را که به پدرومادرشان احترام می گذارندرا
خیلی دوست دارد 😊
زهره وزهرا خوشحال بودند .
که مامان به این خوبی با انها صحبت می کند
وخوشحال تر بودند که همیشه
به پدرومادرشان احترام می گذاشتند☺️
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
پروردگارا
دارم از دل آرزویی اینچنین
باشم تنها با رب العالمین
من بگویم درد ِ این دلِ بیچاره را
او بگوید غم نخور من هستم نازنین
من بگویم کز عشقت بیچاره ام
او بگوید من کنارت هستم ببین
من بگویم کِی به وصلت می رسم
او بگوید زود باشد این وصلِ شیرین
من بگویم تا به کِی هجران کِشم
او بگوید شیرین است هجران، نباش غمگین
من بگویم برکدامین مسیر می یابمت
او بگوید بندگی کن بندگی در زمین
من بگویم بندگی ام چگونه دیده ای ؟
او بگوید راضی هستم از بندگیت اینچنین.
پس دگر وقت درنگ نیست وباید که رفت
چون که رب شد راضی و مشتاقِ این
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شبتون بهشت
حاجاتتون روا
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
❣پروردگارا
🔶بااولین قدمهایم برجاده های صبح
🔸 نامت راعاشقانه زمزمه میکنم
🔸کوله بارتمنایم خالی وموج
🔶سخاوت توجاری
الهی به امید تو💚
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#خانواده_متعالی 3 #جلسه_پانزدهم #صوت_سوم 👇👇
ریپلی به جلسه قبل 🌸