eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبحتون بخیر🌹 @asraredarun ┄┅─✵💖✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام حسن مجتبی علیه‌السلام فرمودند: هيچ گروهي در کارهاي - اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... - با يکديگر مشورت نکرده اند مگر آن که به رشد فکري و عملي و... رسيده اند.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
چندی‌ست خو گرفته دلم با ندیدنت؛ عمری نمانده است الهی ببینمت.... @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام خانم هستم و مادر دو فرزند دارم هردو پسر دوست دارم پسرم اهل نماز باشه خودم و همسرم نماز میخونیم پسر بزرگم ۱۳ سالشه کلاس هفتم وقتی میگم مامان جان نماز بخون میگه هنوز ۱۴ سالم نشده و بهم واجب نیست اگر میشه راهنماییم کنید 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام علیکم و رحمت الله خدا قوت به شما مادر دغدغه مند🌹 🔺توجه داشته باشید، نوجوان در مرحله حساسی از زندگی است. 🔺به هم ریختگی هورمونی 🔺به هم ریختگی مزاجی 🔺آشفتگی ذهنی 🔺و نیاز به کشف کردن خود و دانستن دلیل کارهایی که باید انجام دهد. 👌به دلیل به هم ریختگی مزاجی، تنبل می شود 👌و به دلیل به هم ریختگی ذهنی و استقلال‌طلبی، نافرمانی می‌کند. 🔸باید صبور باشید و با مهربانی رفتار کنید. کمکش کنید تا این برهه حساس زندگی را بدون آسیب دیدن طی کند. 🔸با صبوری به سوالاتش پاسخ دهید. 🔸مراقب تغذیه و اصلاح مزاجش باشید. 🔸حتما دوستانی خوبی برایش در نظر بگیرید. 🔸در منزل به او مسئولیت بدهید. 🔸در کارها، حتی نمایشی با او مشورت کنید. 🔸حتما سرگرمی یا کاری مناسب طبع و مزاج و استعدادش برایش در نظر بگیرید. 🔸امر و نهی و مستقیم گویی نداشته باشید. 🔸الگوهای مناسب برایش در نظر بگیرید. 🔸حتما با پدرش هماهنگ باشید و سعی کنید در مسجد و هییت حضور داشته باشد. کارهای فرهنگی مثل بسیج و ... برایش مفید است. ان شاءالله با صبر و مهربانی به نتیجه خوبی خواهید رسید. ان شاءالله موفق باشید🌹 زنانه خاص بانوان اعتقادی (فرجام‌پور) آی دی ارسال سوالات و نوبت دهی مشاوره تلفنی 👇👇👇👇👇👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مژده 💥💥💥💥 مشاوره رایگان💥💥 رمز و راز همسرداری😍❤️ سیاست های زنانه 👌😍 نابت ترین نکاتی که هر زن برای طنازی باید بداند💖🤗 و تربیت فرزند🤗 زیر نظر مشاور خانواده 👌 رمان خوب و ارزشی✅ بهترین نکات اخلاقی✅ حتما عضو بشید😊👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 گروه ترک گناه و خودشناسی https://eitaa.com/joinchat/2030764188C16c3023857
سلام دوستان عصر آدینه تون بخیر و نیکی🌺🌺🌺 ان شاءالله همگی خوب و سلامتید🌹🌹🌹 امیدوارم زندگی هاتون پر از عشق و محبت و خبرهای خوش باشه😍👏👏👏👏 دوستان لطفا بنر گروه را در کانال ها و گروه هاتون بگذارید👆👆👆👆 و در ثواب نشر مفاهیم دینی شریک باشید👏👏👏👏👏👏👏 حتما دوستانتون را به گروه و کانال دعوت کنید تا عمری دعاگوتون باشند😍👏👏👏 اجرتان با خدای مهربان🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم💐 . (قسمت اول) 👈در قرآن مجید آیه ای هست که می‌فرماید از نعمت های خدا بخورید و بیاشامید .ولی پشت سرش بلافاصله میگوید: اسراف نکنید. ❎ ↩️بعضی از مردم ، خوردن و آشامیدن را گوش میکنند ولی اسراف نکنید را فراموش می‌کنند. 👉 ( کلوا واشربوا را تو در گوش کن والا تسرفوا را فراموش کن)✔️😒 📖 موضوع تأدیب زنان هم در منابع اسلامی و برداشت بعضی از مسلمانان خام و مغرور اینچنین هست . 🖊(و صد البته این موضوع توسط دشمنان اسلام هم به همین شیوه مورد شبهه پراکنی و تخریب دین میگردد.)👌 👈یک کلمه در قرآن هست که «واضربوهن» یعنی زنان را بزنید ، در صورتی که این دستور چنانکه توضیح خواهیم داد .👌 ☝️اولا: درموردی هست که شاید قرنی یکبار و در میان میلیونها زن و شوهر ، یک مصداق پیدا کند. ↩️ثانیاً: دهها آیه و حدیث و روایت معتبر در مدارک اسلامی موجود است که این دستور را تفسیر و توجیهی شایسته میکند . در قرآن کریم آیات دیگری هم مانند 🔆(( ولا تعضلوهن ، عاشروهن بالمعروف ، ولت تضاروهن لتضیقوا علیهن )) موجود است .✅ ✨درباره زدنِ زن پیامبر گرامی اسلام ص می‌فرماید: (چگونه مردی همسرش را میزند که میخواهد او را در آغوش گیرد و گردن به گردن او بگذارد ؟)💞 💎در این جمله بسیار کوتاهِ رسول اکرم ، مانند سایر کلماتش برای خردمندان و نکته سنجان ، معانی بسیاری نهفته است . 💡پیامبر اکرم عقل و خرد انسان را مخاطب میسازد و هوش و احساس و تمام قوای ادراکی انسان را زیر سوال می کشد و می‌فرماید: کدام یک از شما گل و لعبتی را که میخواهد سالها با او زندگی کند و از دیدنش لذت ببرد و عشق بورزد ، با دست خود سیلی بزند و پژمرده اش میکند؟🍂🍁🥀 🍀گویا پیامبر اکرم ص که جان همه ظریف گویان به فدایش، ♨️به شوهری که همسرش را کتک می‌زند . 🔆 می‌فرماید: اُف بر تو و بر سلیقه وذوقت که لباس خود را با دست خودت کثیف و پاره می‌کنی . بلکه چشمت را با دست خودت کور می‌کنی !❗️
🔻اسلام دستور میدهد : اگر زن از تنها وظیفه او که تمکین است ، بدون عذر و علت سرباز زند ، شوهر باید ابتدا او را موعظه کند که قرار داد ازدواج ما بر اساس مقرراتی بوده است که من مخارج خانه را تامین و تکفل کنم و تو هم در انجام وظیفه خود تمکین کنی ، چرا مخالفت می‌کنی ؟ ❓ ↩️اگر زن لجبازی کرد و به سرپیچی خود ادامه دهد باید شوهر از او کمی دوری کند و به قول معروف قهر کند✔️ ‌ 👌گمان نکنم زنی از کمترین درجه تعقل برخوردار باشد و باز هم مخالفت کند مگر آنکه دنبال بهانه جویی و طلاق باشد .😱 🔻در هر حال اسلام دستور میدهد ، در مرحله سوم، برای کار به شکایت ومرافعه نکشد و راز زن و شوهر فاش نشود ، شوهر حق دارد با پشت دست مثلا به ران و پشت و پهلوی چنین زن نادانی بزند ، شاید بیدار شود ولی این زدن ( باید تنها در این موقعیت باشد و بدون سیاه وکبود شدن بدن او ) تنها بعنوان آخرین راه علاج و چاره کردن لجاجت و سرپیچی زن از ادا وظیفه قانونی خود طبق قرار دادی که خود او امضا کرده است .✍ 🤔به نظر می‌رسد چون طبق سیاق آیه شریفه ، راه علاج نشوز و مخالفت زن را بیان میکند ، چنانکه از موعظه و اعراض در بستر پیداست ، پس اگر شوهر بداند که همان زدن خفیف هم باعث تشدید مخالفت زن میگردد ، نباید انجام دهد ، بلکه باید به راه دیگری متوسل شود .✔️ انشاالله هفته آینده به شرط حیات مطالب دیگری در این مورد خدمتتون عرض میکنم.😊 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
🔹 #او_را ... ۶۱ با احساس حالت تهوع از خواب بیدار شدم. نورِ کم جونی تو اتاقک افتاده بود. سرم همچنا
🔹 ... ۶۲ بالاخره با صدای دادی که داشت هرلحظه نزدیکتر میشد ، منو ول کردن و با سرعت برق فرار کردن!! همونجا رو چمنا افتاده بودم و زار میزدم😭 باورم نمیشد این ترنم همون ترنمیه که ماشین سیصد میلیونی زیر پاش بود! همون دانشجوی پزشکی و همون دختر پولدار مغروری که هیچ‌کسی جرأت مزاحمتشو نداشت😭 -دخترم اذیتت کردن؟؟ دستامو از صورتم برداشتم و نگاهش کردم! نمیتونستم جلوی گریمو بگیرم... مرد با همون لهجه ی شیرین ترکی ادامه داد -آخه اینجا چیکار میکنی باباجان!! قیافتم که آشنا نیست، فکرنکنم مال این محل باشی!! بلند شدم و نشستم، سرمو انداختم پایین و به گریه هام ادامه دادم😭 -ببینمت عزیزم! دختر قشنگم! نکنه از خونه فرار کردی؟؟!! آخه اگر من نمیرسیدم که... لا اله الا الله... جوونای این زمونه گرگ شدن باباجان! خطر داره یه دختر تنها اونم تو این جای خلوت...! ترسیدی حتما؟؟ بشین برم برات یه آب میوه ای چیزی بیارم، رنگ به روت نمونده!! -نه... خواهش میکنم نرید😭 من میترسم...😭 نشست کنارم -ببین عزیزم! این کار که تو کردی اصلا درست نیست! حتما خانوادت الان دارن دنبالت میگردن! نگرانتن! این بیرون خطرناکه باباجان! یه دختر تنها نمیتونه تو این تهرون درندشت که همه جور آدمی توش هست اینجوری تو پارکا سرگردون بمونه! شمارتونو بگو زنگ بزنم بیان دنبالت... فقط گریه میکردم و سرمو انداخته بودم پایین! -لا اله الا الله... دخترجون اینجوری که نمیشه! اگر نگی مجبور میشم زنگ بزنم پلیس! حداقل اونا بدنت دست خانوادت! سرمو آوردم بالا و با ترس نگاهش کردم😰 -نه...خواهش میکنم شما دیگه اذیتم نکن😭 -خب الان میخوای چیکار کنی؟ میبینی که آدما چقدر... شبو میخوای کجا بمونی؟؟ -یه کاریش میکنم دیگه! یه جایی میرم! همونجوری که دیشب..... دیشب!! یاد دیشب افتادم! یاد اون جای امن! یاد اون آرامش...! یاد اون که خودش بیرون خوابید اما من تو خونش...! دوباره سرمو انداختم پایین! نه! من از آخوندا متنفرم بمیرمم دیگه نمیرم پیشش! -دیشب چی؟؟ باباجان من باید برم! اگر نمیخوای به کسی زنگ بزنم،نمیزنم اما امشبو باید وسط یه عده گرگ سر کنی!! بلند شد و شلوارشو تکوند! با وحشت نگاهش کردم😰 -نه...نرید😭 -زنگ میزنی؟؟ -اره میزنم. گوشیتونو بدین... و از جیبم شماره ی اون رو دراوردم!!!! شماره رو گرفتم و منتظر بودم بوق بخوره. اما رفت رو آهنگ پیشواز! "منو رها نکن ببین که من تنهای تنهام! منو رها نکن بجز تو ،من چیزی نمیخوام! منو رها نکن آقا... منو رها نکن آقا... منو رها نکن..." نوحه گذاشته بود رو آهنگ پیشوازش😖 یه لحظه از زنگ زدنم پشیمون شدم! خواستم قطع کنم که صدای گرمی تو گوشی پیچید....! -بله بفرمایید زبونم بند اومد! -بفرمایید؟؟ الو؟؟ -ا...ا....لـ...لـــو -الو؟؟😳 -سـ...سلـ...لام... -خانووووم!!😳 شمایی؟؟؟؟ کجایی اخه شما؟؟ از صبح دارم دنبالتون میگردم!! زدم زیر گریه -نمیدونم کجام😭 خواهش میکنم بیاید 😭 مگه نمیگفتید میخواید کمکم کنید بیاید😫😫 -باشه باشه فقط بگید کجا بیام؟؟ -نمیدونم پیرمردو نگاه کردم اسم پارک و خیابون رو گفت و منم به اون گفتم! -همونجا باشید تا ده دقیقه دیگه پیشتونم! گوشی رو دادم به پیرمرد و تشکر کردم -ده دقیقه دیگه میرسه! میشه بمونید تا بیاد؟!😢 سرشو به نشونه تایید تکون داد و رفت و رو نیمکت پشت سرم نشست. به کاری که کرده بودم فکر کردم! من چه کمکی از اون خواستم؟ اصلا اون میخواد برای من چیکار کنه؟؟ اه...اونم یه آخوند😖 هرچی که بود حداقل مثل بقیه پسرا بهم دست درازی نکرده بود و دیشب رو آروم تو خونش سر کرده بودم! صدای گریم قطع شده بود و فقط آروم اشک میریختم. با دیدن سایه ای که افتاد جلوم،سرمو بلند کردم. خودش بود! اون بود! -سلام! -سلام.خوبید؟؟ پیرمرد مرد با صدایی که شنید از نیمکت بلند شد و اومد سمت ما! اون با دیدن پیرمرد شکه شد! پیرمرد هم با دیدن اون،چشماش گرد شد! با دهن باز یه نگاه به من انداخت و یه نگاه به اون و با تعجب فقط یه کلمه گفت: -حاج آقا!!😳😧 "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
🔹 #او_را ... ۶۲ بالاخره با صدای دادی که داشت هرلحظه نزدیکتر میشد ، منو ول کردن و با سرعت برق فرار ک
🔹 ... ۶۳ بازم هوا رو به سردی میرفت. در حالیکه میلرزیدم ،دستامو بغل کردم و به اون دوتا نگاه کردم! حالت چهره ی اون یه جوری شده بود! فکر کنم باعث آبروریزیش شده بودم😓 محترمانه دستشو برد به طرف پیرمرد -سلام آقای کریمی! پیرمرد سرشو تکون داد و به اون دست داد! -سلام حاج آقا...!! رو به من گفت -دخترم من دیگه میرم. خداحافظ... خداحافظ حاجی...! و در حالیکه سرشو تکون میداد و نچ نچ میکرد،سریعا از ما دور شد‼️ با چشمای پر از سوال به اون نگاه کردم! سرش پایین بود بعد چند لحظه کتی که تو دستش بود گرفت سمتم -هوا سرده،بپوشید زود بریم... با شرمندگی سرمو انداختم پایین -فکر کنم خیلی براتون بد شد😢 با دست چپش،پیشونیشو ماساژ داد و کلافه لبخند زد! -نه... نمیدونم... بالاخره کاریه که شده! اینو بگیرید بپوشید،سرده کت رو از دستش گرفتم، با همون لبخند روی لبش ،آسمونو نگاه کرد و زیر لب یه چیزی گفت که نشنیدم! بعد سرشو تکون داد و گفت "بریم" هنوزم حالم بد بود اتفاق چنددقیقه پیش،حسابی به همم ریخته بود! تصور اینکه اگه اون پیرمرد نمیرسید... اگه صدامو نمیشنید... یا حتی اگه "اون" نبود... اون!! حتی اسمش رو هم نمیدونستم! تا ماشین تو سکوت کامل،کنار هم قدم زدیم. کتشو دور خودم پیچیده بودم اما هنوز سردم بود! هوا کم کم داشت تاریک میشد، حتی فکر به این که قرار بود شبو تنها اینجا بگذرونم، تنمو میلرزوند😥 ماشینو روشن کرد و بعد حدود پنج دقیقه ،نگه داشت. صدای اذان از مسجد کنار خیابون به گوش میرسید... -میشه ده دقیقه،یه ربع اینجا باشید تا من برم و بیام؟؟ سرمو انداختم پایین! -ببخشید که بازم مزاحمتون شدم😔 -نه خواهش میکنم... اینطور نیست!! -برید به کارتون برسید! نگران من نباشید! -ببخشید... اگر واجب نبود ،تنهاتون نمیذاشتم! سرمو تکون دادم و لبخند محوی زدم... با آرامش از ماشین پیاده شد و سرشو از پنجره آورد تو -لطفا درها رو از داخل قفل کنید که خیال منم راحت باشه، شیشه رو هم بدین بالا. زود میام! درها رو قفل کردم و شیشه رو دادم بالا، سرمو به سمت پنجره برگردوندم و دیدم که رفت توی مسجد...! ضعف و گرسنگی،به دلم چنگ مینداخت! کلافه بودم از اینکه دستم به جایی نمیرسه. نه گوشی نه کیف پول نه ماشین نه لباسام.... دستم از همه چی کوتاه شده بود! چقدر سخت بود اینجوری زندگی کردن! امشبم باید میرفتم خونه ی اون؟؟ نه😣 پس خودش چی! هیچوقت تا بحال مزاحم کسی نشده بودم... حس اینکه بخوام سربارش باشم،اعصابمو خورد میکرد! به غرورم بر میخورد... به سرم زد تا نیومده برم! اما فقط در حد فکر باقی موند!! آرامشی که تو این ماشین و اون خونه بود، دست و پامو برای رفتن شُل میکرد! بعدم کجا میتونستم برم؟؟ مگه صبح نرفتم؟؟ چیشد!؟ دوباره خودم به دست و پاش افتادم که بیاد کمکم! با صدای تقه ای که به شیشه ماشین خورد،از ترس پریدم! اینقدر غرق فکر بودم که ندیدم از مسجد اومده بود بیرون! دستشو به نشونه معذرت خواهی گذاشت رو سینش و پایینو نگاه کرد! تازه فهمیدم سوییچ رو نبرده و تو ماشین گذاشته!!! چقدر این آدم عجیب غریب بود!😕 درو براش باز کردم و بابت حواس پرتیم ازش معذرت خواستم...🙏 -خواهش میکنم،شما ببخشید که ترسوندمتون!! -نه...!تقصیر خودمه که همش تو فکر و خیال سیر میکنم!😒 ماشین رو روشن کرد و یکم با سرعت خیابونو دور زد. احتمالا میخواست قبل اینکه آشنای دیگه ای منو کنارش ببینه از مسجد دور شه!! -چه فکر و خیالی؟ -بله؟؟ -ببخشید...خواستم بدونم چه چیزایی ذهنتونو اینقدر مشغول کرده! سرمو به شیشه تکیه دادم و به خیابون چشم دوختم... -فکر بدبختیام! -ببینید... من دوست دارم کمکتون کنم! برای این لازمه که بدونم چه اتفاقی برای شما افتاده! -ممنون ولی نمیتونید کمکی کنید... هیچکس نمیتونه کمکم کنه جز مرگ!! -واقعا اینطور فکر میکنید؟! -‌اره... یا چیزی شبیه مرگ... مثل یه خواب طولانی! یا شایدم فراموشی! -واسه همین دست به خودکشی زدین؟! سرمو به نشونه تایید، تکون آرومی دادم و یه قطره اشک از گوشه ی چشمم سر خورد ...! -میشه... میشه بپرسم اون زخم... یعنی صورتتون چی شده!؟ اونم خودتون...؟ چشمام پر از اشک شد و دستم رفت سمت صورتم... دستم که به زخم یادگاری عرشیا میخورد،قلبم میسوخت و گلومو بغض میگرفت😞 در حالیکه سعی داشتم جلوی اشکامو بگیرم لبمو گاز گرفتم و سرمو بالا بردم! "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خدایی که نزدیک است خدایی که وجودش عشق است و با ذکر نامش آرامش را در خانه دل جا می دهیم سلام صبحتون بخیر🌺 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام حسن مجتبی علیه‌السلام فرمودند: همانا کسي تو را - در برابر عيب ها و کم بودها - هشدار دهد تا آگاه و بيدار شوي، بهتر است از آن کسي که فقط تو را تعريف و تمجيد کند تا بر عيب هايت افزوده گردد.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
شنبه شد پنجره از آمدنت وا مانده دوسه تا دلهره از جُمعه ز ِتوجامانده جُمعه وشنبه دگر فرق ندارد بی تو تا میان من و تو فاصله برجا مانده @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
انسان شناسی ۶۲.mp3
11.85M
۶۲ 💥یه جای کار ایراد داره! اگر اینجوری پیش بری، قطعاً یه جایی ارزشها و اعتقادات انسانی‌ات رو از دست میدی! ولی اگر همین یه خرابی رو، تعمیر کنی، با سطح تلاش کمتر، به رشد سریعتر و بالاتری میرسی! @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ‍ ✅درمانی ساده و مجرب برای بیماری های گوش ✍به جای استفاده از انواع داروهای پر عوارض و بعضا بی فائده‌‌ی شیمیایی، برای بیماری‌های گوش اعم از درد، عفونت، التهاب، خروج چرک و خون از گوش و سنگینی آن از قرار دادن پنبه در گوش استفاده کنید.بیشتر بیماری‌های گوش از رطوبت و عفونت است و اگر شب تا صبح پنبه در گوش گذاشته شود، رطوبت را جذب کرده و عفونت را از بین می‌برد. در رساله ذهبیه آمده: «ومن أراد أن لا يؤلمه أذنه فليجعل فيها عند النوم قطنة.»امام رضا علیه السلام میفرماید: هر کس می خواهد که گوش او را به درد نیاورد هنگام خواب پنبه درون گوش خود قرار دهد. دستور مصرف:برای پیش گیری از تمام بیماری های گوش، هر شب هنگام خواب درون هر دو گوش خود پنبه ای قرار دهید. برای درمان بیماری های گوش، درون هر دو گوش پنبه قرار بدهید و هر نصف روز یک مرتبه(12ساعت یکبار) آن پنبه را عوض کنید. امکان دارد پنبه زود به زود کثیف شود، در صورت مشاهده چرک و آلودگی، پنبه ها را زود تر تعویض کنید. استفاده از پنبه در گوش هنگام خواب، خواب انسان را آرام می‌کند و باعث می‌شوند انسان صداها را نشنود.این کار از سرماخوردن گوش یا وارد شدن حشره داخل گوش یا رسیدن آسیب به گوش جلوگیری می‌کند. @asraredarun 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
🌷 راز طراوت پوست ✍رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : برادرم عيسى عليه السّلام از شهرى عبور کرد كه در آن مرد و زنى فرياد مى‌كردند. حضرت به آنها فرمود: شما را چه مى‌شود و چرا فرياد مى‌كنيد؟ آن مرد گفت: اى پيامبر خدا، اين همسر من است و هيچ بدى هم ندارد بلكه زنى است صالحه ولى در عين حال دوست دارم از او جدا شوم. حضرت عيسى عليه السّلام فرمود: به هر حال بگو چه عیبی در او است كه مى‌خواهى از وى جدا شوى‌؟ آن مرد گفت: بدون اين كه پير شده باشد صورتش شكسته و فرسوده شده. حضرت به آن زن فرمود: اى زن! دوست دارى طراوت صورتت به تو برگردد؟ آن زن گفت: آرى. حضرت فرمود: هر گاه غذا مى‌خوری، پيش از سير شدن از آن دست بكش زيرا طعام وقتى در شكم و معده زياد شد، طراوت و نشاط‍‌ صورت را مى‌بَرد. زن به اين دستور عمل نمود، طراوت صورتش دوباره بازگشت. 📚 علل الشرایع،ج۲،ص۴۹۷ @asraredarun
✍امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: شخصی که جنب است چیزی نخورد و نیاشامد مگر آن که غسل کند و اگر غسل ممکن نبود وضو بگیرد و آب در دهان بچرخاند و سپس چیزی بخورد و بیاشامد. 📚وسایل الشیعه @asraredarun
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ✅چند نسخه رایحه درمانی ✍امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرمایند:سزاوار نیست، مردان، هر روز بوی خوش را ترک کنند. اگر قادر نباشند، یک روز در میان عطر بزنند. اگر این هم ممکن نباشد، هر جمعه این کار را انجام داده و آن را ترک نکنند. 📚منبع: الکافی، ج۶، ص۵۱۰ 🔹کاهش حالت تهوع و ویار استشمام عطر نعنا 🔹درمان سرد مزاجی بانوان استشمام عطر شکوفه سنجد 🔹درمان لاغری ناشی از هم و غم و استرس استشمام عطر نرگس 🔹بازگشت حس بویایی و چشایی استشمام کمداوم عطر نرگس یا نعنا 🔹رفع بیخوابی عطر محمدی 🔹رفع هجوم افکار و افکارمنفی عطر اسطخدوس @asraredarun 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا