▫️ای خدایی که آتش نمرود را برای ابراهیم گلستان کردی و او را نجات دادی
▫️ای خدایی که دریا را برای موسی شکافتی و او را نجات دادی
▫️ای خدایی که یوسف را از چاه کنعان نجات دادی
▫️ای خدایی که یونس را از شکم نهنگ نجات دادی
▫️ای خدایی که ایوب را از گرفتاری ها و بیماری نجات دادی
▫️ای خدایی که نوح و لوط را از قوم و همسران بدشان نجات دادی ✅
▫️ای خدایی که عیسی را از مصلوب شدن نجات دادی
▫️ای خدایی که یعقوب را از فراق یوسف (با وصالش) نجات دادی
💔 ای خدا، یوسفِ زهرا را هم، الساعه از زندان غیبت، با ظهورش نجات بده 😭
این اولیای الهی👆 که به من نیامده، من برای خودم 👇 عرضه میدارم :
ای خدایی که سگ اصحاب کهف را از قوم ظالمین نجات دادی و در پناهِ خاصه ات جای دادی
از تو درخواست میکنم بر حضرت محمد و آل محمد صلوات فرستی و مرا هم (و همه را )، از نفس و شیطان و بلاها و گرفتاری ها و گناهان و خلاصه از همه ی بدی ها نجات دهی و در پناه خاصه ات قرار دهی
❤️ یا صاحب الزمان ممنونتیم آقا ❤️
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج الساعه ❤️
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
✨🔻✨
🌹 خدا می بیند 🌹
«وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ» نزد خدا كليدهاي غيب هست. خزانههاي رزق خدا، علم خدا، كليدش دست خداست كه غير از خدا كسي او را نميبيند. «وَ يَعْلَمُ مَا فىِ الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ» آنچه در خشكيها و درياها هست، خدا همه را ميداند. «وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» هيچ برگي از درخت نميافتد مگر آنكه خدا بداند. «وَ لَا حَبَّةٍ فىِ ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» هيچ دانهاي در زمين نميرويد مگر اينكه خدا بخواهد. شما تصور كنيد چقدر برگ از درخت ميافتد و چقدر دانه سبز ميشود. اصلاً جزء چيزهايي هست كه در تصور ما هم نميگنجد. «وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فىِ كِتَابٍ مُّبِينٍ» هيچ تر و خشكي نيست. در اين عالم چيزي نيست مگر اينكه در سطح علم الهي، كتاب مبين، يا لوح محفوظ، يك مرتبهاي از علم الهي است، آنجا ثبت است.
اگر كسي اين را باور داشته باشد كه يك مولكول در اين عالم جابه جا نميشود، مگر اينكه خداوند متعال به آن اشراف و احاطه دارد. يك برگ از درخت نميافتد. بعد آنوقت لحظهاي ميتواند غافل شود از اينكه چشم مهرباني او را نگاه مي كند. اين اثرش همين است كه بدان در سختيها تو در چشم خدا هستي. از سنگينترين جاهاي عاشورا تيري بود كه به گلوي علي اصغر خورد. اباعبدالله(ع) وقتي خواست خودش را آرام كند، گفت: خدايا آن چيزي كه اين حادثه را بر من آسان ميكند اين است كه داري ميبيني.
عارفي در نجف بود، شاگردش خواست ايران بيايد. گفت: در ذهن من چه باشد؟ گفت: در ذهنت دائم اين باشد كه چشمان خدا ناظر بر تو هست. «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى» (علق/14) به هر حال اين آيه خيلي اثر تربيتي دارد.
〖 حجت الاسلام #عالی〗
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
♥️❄️عارفی پرسید: حضرت
دوست را
چون دوستش داری،
نیازش داری؟
یا که چون نیازش داری
دوستش داری؟
گفتم:
"چون دارمش بی نیازم"
دل هایتان
♥️سرشار از محبتش
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
الهی...
"قدمهای گمشدهای"دارم!
ڪہ تنهـــــا هـدایتڪَرش تویی
"افكــار آشفتهای" دارم!
ڪہ تنها سامان دهندهاش تویی
الهی مرا دریاب...
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
✨🌼🍃
عارف بالله ميرزاجواد آقا ملكى تبريزى(ره) :
💠 از نوافل بسيارسفارش شده، نماز شب است و توچه میدانی كه نماز شب چيست!
كه همانا نور در ظلمت و امن از وحشت و خلوتی در برابر كثرت عالميان است.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🍯 پیام هایی از آیات 21 تا 25 سوره مبارکه بقره 🍯
🍭 دعوت انبیا، عمومى است و همه مردم را دربر مىگیرد. «یا ایها الناس»
🍬 از فلسفه هاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعبدواربّكمالذىخلقكم»
🍭 اوّلین نعمتها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، كُرنش در برابر خالق است. «اعبدوا ربّكم الذى خلقكم»
🍬 مبادا بت پرستى یا انحراف نیاكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان نیز مخلوق خداوند هستند. «و الذین من قبلكم»
🍭 عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ایجاد نكند، عبادت نیست. «اعبدوا... لعلّكم تتقون»
🍬 به عبادت خود مغرور نشویم كه هر عبادتى، تقوا ساز نیست. «لعلّكم تتقون»
🍭یاد نعمتهاى الهى از بهترین راههاى دعوت به عبادت است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم»
🍬 از بهترین راه هاى خداشناسى، استفاده كردن از نعمت هاى در دسترس است. «جعل لكم الارض فراشاً و السماء بناءً»
🍭 در نظام آفرینش، هماهنگى كامل به چشم مىخورد. هماهنگى میان زمین، آسمان، باران، گیاهان، میوهها وانسان. (برهان نظم) «جعل، انزل، اخرج»
🍬 آفریده ها هركدام براى هدفى خلق شدهاند. «رزقاً لكم» باران براى رشد و ثمر دادن میوه ها، «فاخرج به» و میوه ها براى روزى انسان. «رزقاً لكم»
🍭 زمین و باران وسیله هستند، رویش گیاهان ومیوه ها بدست خداست.«فأخرج»
🍬 نظم و هماهنگى دستگاه آفرینش، نشانه ى توحید است، پس شما هم یكتا پرست باشید. «فلا تجعلوا لِلّه انداداً»
🍭 ریشه ى خداپرستى در فطرت و وجدان همه مردم است. «وانتم تعلمون»
🍬 آفرینش زمین و آسمان و باران و میوهها و روزى انسان، پرتوى از ربوبیّت خداوند است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...»
🍭 همه ى انسانها، حقّ بهره بردارى و تصرف در زمین را دارند. (در آیه «لكم» تكرار شده است.)
🍬 دلیل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست كه زمین و آسمان و باران و گیاهان را براى روزى شما قرار داده است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...»
🍭 خداوند بر اسباب طبیعى حاكم است. «جعل، انزل، اخرج»
🍬 پندار شریك براى خداوند، از جهل است. «لا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون»
🍭 باید از فكر و دل افراد شكّ زدایى صورت گیرد مخصوصاً در مسائل اعتقادى. «ان كنتم فى ریب»
🍬 شرط دریافت وحى، بندگى خداست «نزّلنا على عبدنا»
🍭 قرآن، كتاب استدلال و احتجاج است و راهى براى وسوسه و شكّ باقى نمىگذارد. «فاتوا بسورة»
🍬 انبیا باید معجزه داشته باشند و قرآن معجزه ى رسول اكرم صلى الله علیه وآله است. «فاتوا بسورة من مثله»
🍭 دین جاوید، معجزه ى جاوید مىخواهد تا هر انسانى در هر زمان و مكانى، اگر دچار تردید و شكّ شد، بتواند خود آزمایش كند. «فاتوا بسورة من مثله»
🍬 بر حقّانیت قرآن به قدرى یقین داریم كه اگر مخالفان، یك سوره مثل قرآن نیز آوردند به جاى تمام قرآن مىپذیریم. «بسورة»
🍭 بهترین قاضى و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است. «و ادعوا شهداءكم»
🍬 یقین به حقّانیت راه وهدف، یكى از اصول رهبرى است. «ولن تفعلوا»
🍭 اكنون كه احساس عجز و ناتوانى كردید، تسلیم حقّ شوید. «ولن تفعلوا فاتّقوا»
🍬 انسان جمود و كافر، هم ردیف سنگ است. «الناس و الحجارة»
🍭 خباثت هاى درونى انسان گناهكار، در قیامت تجسم یافته و آتش گیرانه مىشود. «وقودها الناس»
🍬 كفر و لجاجت، انسان شایسته ى خلیفة الّلهى را، به هیزم دوزخ تبدیل مىكند. «وقودها الناس» 😔
🍭 رهایى از آتش دوزخ، در گرو ایمان به قرآن و تصدیق پیامبر اسلام است. «فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النّار... اُعدّت للكافرین»
🍬 مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آیه قبل) یكى از اصول تربیت است. «فاتقوا النار... وبشّر الذین آمنوا...» ✅
🍭 ایمان قلبى باید توأم با اعمال صالح باشد. «آمنوا وعملوا الصالحات» 🔻 پس داشتن دل پاک کافی نیست باید عمل پاک هم داشت .
🍬 انجام همه ى كارهاى صالح و شایسته، كارساز است، نه بعضى از آنها. «عملوا الصالحات» («الصالحات» هم جمع است وهم (الفولام) دارد كه به معناى همه كارهاى خوب است.)
🍭 كارهاى شایسته و صالح، در صورتى ارزش دارد كه برخاسته از ایمان باشد، نه تمایلات شخصى و جاذبه هاى اجتماعى. اوّل «آمنوا» بعد «عملوا الصالحات» 👌🏻
🍬 محرومیتهایى كه مؤمن به جهت رعایت حرام و حلال در این دنیا مىبیند، در آخرت جبران مىشود. «رزقوا» ☺️
🍭 ما در دنیا نگرانِ از دست دادن نعمت ها هستیم، امّا در آخرت این نگرانى نیست. «وهم فیها خالدون»
🍬 آشنایى با سابقهى نعمتها، بر لذّت كامیابى مىافزاید. «رزقنا من قبل» 🔻 مثلا سخنان كسى را كه مى شناسیم در رادیو و تلویزیون با عشق و علاقه گوش مى دهیم و یا عكس جاهایى كه قبلا بدانجا رفتهایم با علاقه نگاه مىكنیم.
🍭 همسران بهشتى نیز پاكیزه اند. «ازواج مطهّرة»
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
داستان کوکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های نازنین ☺️🌸
#داستان_کودکانه
چرخِ خیاطیِ مامان🌹
رعنا کوچولو دوان دوان به جلوی اینه رفت.
با خوشحالی به لباسِ قشنگش توی اینه نگاه کرد.
بلوزِ سفید با خال های قرمز .
دامن چین دار قرمز با یک پاپیون سفید.
دستی به چین های دامنش کشید وگفت :
به به چقدر خوشگل شدم.
بعد کیفِ عروسکی شکلش را برداشت
ودوباره امد جلوی اینه
وباز هم به خودش توی اینه نگاه کرد
واقعا لباسش قشنگ بود
مامان فاطمه برایش دوخته بود .
داشت بالبخند خودش را نگاه می کرد که مامان فاطمه با مهرباننی
دستی روی گونه اش کشید وگفت :اماده ای عزیزم برویم.
رعنا کوچولو گفت :بله مامان جان برویم.
مامان هم جلوی اینه ایستاد .
دگمه های مانتو سرمه ایش را بست و
روسری ابی اش را روی سرش مرتب کرد.
چادرش را سر کرد و ازدر بیرون رفت.
رعنا
خواست کفش هاش را بپوشد که دید
وای کفش هایش نیست .!
گفت:مامان جان کفش های صورتی من را ندیدید؟
مامان با تعجب گفت:نه. مگه سر جاش نیست؟
رعنا که بغض کرده بود گفت:نه
مامان برگشت وخودش توی جاکفشی را نگاه کرد.
ولی کفش های رعنا نبود !
مامان گفت:رعنا جان خوب فکر کن . شاید جای دیگه ای گذاشتی؟
رعنا کمی فکر کرد.
مامان گفت :دیروز که از مهدِ کودک امدیم کفش هایت را اوردی داخل .؟
رعنا تازه یادش امد که
وای اصلا دیروز فراموش کرده کفش هایش را داخل بیاره .
وبغضش ترکید وزد زیرِ گریه.
مامان گفت:
رعنا جان گریه نکن عزیزم .
امروز مجبوری یک کفشِ دیگر بپوشی .
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون